دیدگاه ملک عبدالعزیز و نقش نفت در اعلام اتحاد سعودی

چگونه مذاکرات به اعطای امتیاز به شرکت‌های آمریکایی برای اکتشاف و تولید ختم شد؟

ملک عبدالعزیز بر روی نفت‌کش که اولین بار نفت خام سعودی را در سال 1939 صادر کرد
ملک عبدالعزیز بر روی نفت‌کش که اولین بار نفت خام سعودی را در سال 1939 صادر کرد
TT

دیدگاه ملک عبدالعزیز و نقش نفت در اعلام اتحاد سعودی

ملک عبدالعزیز بر روی نفت‌کش که اولین بار نفت خام سعودی را در سال 1939 صادر کرد
ملک عبدالعزیز بر روی نفت‌کش که اولین بار نفت خام سعودی را در سال 1939 صادر کرد

پس از الحاق حجاز و بیعت با ملک عبدالعزیز، برخی کشورها به بهانه امنیت، مانع از سفر رعايايشان برای حج شدند و خواهان اداره اسلامی حجاز یا حتی حفاظت بریتانیا بودند. این اقدام‌ها با هدف تضعیف حکومت سعودی و فشار بر آن صورت گرفت. این فشارها به‌ویژه از طرف کشورهایی بود که به قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی وابسته بودند.
در آن زمان، حوادث داخلی نیز وجود داشت، مانند شورش «الإخوان»، که از 1925 شروع شد و تا 1929 ادامه داشت. سایر شورش‌ها نیز شامل تمرد ابن رفادة و تمرد الادریسی در جنوب حجاز بودند. این حوادث، در کنار حمایت‌های خارجی، تلاش برای بی‌ثبات کردن حکومت عبدالعزیز را نمایان می‌کرد.

ملک عبدالعزیز بن عبدالرحمن آل سعود

با توجه به این شرایط، نیاز به توحید کشور بیشتر حس می‌شد. توحید به معنای ضمیمه کردن حجاز و نجد و مناطق تابعه تحت یک حکومت واحد، به‌ویژه به‌دلیل نیاز به ایجاد یک دولت پایدار و منسجم بود.

مفهوم اتحاد کشور

فؤاد حمزه، تاریخ‌نگار، توضیح می‌دهد که ترکیب دو مملکت حجاز و نجد به دلایل سیاسی و اقتصادی ضروری بود، به‌ویژه با توجه به کشف منابع نفتی در منطقه.

ملک عبدالعزیز با مشاوران

فؤاد حمزه در توضیح مفهوم توحید البلاد می‌نویسد: «مملکت عربی سعودی شامل مناطقی است که به املاک ملک عبدالعزیز پیوسته‌اند یا به طرق مختلف به او ملحق شده‌اند. این مناطق را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد: اول، سلطنت نجد و ملحقاتش؛ دوم، مملکت حجاز. مهم‌ترین اقدام ملک عبدالعزیز، ضمیمه کردن حجاز به املاکش در سال 1926 بود، زمانی که حجاز به عنوان (حکومت عربی هاشمی) شناخته می‌شد.»
حمزه توضیح می‌دهد که این دو منطقه به لحاظ حقوقی و قانونی مستقل بودند، اما روابط آنها بر اساس یک عرش مشترک بود. با این حال، سیاست‌های خارجی و دفاعی آنها همواره مشترک بود. وی همچنین اشاره می‌کند که حجاز به دلیل ساختارهای مدرن‌تر خود، به‌عنوان حکومتی پیشرفته‌تر در مقایسه با نجد دیده می‌شد.
حمزه تأکید می‌کند که با گذشت زمان، نیازی به حفظ تفاوت‌های ظاهری میان این دو منطقه وجود نداشت، بنابراین در 21 سپتامبر 1932، یک فرمان سلطنتی صادر شد تا دو مملکت به یکدیگر ملحق شوند و نام جدیدی به آنها داده شود: «مملکت عربی سعودی».
این مرحله نشان‌دهنده نیاز سیاسی به پایان دادن به اختلافات و استفاده از موقعیت حجاز به عنوان یک ابزار فشار بود.
از 1931، مذاکراتی با شرکت‌های نفتی آمریکایی آغاز شد تا امتیاز استخراج نفت داده شود. این مذاکرات شامل حقوق استخراج در جزر فرسان و مناطق دیگر نیز بود و در نهایت، توافقی با شرکت «سوکال» در 29 مه 1933 به امضا رسید، که چند ماه پس از اعلام توحید کشور بود.

