حوثی ها و پاسخ اسرائیل؛ انتظار و آمادگی و اصرار بر تشدید تنش

نگرانی مردم یمن از ماجراجویی کودتاچیان

ستون دود غلیظ در بندر حدیده تحت کنترل حوثی ها پس از حملات هوایی اسرائیل (رویترز)
ستون دود غلیظ در بندر حدیده تحت کنترل حوثی ها پس از حملات هوایی اسرائیل (رویترز)
TT

حوثی ها و پاسخ اسرائیل؛ انتظار و آمادگی و اصرار بر تشدید تنش

ستون دود غلیظ در بندر حدیده تحت کنترل حوثی ها پس از حملات هوایی اسرائیل (رویترز)
ستون دود غلیظ در بندر حدیده تحت کنترل حوثی ها پس از حملات هوایی اسرائیل (رویترز)

حوثی ها حتی پس از ضربات کوبنده اخیر اسرائیل علیه «حزب الله» دست از تشدید تنش و تقابل نظامی علیه اسرائیل برنمی دارند. اما شواهد بسیاری نشان می دهند که حوثی ها احتیاط بیشتری به خرج می دهند چرا که می ترسند به سرنوشت «حزب الله» لبنان دچار شوند. حوثی ها همچنان در حال جاه طلبی برای گرفتن امتیاز در این نبرد کنونی در منطقه هستند.

حوثی ها پس از کشته شدن حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» به حملات موشکی و پهپادی به سمت اسرائیل ادامه دادند اما نه حملات پیاپی و بی وقفه بلکه حملات گاه و بیگاه. حملات حوثی ها به کشتی های تجاری در دریای سرخ و اقیانوس هند ادامه دارد و اسرائیل یک حمله هوایی به مواضع حوثی ها انجام داد.

آتش سوزی نزدیک تل آویو پس از حمله موشکی حوثی ها در نیمه سپتامبر (فرانس پرس)

حوثی ها ۷ اکتبر اعلام کردند که با دو موشک بالستیک به منطقه یافا حمله کردند و با چند پهپاد «یافا» و «صماد ۴» یافا و ام الرشراش را مورد هدف قرار دادند. اسرائیل گفت این حملات با حملات موشکی از غزه و لبنان همزمان انجام شد.

عده بسیاری از ناظران غرب از جمله کارشناس و تحلیلگر موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن بر این باور است که گویا هیچ چیز جلو دار حوثی ها نیست. ناظران و تحلیلگران دیگر می گویند ایران به دلیل معامله برای گرفتن امتیاز در برنامه هسته ای و تحریم های اقتصادی پشت گروه های نیابتی اش را خالی کرد.

یوسف شمسان المقطری پژوهشگر اقتصادی یمنی با این نظر مخالف است و می گوید «ایران با غربی ها وارد معامله ای نمی شود که مجبور به دست کشیدن از گروه های نیابتی اش در منطقه شود. ضربه های کوبنده علیه «حزب الله» لبنان به احتمال زیاد به دلیل برآورد نادرست ایران از شرایط از همان ابتدا بود و آنچه می گذرد مقدمه ای برای فروپاشی نظام گروه های نیابتی ایران در منطقه است».

المقطری در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» افزود «پس از آن ایران حتی قدرت چانه زنی و مذاکره درباره مسائل اقتصادی و امنیتی و سیاسی و هسته ای از جمله برداشتن تحریم ها را نیز از دست می دهد».

المقطری در گفتگو با «الشرق الاوسط» یاد آور شد «ایران به دلیل ضرر و زیان هنگفت در محور تقابل نظامی مستقیم با اسرائیل در جبهه های لبنان و فلسطین به دنبال امتیازگیری و منفعت در یمن است. یمن همچنان بین طمع ورزی های آمریکا و تهدیدهای ایران گرفتار است اما وضع پس از معامله با اسرائیل از یک سو و با جامعه جهانی از سوی دیگر آرام خواهد شد».

ماموران اسرائیلی در محل انفجار پهپاد حوثی ها در ماه ژوئیه (آژانس عکس اروپا)

عده بسیاری از مردم یمن نگرانند که مبادا حوثی ها از بحث رویارویی نظامی با تل آویو برای افزایش نفوذ و اعمال مالیات های بیشتر از مردم سوءاستفاده کنند. مردمی که بدترین بحران انسانی در دوران معاصر یمن را دارند تجربه می کنند. افزون بر اینکه حوثی ها از ماجرای تقابل نظامی با اسرائیل برای سربازگیری کودکان و ده ها هزار تن دیگر بهره برداری می کنند.

