شاعران میان نمایش و زهد

دو نوع کاملاً متفاوت

محمود البریکان-عبدالوهاب البیاتی - نزار قبانی-حِسَب الشیخ جعفر
محمود البریکان-عبدالوهاب البیاتی - نزار قبانی-حِسَب الشیخ جعفر
TT

شاعران میان نمایش و زهد

محمود البریکان-عبدالوهاب البیاتی - نزار قبانی-حِسَب الشیخ جعفر
محمود البریکان-عبدالوهاب البیاتی - نزار قبانی-حِسَب الشیخ جعفر

شاعران راه‌های زیادی برای معرفی خود و اعلام جودشان به عنوان تجربه‌های ثابت شعری درجهان دارند، اما به نظرمی‌رسد دو جریان مشخص برای چنین اعلامی وجود دارد؛ این دو خط کاملاً متفاوتند: اول خطی است که روح تبلیغاتی را درپیش می‌گیرد به گونه‌ای که شاعر به مدیر روابط عمومی تبدیل می‌شود، با همه درتماس است، همه را می‌شناسد، در اکثر فعالیت‌ها خواه به صورت شرکت کننده یا میزبان حضور دارد؛ و همه اینها انرژی اضافی است که به دور از شعر صرف می‌شود تا به کار پروژه شعر بیاید، اما همزمان آن شاعر را به دنیای روابط عمومی می‌کشد که به شاعر-آن طور که گمان می‌کند- خدمت می‌کند. فکر می‌کنم از میان شاعران عراقی عبدالوهاب البیاتی و از شاعران عرب نزار قبانی بیش از همه چنین ویژگی داشتند؛ حضور و روابط‌شان به شکلی کاملاً روشن چنین نشان می‌داد.
و این بدین معنا نیست که این دو شاعر نیستند و بدون این روابط چیزی نداشته باشند، اما آنچه ازآنها هویداست اینکه بسیار درگیر مسئله روابط عمومی شدند که به شعر خدمت می‌کند. از این دو شاعر بزرگ تعداد زیادی شاعر زاده شد که درنسل‌های مختلف در فرهنگ عربی و در عراق به طور مشخص تقسیم شدند و هر از چندگاهی شاعرانی همانند البیاتی و قبانی در روش مدیریت استعداد شعری خود ظهور می‌کنند. و این مسئله اشتباه یا ملاک و معیاری برای نکوهش آنها نیست، بلکه توصیفی برای شماری از شاعران در مدیریت استعداد شعری و نوشتن شعر است و توصیف این شاعران به اصطلاحی نزدیک می‌شود که فوزی کریم به کاربرد؛(شعراء الرایه/شاعران علم) با وجود اینکه سخنش متوجه شاعران ایدئولوژی زده است، اما از منظر این اصطلاح آنها به سمت فکر حضور و خودفریفتگی همیشگی می‌روند.
جریان دیگر شاعرانی هستند که هیچ ارتباطی با آنچه در بالا گفتیم ندارند؛ سرگرم روابط عمومی نمی‌شوند، اهمیتی به این نمی‌دهند که شاعر صاحب نامی باشند، دغدغه‌ای جز این ندارند که شعری بنویسند خواه به مخاطبان برسد یا نه، از اینکه به همایش‌ها و جشنواره‌ها دعوت نشوند دلگیر نمی‌شوند و حتی شمار بسیاری از آنها به همایش‌ها دعوت می‌شوند و عذرخواهی می‌کنند. در دیدارها و پرتو افکنی‌ها زهد پیشه می‌کنند و به نگرانی شعر و اندوهشان بسنده کرده‌ و دور سروده‌ها حلقه زده‌اند با وجود آنکه دغدغه پیشبرد متن شعری خود را دارند و در سطح اندیشه و آگاهی از سطوح شعرحاضرند و اینکه می‌دانند تجربه‌های جهانی در این زمینه به کجا رسیده‌است، اما درهمان حال در زبان، روابط عمومی، حضور و همه چیز اقتصاد و صرفه‌جویی پیشه می‌‌کنند؛ وارد کنکاش‌ها و جدل‌ها یا درگیری‌های نسل‌ها که به جنگ خروس‌ها می‌ماند نمی‌شوند و هم و غم این را ندارند که بیانیه‌های شعری بنویسند و از چاپ متن‌هایشان چندان جشنی برپانمی‌کنند.
فکرمی‌کنم مشهورترین این شاعران که از صحنه حیات فرهنگی به شکل شبه کامل کناره کشیدند محمود البریکان باشد؛ شاعری که بسیاری درباره او و اهمیتش در مدرنیزم شعر عرب می‌گویند. حتی کار به جایی رسید که به گفته منتقد دکتر سلمان الکاصد، البریکان در جلسه‌ای خصوصی با گروهی از ادبای بصره، وقتی درباره نقشش در جریان شعر آزاد پرسیدند و اینکه چه جایگاهی نسبت به السیاب دارد درپاسخ خود را به غواصی تشبیه کرد( به اعماق دریا رفت، مرواریدی بیرون کشید و آن را بالا آورد، اما خود در دریا خفه شد و دستش را که مروارید درآن بود دراز کرد و السیاب آن را قاپید). این سخن بسیار خطرناک و حساس است، کسی را تصور کنید که خود را پیشگام شعر نو در جهان عرب بداند، اما در انتشار اشعارش زهد پیشه می‌کند و اهمیتی به این نمی‌دهد که نامی از او برده ‌شود یا نه با وجود اینکه بسیار مراقب متن‌هایش بود و گفته می‌شود آنها را به عنوان امانت‌های قیمتی در بانکی دربصره نگهداری می‌کرد. البریکان در ردیف اول شاعرانی قرارمی‌گیرد که در همه چیز زهد پیشه کردند، در حضور و نشر و دوستان و گفت‌وگوها و به مجموعه بسیار کوچکی از ادبای بصره بسنده کرد که گاه و بی‌گاه آنها را می‌دید.