ملک عبدالعزیز در حال بازدید از «آرامکو» در سال 1939

ملک عبدالعزیز با رویکردی تدریجی و هوشمندانه، ساختارهای حکومتی را ایجاد کرد و در 21 سپتامبر 1932، اعلام رسمی توحید کشور را به نام «مملکت عربی سعودی» صادر کرد. این عمل نه تنها به‌معنای یکپارچگی سیاسی بود، بلکه نشان‌دهنده چشم‌انداز اقتصادی و اجتماعی برای کشور نیز بود.
توسعه اقتصادی و تأمین منابع مالی برای کشور، به‌ویژه از طریق نفت، یکی از اهداف اصلی این توحید بود. ملک عبدالعزیز بر این باور بود که تنها با یک دولت پایدار می‌توان منابع کشور را به خوبی مدیریت کرد و رفاه مردم را تأمین نمود. او به وضوح اعلام کرده بود که هدفش ساختن کشوری بزرگ و مرفه برای شهروندان است.

ملک عبدالعزیز بر روی نفت‌کش که اولین بار نفت خام سعودی را در سال 1939 صادر کرد

بناگذاری نهادها و جنبه‌های سازمانی

ملک عبدالعزیز با تلاش برای یکپارچه‌سازی کشور، به تدریج ساختارهای حکومتی را بنا نهاد. او به طور سیستماتیک به ایجاد نهادهای قانونی و دولتی پرداخت تا ثبات نظام حکومتی را تضمین کند. در این راستا، تشکیل قوه قضائیه و نهادهای مشورتی از 1924 تا 1926 انجام شد و در سال 1927 مجلس شورایی تأسیس شد.
همچنین، در نیمه سال 1927، نمایندگان مختلف از تمام استان‌ها گرد هم آمدند و خواستار تبدیل «سلطنت نجد» به «مملکت نجد» شدند. در 1 آوریل 1927، این درخواست تأیید شد و عنوان «ملک حجاز و نجد» به ملک داده شد. این تحولات اداری و سازمانی نشان‌دهنده‌ عزم ملک عبدالعزیز برای ایجاد یک دولت مستحکم و واحد بود.

جنبه قانونی و حمایت بین‌المللی

ثبات سیاسی نیازمند یک چارچوب قانونی و راهکارهای مشخص برای انتقال قدرت است. ملک عبدالعزیز با بررسی تاریخ حکومت‌های پیشین، به لزوم ترتیب‌دادن نظام حکومتی و ولیعهدی پی برد. او دستور داد که نظام اساسی برای کشور و نظام توارث سلطنت تنظیم شود.

ملک عبدالعزیز در یکی از مراسمات ملی

در این راستا، سفرهای رسمی‌ای به منظور تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای دیگر انجام شد. هدف این سفرها، جلب حمایت بین‌المللی برای اعلام توحید کشور و تأسیس نظام جدید بود. نتیجه این تلاش‌ها، ایجاد پایه‌های استوار برای مملکت جدید و تأمین امنیت و ثبات آن بود.

تشکیل کمیته تحت رهبری فؤاد حمزه

ملک عبدالعزیز به منظور ساماندهی اعلام توحید کشور، کمیته‌ای به ریاست فؤاد حمزه تشکیل داد. این کمیته شامل کارشناسان در حوزه‌های مختلف از جمله حقوقی، سیاسی و اقتصادی بود. هدف این کمیته، بررسی و تنظیم مستندات لازم برای اعلام رسمی توحید کشور بود.
این کمیته همچنین موظف به جلب حمایت عمومی از این ایده بود. گزارش‌ها حاکی از آن است که مردم از ایده توحید استقبال کردند و هزاران تلگراف برای حمایت از این اقدام ارسال شد. این حمایت عمومی در نهایت به صدور دستور رسمی از سوی ملک عبدالعزیز انجامید که نشان‌دهنده همبستگی و حمایت مردم از تصمیمات حکومتی بود.