ایران یمن را نگه می دارد

المقطری که پژوهشگر متخصص اقتصاد جنگ در یمن است معتقد است که این معامله حوثی ها را به عنوان ابزار باج خواهی از کشورهای همسایه نگه می دارد و مردم یمن تاوان فروپاشی حضور ایران در لبنان و سوریه را پرداخت می کنند. ایران می خواهد ضرر و زیان هایش را جبران کند که این کار آسانی نیست چرا که ما شاهد فروپاشی پرشتاب و دراماتیکی «حزب الله» لبنان هستیم. ایران در حوزه «حزب الله» دیگر قدرت چانه زنی در وقت کنونی ندارد و اسرائیلی ها از پیروزی های پیاپی خود علیه «حزب الله» به وجد آمده اند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اگر اسرائیل به همین منوال به تصفیه و از بین بردن نفوذ «حزب الله» در لبنان ادامه دهد مناطق تحت کنترل حوثی ها میدان باز رژیم ایران است تا در این میدان به تجدید ساختار و تنظیم دوباره آرایش گروه های نیابتی اش در منطقه بپردازد.

ستون دود غلیظ در بندر حدیده تحت کنترل حوثی ها پس از حملات هوایی اسرائیل (رویترز)

محمد الحمیری استاد دانشگاه و پژوهشگر روابط بین الملل یمنی می گوید «فاصله بین حملات حوثی ها در اسرائیل بیشتر شده اما با این حال حوثی ها از این رویارویی دست بر نداشته اند بلکه اعلام کردند که تقابل نظامی چند مرحله ای با حملات فزاینده خواهد بود و غافلگیری های بیشتری در راه است».

الحمیری در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» افزود «حوثی ها در موضوع رویارویی با اسرائیل صرفا به دنبال بهره برداری تبلیغاتی و رسانه ای نیستند بلکه می خواهند ابراز وجود کنند و نفوذشان را افزایش دهند. آنچه به تدریج آشکار می شود این است که حوثی ها توانمندی های بسیاری دارند که ائتلاف های بین المللی آنها را از بین نبرده اند و به همین دلیل حوثی ها تمایل فراوان برای دستاوردهای بیشتر دارند».

رهبر حوثی ها پیشتر اعلام کرد که حمله موشکی ماه گذشته به تل آویو جزو مرحله پنجم تشدید تنش است و رویارویی افزایش خواهد یافت.

اسرائیل در آن زمان گفت که یک موشک در محوطه خالی از سکنه اصابت کرده اما منجر به آتش سوزی در سطح گسترده شده است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل آن زمان گفت که حوثی ها «تاوان سنگینی» خواهند داد. او به حوثی ها یاد آور شد که حملات هوایی ۲۰ ژوئیه به بندر حدیده را به خاطر داشته باشند.

اولویت های اسرائیل

اسرائیل چندین بار برای حوثی ها خط و نشان کشید که آخرین مورد پس از کشته شدن نصر الله و حمله حوثی ها با موشک بالستیک به تل آویو بود. ارتش اسرائیل آن زمان گفت که وقت در هم کوبیدن حوثی ها نیز فرا خواهد رسید. یک روز پس از این اظهارات بود که اسرائیل به تاسیسات متعدد عمدتا اقتصادی و غیر نظامی مثل نیروگاه های برق و جایگاه های سوخت در مناطق تحت کنترل حوثی ها حمله کرد.

فارس البیل تحلیلگر سیاسی یمنی در گفتگو با «الشرق الاوسط» گفت «به نظرم حوثی ها با ادامه حملات موشکی به اسرائیل می خواهند بگویند که رویارویی شان با اسرائیل ادامه دارد. حملات حوثی ها پس از حملات هوایی ماه ژوئیه اسرائیل به بندر حدیده کاهش یافت که این امر موجب نارضایتی هواداران حوثی شد. اضافه بر این حوثی ها می خواستند «محبت های حزب الله» که کمک و حمایت و تجربه دراختیارشان گذاشت را جبران کنند».

البیل اضافه کرد حوثی ها به دنبال جنگ مستقیم با اسرائیل نیستند اما می خواهند آبروی محور مقاومت را در قبال حملات پیاپی اسرائیل حفظ کنند.

تجمع هواداران حوثی در صنعا پس از کشته شدن حسن نصر الله دبیر کل «حزب الله» لبنان (فرانس پرس)

صلاح علی صلاح پژوهشگر یمنی در این باره معتقد است «اعلام حملات موشکی توسط حوثی ها و اعتراف مقامات اسرائیلی به وقوع این حملات تفاوت دارد چرا که حوثی ها می گویند موشک هایپرسونیک دارند اما اسرائیل می گویند حوثی ها فاقد این نوع موشک هستند. این نشانگر این است که رویارویی وارد مرحله جنگ تکنولوژی شده است».

صلاح در ادامه گفتگو با «الشرق الاوسط» خاطر نشان کرد «اسرائیل با توجه به اولویت هایش ممکن است در برهه ای از این رویاریی با گروه های نیابتی ایران پاسخ به حوثی ها را عقب بیندازد اما اسرائیل حملات حوثی ها را بی پاسخ نخواهد گذاشت».

او افزود «اسرائیل فعلا سرگرم فلسطین و غزه و لبنان است و در مرحله بعدی وارد فاز از میان برداشتن گروه های وابسته به رژیم ایران در سوریه و سپس در عراق و بعد در یمن خواهد شد. اسرائیل اگر تحولی در برنامه اش پیش نیاید طبق نزدیکی جغرافیایی به این گروه ها اولویت بندی می کند».

این پژوهشگر یمنی اضافه کرد که بعید است حوثی ها صرفا حملات موشکی نمایشی انجام دهند بلکه آنها واقعا به دنبال کمک به «حزب الله» لبنان هستند که خدمات لجستیکی و تجربیات و آموزش های فراوانی در اختیارشان قرار داد و به اینها باید خدمات رسانه ای و سیاسی را هم افزود. حوثی ها می دانند که تضعیف «حزب الله» در آینده باعث تضعیف آنها نیز خواهد شد و اسرائیل دیر یا زود به حسابشان خواهد رسید و انتقام خواهد گرفت.



مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
TT

مراسم تجدید بیعت با ولیعهد برای سعودی‌ها چه معنایی دارد؟

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود
شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

ولیعهد رؤیاهای پادشاه را به واقعیت تبدیل کرد و به شکلی آن را محقق ساخت که عربستان امروز را به چیزی متفاوت بدل کرده است