ملک عبدالعزیز و ملک فیصل در کنار مشاوران

همه‌پرسی

کمیته‌ای به ریاست فؤاد حمزه برای جلب حمایت عمومی از ایده اتحاد کشور تشکیل شد. در 15 سپتامبر 1932، کمیته درخواست‌هایی برای حمایت از ایده اتحاد به تمام نقاط کشور ارسال کرد. صدها تلگراف از شهرها و مناطق مختلف به ملک عبدالعزیز ارسال شد و در آنها خواسته شده بود تا این پیشنهاد مورد تأیید قرار گیرد. ملک عبدالعزیز با این درخواست‌ها موافقت کرد، و فرمانی صادر کرد که به موجب آن کشور به نام «پادشاهی عربی سعودی» نامگذاری شد. این فرمان به‌طور رسمی توسط نماینده‌اش، شاهزاده فیصل، امضا شد.

رویکرد ادامه‌دار

تیده اعلام اتحاد کشور و نامگذاری آن به «مملکت عربی سعودی» بخشی از چشم‌انداز ملک عبدالعزیز برای ساخت دولت بود. وی بر اهمیت ایجاد یک کشور مستقل و تأمین منابع اقتصادی تأکید داشت. او به مردم وعده داده بود که آنها را به ملتی بزرگ تبدیل خواهد کرد و خدمت به آنان را وظیفه خود می‌دانست. این نگرش همچنان توسط نسل‌های بعدی، از جمله ملک سلمان و ولیعهد شاهزاده محمد بن سلمان، ادامه دارد که بر اهمیت رفاه مردم تأکید دارند.



سفیر ایران در سعودی: ریاض نقش مؤثری در جلوگیری از تنش ایفا کرد

عنایتی تأکید کرد آنچه در روابط با پادشاهی عربی سعودی در طول دو سال محقق شد، برابر با تلاش چندین ساله است (عکس از ترکی العقیلی)
عنایتی تأکید کرد آنچه در روابط با پادشاهی عربی سعودی در طول دو سال محقق شد، برابر با تلاش چندین ساله است (عکس از ترکی العقیلی)
TT

سفیر ایران در سعودی: ریاض نقش مؤثری در جلوگیری از تنش ایفا کرد

عنایتی تأکید کرد آنچه در روابط با پادشاهی عربی سعودی در طول دو سال محقق شد، برابر با تلاش چندین ساله است (عکس از ترکی العقیلی)
عنایتی تأکید کرد آنچه در روابط با پادشاهی عربی سعودی در طول دو سال محقق شد، برابر با تلاش چندین ساله است (عکس از ترکی العقیلی)

در پنجم سپتامبر ۲۰۲۳، دکتر علیرضا عنایتی وارد فرودگاه بین‌المللی ملک خالد در ریاض شد تا مأموریت خود را به عنوان سفیر ایران در پادشاهی عربی سعودی آغاز کند. این اتفاق پس از امضای توافق ازسرگیری روابط دیپلماتیک در دهم مارس همان سال با میانجی‌گری چین و پس از قطع روابطی نزدیک به هفت سال رخ داد.

با گذشت نزدیک به دو سال از بازسازی روابط دیپلماتیک میان ریاض و تهران، سفیر عنایتی در گفت‌وگو با «الشرق الأوسط» بیان کرد آنچه در این مدت محقق شده معادل «دستاوردهای چندین سال» است و این را ناشی از «استحکام و ماهیت روابط» میان دو کشور دانست.

دیپلمات ایرانی موضع پادشاهی عربی سعودی در قبال حملات اخیر رژیم اسرائیل به ایران را «قابل‌تقدیر» توصیف کرد و گفت ریاض نقش فعالی در آرام‌سازی اوضاع و اعمال فشار برای جلوگیری از تنش ایفا کرده است. او افزود: «از هرگونه نقشی از سوی برادران‌مان در پادشاهی، به‌ویژه شاهزاده محمد که همواره همراه ما بوده، استقبال می‌کنیم.»

عنایتی سابقه طولانی فعالیت در پادشاهی عربی سعودی دارد. او کار خود را از سال ۱۹۹۰ به عنوان کنسول ایران در جده آغاز کرد و در اوایل دهه ۲۰۰۰ به عنوان کاردار در ریاض منصوب شد. او پس از بیش از دو دهه، در سال ۲۰۲۳ به‌عنوان سفیر به این کشور بازگشت و تجربه‌ای انباشته در امور منطقه‌ای با خود دارد.

حملات «آشکار» به ایران

سفیر ایران، حملات اخیر اسرائیل به ایران را «آشکار» توصیف کرد و توضیح داد که در آن زمان، تهران در حال مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده بود. او گفت:
«ایران نیمه‌شب، در حالی که مردم در خانه‌هایشان خواب بودند، مورد حمله قرار گرفت و عده‌ای شهید شدند. این حمله در معنای کامل آن، جنایت آشکار بود. ما با تکیه بر منشور سازمان ملل، پاسخ متقابل دادیم و به دشمن نشان دادیم که ایران آغازگر جنگ نیست اما با قدرت و پایداری از خود دفاع می‌کند.»

انسجام کشورهای منطقه

عنایتی گفت که واکنش کشورهای منطقه به حملات اسرائیل، نشان‌دهنده انسجام آشکاری بود. او اشاره کرد که نخستین تماس تلفنی وزیر امور خارجه ایران، از جانب همتای سعودی‌اش، شاهزاده فیصل بن فرحان برای محکومیت «حمله آشکار» دریافت شد و سپس بیانیه وزارت امور خارجه پادشاهی نیز منتشر شد.
او افزود: «این مواضع قابل‌تقدیر با تماس تلفنی شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، با رئیس‌جمهور پزشکیان برای محکوم‌کردن و ابراز انزجار از این حملات تکمیل شد. پس از آن، تماس رئیس‌جمهور پزشکیان با برادرش شاهزاده محمد برقرار شد و دیگر کشورهای شورای همکاری نیز مواضعی در حمایت از جمهوری اسلامی گرفتند.»

محمد بن سلمان «همیشه همراه ما بوده»

سفیر تهران از تلاش‌های اخیر پادشاهی عربی سعودی برای آرام‌سازی اوضاع و توقف حملات اسرائیلی قدردانی کرد و گفت: «این تلاش‌ها ارزشمند بود و ما از آن استقبال کردیم. ما بر نقش پادشاهی در آرام‌سازی شرایط و جلوگیری از حملات تأکید می‌کنیم، این نقش بسیار شرافتمندانه است. در گفت‌وگوها، تماس‌ها و دیدارهای دوجانبه، ایران همواره بر نقش و مواضع قابل‌تحسین پادشاهی تأکید کرده است؛ از محکوم‌کردن حملات گرفته تا تلاش برای جلوگیری از آنها. از هرگونه نقش برادران‌مان در پادشاهی، به‌ویژه شاهزاده محمد که همواره همراه ما بوده، استقبال می‌کنیم.»

۴۰۰ هزار ایرانی از پادشاهی عربی سعودی بازدید کردند

دکتر عنایتی توضیح داد که روابط پس از بازگشت، پیشرفت چشمگیری داشته است و گفت: «آنچه در طول دو سال از این روابط برداشتیم، به‌گونه‌ای است که گویی در چند سال رخ داده است. گویی روابط اصلاً قطع نشده بود و این نشان از عمق و اصالت این روابط دارد.»