با فرا رسیدن هشتمین سالگرد بیعت شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، زمان اندکی درنگ می‌کند تا بر مرحله‌ای بی‌سابقه در تاریخ سعودی گواهی دهد. در روز ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۲۶ رمضان ۱۴۳۸ هـ)، فرمان پادشاه سلمان برای انتخاب شاهزاده محمد به این منصب صادر شد و در آن شب مبارک، سعودی‌ها با ولیعهد بیعت کردند.
این لحظه‌ای سرنوشت‌ساز در تاریخ سعودی بود که در آن، این رهبر استثنایی آشکار شد؛ شخصیتی که آرزوهای ملت خود را همراه با میراث و تاریخ پرافتخار، جایگاه جهانی و وزن تمدنی آن بر دوش گرفت.
سعودی‌ها از طریق بیعت، به ویژگی منحصربه‌فرد نظام سیاسی خود و اصالت اسلامی آن می‌نگرند و مشروعیت قانون اساسی کشور را که بر پذیرش و رضایت مردمی استوار است، تأیید می‌کنند؛ مشروعیتی که در عمق وجدان ملت و حاکمان سعودی ریشه دارد. این رابطه، بنیان مستحکم قرارداد اجتماعی سعودی را تثبیت می‌کند و درعین‌حال، دستاوردهای دولت مدرن خود و گام‌های استوار آن به‌سوی آینده را به یاد می‌آورند.
انتخاب شاهزاده محمد بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، سرآغاز مرحله‌ای جدید بود که در آن، نوسازی با بلندپروازی و برنامه‌ریزی جسورانه با تلاش خستگی‌ناپذیر درهم‌آمیخت. این تصمیم، صرفاً یک انتقال سیاسی نبود، بلکه پاسخی ضروری به نیاز رهبری‌ای بود که دیدگاهی متفاوت دارد، بر اراده استوار است و معتقد است که آینده ساخته می‌شود، نه اینکه صرفاً منتظر آن ماند.
شاهزاده محمد بن سلمان توانایی‌های استثنایی و مهارت‌های رهبری برجسته‌ای از خود نشان داد که او را به بهترین گزینه برای ولایت‌عهدی، دومین منصب مهم پس از پادشاه، تبدیل کرد؛ منصبی که نماد ثبات، استحکام پایه‌های سلطنت و تداوم سلسله حاکم است. او همچنین ریاست هیئت وزیران و شورای امور سیاسی و امنیتی را بر عهده دارد؛ شورایی که مسئول سیاست‌ها و راهبردهای امنیت ملی و سیاست داخلی و خارجی کشور است. علاوه بر این، او ریاست شورای امور اقتصادی و توسعه را نیز به عهده دارد که مسئول پرونده‌های اقتصادی، مالی، سرمایه‌گذاری و توسعه‌ای، ازجمله بخش‌های آموزش، بهداشت و خدمات است. بنابراین، او بر تدوین سیاست‌ها و راهبردهای تمام بخش‌های دولتی نظارت دارد و اجرای آن‌ها را پیگیری می‌کند.
فراموش نشدنی است که او معمار «چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی» است؛ کسی که اهداف آن را تعیین کرد و بر حسن اجرای برنامه‌ها و پروژه‌های آن نظارت دارد.
تمامی این مسئولیت‌های اجرایی که پادشاه به ولیعهد سپرده بود، در سپتامبر ۲۰۲۲ (ربیع‌الأول ۱۴۴۴ هـ) با انتصاب او به ریاست هیئت وزیران، به اوج خود رسید. این نخستین باری در ۶۰ سال گذشته بود که پادشاه، رئیس هیئت وزیران نبود. بررسی جزئیات حقوقی و تاریخی این فرمان سلطنتی ممکن است طولانی باشد، اما نکته مهم، اعتماد کامل و تفویض مطلق اختیارات از سوی پادشاه به ولیعهد برای اداره تمامی این مسئولیت‌ها و رسیدگی به حجم گسترده‌ای از پرونده‌ها است؛ موضوعی که در اندازه دستاوردهای محقق‌شده منعکس می‌شود.
ولیعهد، دیدگاه‌های پادشاه را به واقعیتی ملموس تبدیل کرده و به شیوه‌ای شگفت‌انگیز، سعودی امروز را به کشوری متفاوت بدل کرده است. بااین‌حال، این تغییر به‌عنوان انقطاع از مراحل پیشین نیست، بلکه تداوم آن‌ها محسوب می‌شود و ثبات در اصول و مبانی تأسیس دولت، اتکا بر میراث تاریخی و عمق تمدنی آن را نشان می‌دهد.

شاهزاده محمد بن سلمان در کمپ زمستانی خود در شهر العلا عکس: بندر الجلعود

جامعیت چشم‌انداز

هنگامی که به اعلام چشم‌انداز ۲۰۳۰ سعودی در آوریل ۲۰۱۶ (رجب ۱۴۳۷ هـ) نگاه می‌کنیم، این پرسش مطرح می‌شود: آیا سعودی‌ها انتظار این همه دستاورد را داشتند؟ پاسخ مستقیم: خیر. بسیاری از ناظران و تحلیلگران در زمان اعلام این چشم‌انداز، تنها بر ابعاد اقتصادی آن تمرکز کردند و از این نکته غافل شدند که این چشم‌انداز، یک پروژه‌ نوسازی جامع و برنامه‌ای اصلاحی فراگیر در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزه‌هاست.
با گذشت زمان، ویژگی‌های این چشم‌انداز بیش از پیش آشکار شد و دستاوردهای امروز در تمامی سطوح، گواه این امر است. اگر تنها به بخشی از آنچه در یک سال اخیر تحقق یافته، نگاه کنیم، بزرگی این موفقیت‌ها را درک خواهیم کرد.
- سعودی رتبه اول جهانی را در شاخص اعتماد ادلمن ۲۰۲۴ (گزارش اعتماد) از نظر میزان اعتماد شهروندان به دولت خود کسب کرد.
- رتبه دوم جهانی در شاخص تحول فناوری شرکت‌ها.
- رتبه چهارم جهانی در شاخص توسعه دولت الکترونیک و خدمات دیجیتال سازمان ملل.
- نرخ بیکاری در میان سعودی‌ها در سال ۲۰۲۴ به ۷.۱ درصد کاهش یافت، که به سطح هدف‌گذاری‌شده در چشم‌انداز ۲۰۳۰ (۷ درصد) بسیار نزدیک است.
- درصد مالکیت مسکن در میان خانواده‌های سعودی به ۶۳.۷ درصد افزایش یافت، که در حال نزدیک شدن به هدف ۷۰ درصدی تا سال ۲۰۳۰ است. این دو حوزه (اشتغال و مسکن) از جمله مهم‌ترین چالش‌های گذشته بودند.
- سعودی رتبه نخست رشد تعداد گردشگران بین‌المللی در میان کشورهای سازمان ملل را کسب کرد.
- سعودی در میان کشورهای گروه ۲۰ بالاترین نرخ رشد درآمدهای گردشگری را به ثبت رساند.
- برای اولین بار، میزبانی دو رویداد بین‌المللی بزرگ را به دست آورد: اکسپو ۲۰۳۰ و جام جهانی ۲۰۳۴.
سعودی در کنار همه این‌ها، همچنان بهترین خدمات را به میلیون‌ها حاجی و زائر ارائه می‌دهد و با بیشترین تلاش ممکن از حرمین شریفین و زائران آن‌ها مراقبت می‌کند.
افزون بر این، دستاوردهای عظیم در زمینه‌های آموزش، بهداشت، حمل‌ونقل، زیرساخت‌ها و خدمات شهری در سطح ملی، و رهبری در کمک‌های بشردوستانه و امدادرسانی جهانی را نیز نباید نادیده گرفت. همچنین، در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سرگرمی و ورزش تحولات چشمگیری رخ داده که شمارش آن‌ها دشوار است.