او افزود: «در سال جاری، بیش از ۲۰۰ هزار زائر عمره از ایران به پادشاهی آمده‌اند و اگر تعداد حجاج را نیز بیفزاییم، تعداد بازدیدکنندگان ایرانی از پادشاهی در طول یک سال به ۴۰۰ هزار نفر می‌رسد، که این شاخص بسیار مثبتی است. همه این افراد از پادشاهی بازدید کرده و آن را از نزدیک شناخته‌اند.»

سفر خالد بن سلمان

سفیر درباره سفر وزیر دفاع پادشاهی عربی سعودی به تهران گفت: «ایران این سفر را اقدامی حاکمیتی و بسیار مهم دانست و آن را نقطه عطفی تاریخی در روابط تلقی کرد.»
او افزود: «این سفر، دیدار شاهزاده با رئیس‌جمهور پزشکیان، رهبری و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح (که در رویدادهای اخیر جان باخت) باعث ایجاد درکی مشترک بین دو طرف شد مبنی بر اینکه ما شریک در ساختن منطقه هستیم. این برداشت در طرف ایرانی بسیار مثبت بود.»

او ادامه داد: «برنامه‌ریزی کرده‌ایم تا پیگیری‌های لازم پس از این سفر را ادامه دهیم و معتقدیم این سفر روابط ایران و پادشاهی عربی سعودی را از سطحی عادی به روابطی عمیق و بنیادین ارتقا داد.»

روابط و چشم‌اندازها

سفیر عنایتی معتقد است که روابط اقتصادی و تجاری میان دو کشور نیازمند تلاش بیشتری برای تقویت است. او گفت: «ما توافق‌نامه‌ای جامع در زمینه تجارت، اقتصاد، سرمایه‌گذاری، فرهنگ، جوانان و ورزش داریم که در توافق پکن بر آن تأکید شده است. توافق‌نامه‌ای دیگر نیز برای جلوگیری از مالیات مضاعف به صورت مقدماتی امضا شده و ما پیش‌نویس توافق‌نامه‌ای برای حمایت و تشویق سرمایه‌گذاری متقابل نیز ارائه کرده‌ایم. همچنین توافق‌نامه‌ای در زمینه حمل‌ونقل زمینی وجود دارد که می‌تواند پادشاهی، امارات و عمان را به سواحل شمالی متصل کرده و آن را به گذرگاهی به آسیای مرکزی تبدیل کند.»

در مورد نقش ایران در منطقه، دکتر علیرضا عنایتی اظهار کرد که تهران از مدلی برای امنیت منطقه‌ای حمایت می‌کند که بر توسعه، اقتصاد و فرهنگ متکی است، نه قدرت نظامی. در پاسخ به اینکه برخی نگاه‌ها، نقش ایران را عامل بی‌ثباتی می‌دانند، گفت: «ما بیگانه‌ای نیستیم که وارد منطقه شویم و نقشی را تحمیل کنیم. ما بخشی از منطقه هستیم، از فرزندان آن هستیم و در آن زندگی می‌کنیم.»

او افزود: «ما اشتراکات فرهنگی، تاریخی و دینی زیادی در منطقه داریم. اگر در برخی دیدگاه‌های سیاسی اختلافی وجود داشته باشد، این نباید به قطع رابطه بیانجامد. این اختلاف را می‌توان تنها از طریق گفت‌وگو حل کرد. هیچ راهی بهتر – بلکه جایگزینی برای آن وجود ندارد – از گفت‌وگو میان برادر با برادر، همسایه با همسایه و میان مسائل مختلف.»

او تأکید کرد: «امنیت ما یکپارچه است. نمی‌توانیم از امنیت تکه‌تکه سخن بگوییم. ما آنچه از منطقه می‌شنویم را تکرار می‌کنیم: امنیت مبتنی بر توسعه. ما از این رویکرد حمایت می‌کنیم. زمانی که از امنیت مبتنی بر تسلیحات، جنگ‌افزار، نظامی‌گری، ژئوپلیتیک و سیاست فاصله گرفته شود، می‌توان آن را با امنیت مبتنی بر توسعه، اقتصاد، تجارت، فرهنگ و مردم جایگزین کرد.»