چشم‌انداز سیاسی

اما اگر بخواهیم ابعاد سیاسی چشم‌انداز را که از آغاز حکومت ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ (۱۴۳۶ هـ) پایه‌گذاری شد، درک کنیم، می‌توان گفت که هدف این سیاست، قرار دادن سعودی در جایگاهی شایسته در صحنه بین‌المللی و تثبیت موقعیت آن به عنوان قدرتی دیپلماتیک با نفوذ جهانی است. این سیاست همچنین بر استفاده حداکثری از منابع و ظرفیت‌های کشور از طریق ایجاد شراکت‌های راهبردی با قدرت‌های جهانی و متنوع‌سازی روابط بین‌المللی تأکید دارد.
شاهدی بر این موضوع، سفر ملک سلمان به آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۵ (ذی‌القعده ۱۴۳۶ هـ) است، جایی که شاهزاده محمد بن سلمان در دیدار ملک سلمان با باراک اوباما، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، طرح شراکت راهبردی قرن بیست‌ویکم را ارائه کرد. این طرح به عنوان تکمیل‌کننده روابط موجود توصیف شد و ملک سلمان و اوباما از دستیاران خود خواستند که سازوکار اجرای این شراکت را طراحی کنند. توسعه این شراکت در دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نیز ادامه یافت.
از سوی دیگر، در دسامبر ۲۰۲۲ (جمادی‌الاول ۱۴۴۴ هـ)، ملک سلمان و شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین، توافقنامه شراکت راهبردی جامع میان سعودی و چین را امضا کردند.
علاوه بر این، سعودی روابط راهبردی خود با روسیه را نیز تقویت کرد و با همکاری نزدیک در حوزه انرژی، نقشی کلیدی در ائتلاف اوپک پلاس ایفا نمود که به ثبات قیمت‌های جهانی نفت کمک شایانی کرد.
تمامی این اقدامات نشان می‌دهد که چشم‌انداز ۲۰۳۰ فراتر از یک برنامه اقتصادی است؛ این یک نقشه راه جامع برای نوسازی کشور و تثبیت جایگاه سعودی به عنوان یک قدرت جهانی در همه ابعاد است.

شراکت‌ها و میانجی‌گری‌ها

سعودی در سال‌های اخیر موفق شده است روابط خود را با قدرت‌های جهانی به شکل چشمگیری تقویت کند. این امر نتیجه رهبری هوشمندانه‌ای است که مسیر شراکت‌های استراتژیک قرن بیست‌ویکم را ترسیم و اجرا کرده است. این شراکت‌ها بر تقویت منافع مشترک با کشورهای تأثیرگذار استوار است و بر اساس درکی عمیق از نیازهای جهان امروز، تعادلی را برقرار کرده که به نفع همه طرف‌هااست.
در دنیای امروز، حفظ روابط استراتژیک مؤثر همزمان با آمریکا، روسیه و چین کار آسانی نیست. با این حال، سعودی موفق شده اصول و مسیر خود را حفظ کند و در عین حال، احترام و قدردانی نه‌تنها از سوی رهبران جهان، بلکه حتی از سوی ملت‌ها را نیز به دست آورد.
این شراکت‌های بزرگ و تفاهمات در زمینه‌های گوناگون، در حالی شکل گرفته که سعودی همواره بر استقلال تصمیم‌گیری و برابری در تعاملات تأکید داشته است. این امر از سوی تمامی کشورهایی که با سعودی تعامل دارند، کاملاً درک و پذیرفته شده است.
ملک سلمان بن عبدالعزیز این اصل را در سفر خود به ایالات متحده به‌روشنی بیان کرد. او در دیدار با باراک اوباما، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در کاخ سفید گفت:
«ما رابطه خود را با ایالات متحده، رابطه‌ای مفید برای جهان و منطقه خود می‌دانیم... امیدواریم که این رابطه همچنان ادامه یابد و به صلح جهانی کمک کند... کشور ما، به لطف خدا، نیازی به چیزی ندارد، اما برای ما مهم است که ثباتی برقرار باشد که به نفع مردم منطقه باشد.»
اگر به دستاوردهای سیاسی سعودی در چند سال گذشته نگاه کنیم، درمی‌یابیم که این کشور دارای یک چشم‌انداز سیاسی مستقل و پویااست. میانجی‌گری سعودی بین آمریکا و روسیه نمونه‌ای از این سیاست است.
در طول دهه‌های گذشته، سعودی همواره نقش یک میانجی صلح در جهان عرب و اسلام را ایفا کرده است. اما در سال‌های اخیر، این کشور تلاش‌های گسترده‌ای برای حل چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در تعامل با آمریکا، چین، کشورهای اروپایی، روسیه، اوکراین، ایران، هند و پاکستان انجام داده است. شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد و رئیس شورای وزیران، شخصاً این تلاش‌ها را هدایت کرده است.
امروز، نقش میانجی‌گری سعودی بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و این کشور به بزرگ‌ترین «میانجی خیر» در جهان تبدیل شده است. سعودی نه‌تنها در پی پایان دادن به جنگ‌ها و بحران‌های سیاسی است، بلکه الگویی الهام‌بخش از یک کشور پیشرو را ارائه می‌دهد که هدفش استفاده از قرن بیست‌ویکم برای شکوفایی بشریت است، نه تکرار جنگ‌ها و رقابت‌های ویرانگر قرن بیستم.

شایستگی رهبری

دستاوردهای اقتصادی چشم‌انداز ۲۰۳۰، از جمله افزایش تأثیر صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و افزایش بهره‌وری مالی کشور، به یک الگوی جهانی تبدیل شده است.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، در هنگام امضای فرمان تأسیس صندوق سرمایه‌گذاری ملی آمریکا، به موفقیت‌های صندوق سرمایه‌گذاری عمومی سعودی اشاره کرد و آن را یک نمونه موفق جهانی دانست.
امروز، جهان به‌خوبی درک کرده است که قدرت سعودی دیگر فقط در نفت و سرمایه‌گذاری‌هایش خلاصه نمی‌شود. بلکه این کشور توانسته است با رهبری کارآمد و مدیریت هوشمندانه، اقتصاد خود را متحول کند و در بازه‌ای کوتاه، به دستاوردهایی برسد که بسیاری از کشورها طی دهه‌ها قادر به دستیابی به آن‌ها نیستند.
نمونه‌ای از این موفقیت، میانجی‌گری سعودی بین دو قدرت بزرگ جهانی، آمریکا و روسیه، در «قصر الدرعیه» ریاض است؛ اتفاقی که هیچ‌کس تصور آن را نمی‌کرد.
یکی از دلایل اعتماد قدرت‌های جهانی به رهبری سعودی، درک عمیق این کشور از منافع، اولویت‌ها و تعاملات جهانی است. بی‌طرفی مسئولانه در مذاکرات صلح و سرمایه‌گذاری در روابط استراتژیک با قدرت‌های جهانی، باعث شده که سعودی به عنوان کشوری که صرفاً به دنبال منافع خود در خارج از مرزهایش نیست، بلکه به دنبال ایجاد ثبات و پیشرفت جهانی است، مورد احترام قرار گیرد.
امروز، سعودی‌ها در سالگرد بیعت با ولیعهد خود، محمد بن سلمان، نه‌تنها آرزوها و رویاهای خود را محقق‌شده می‌بینند، بلکه شاهد هستند که او با تلاش شبانه‌روزی، کشور را به جایگاه پیشرو جهانی رسانده است.
این آغاز مسیری جدید است، مسیری که در آن دستاوردهای بیشتری رقم خواهد خورد و سعودی را در صدر کشورهای پیشرو جهان قرار خواهد داد.