شاعر حِسَب الشیخ جعفر نیز مانند البریکان بود که اهمیت چندانی به درگیری‌های نسلش نمی‌داد با وجود اینکه او یکی از مهم‌ترین نام‌های شعری آن نسل بود، اما به هیچ وجه اهمیتی به آنچه در پیرامونش می‌گذشت نمی‌داد، تا جایی که خبر از پژوهش‌هایی که درباره او نوشته شده نداشت. کار به جایی ‌رسید که دوره‌های «شعر المربد» به اسم او نامگذاری می‌شد، اما از حضور درآن عذرمی‌خواست و به سکوت در خانه‌اش کفایت می‌کرد. همچنین یک بار برای شرکت در جشنواره‌ای بزرگ به سوئیس دعوت شد، اما چند روز پیش از برگزاری عذرخواهی کرد و گفت«مالی خلک/ حوصله ندارم»؛ یعنی حس و حالش اجازه سفر نمی‌دهد.
شاید کسی بگوید چنین رفتارهایی در دایره مسئولیت ناپذیری و لامبالاتی قرارمی‌گیرند و این ویژگی به نفع شاعر نیست، اما واقعیت اینکه حِسَب الشیخ جعفر و نمونه‌اش و نمونه البریکان هرچه بیشتر پنهان شوند، بیشتر مورد توجه قرارمی‌گیرند و این همانی است که دکتر «حیدر سعید» در یکی از تحقیاتش در بخش «البریکان» به «شهوة الغیاب/هوس غیبت» تعبیر می‌کند. این پژوهش پس از کشته شدنش در مجله الاقلام منتشر شد. معنای تعبیر این است؛ همان طور که حضور و میل به ظهور هوسی عریان و قوی است، در مقابل آن هوس غیاب قرارمی‌گیرد که اهمیتی کمتر از حضور ندارد، اما «حسب الشیخ جعفر» به حضور و غیبتش نیز اهمیتی نمی‌دهد و تنها هم و غمش شعر و نوشتن شعر است، اما به چاپ دیوانش اهمیت می‌دهد. در دیدار اخیرش با وزیر فرهنگ، دکتر «حسن ناظم» به چاپ آثار شعری‌اش اهمیت نشان می‌داد و از جزئیات دقیق این کار سئوال می‌کرد و بعد از آن درباره چاپ آثار نثری‌اش صحبت کرد و وزارت نیز برای چاپ آن آثار آمادگی نشان داد.
این مسئله ازآنجا ناشی می‌شود که الشیخ جعفر به شعرش اهمیت می‌دهد و به اهمیت حضور دیوان چاپ شده خود به جای خود آگاه است و این تفاوت او با البریکان است که با چاپ هیچ یک از آثار شعری او موافق نیست.
البریکان و حسب الشیخ جعفر همچنان بر نام‌های مشخصی از نسل‌های بعد از خود سایه انداخته‌اند. با وجود گشایش بزرگی که تجربه می‌کنیم و نفوذ بسیاری که شبکه‌های اجتماعی در زندگی ما دارند، تعداد بسیاری از شاعران وجود دارند که گرفتار اپیدمی پنهان شدن موقت یا دائم‌اند، یا برای آنکه دقیق‌تر باشم، مبتلا به اپیدمی زهد زیاد در مظاهر زندگی شعری شدند و به گروه‌های شعری وصل نیستند که فلج مضاعفی تولید می‌کنند که برخی ازآنها در کنار همدیگر به ایدئولوژی سازی نزدیک‌اند. دوست دارم اینجا -هرچند سریع- به دو نام مهم از شاعران‌مان اشاره کنم: اول از شاعران جوان و دوم از شاعران نسل دهه نود.
علی عمار شاعری جوان اهل الغراف ناصریه است. شاعری تمام عیار با دیدگاهی آکنده از اندوه، اما شبیه آن شاعران زاهد است که سفر وسوسه‌شان نمی‌کند و اسیر پرتوافشانی‌ها نمی‌شوند. اخیراً در فیسبوک از او چنین متنی منتشر شد:
حلمی/رؤیای من
ان اغادر/این است که بروم
الّا اوجه شمساً کشمس العراق/که خورشیدی همچون خورشید عراق نبینم
الّا یعود الی برابطة احد/که با هیچ کسی پیوندی نداشته باشم
ان اصیر غریباً/ غریبی بشوم
لاُحظی بحریتی/تا آزادی‌ام را بیابم
ثم ارکض وحدی/ و تنها بدوم
علی شاطیء البحر/برساحل دریا
حتی تخور قوای/ تا از نفس بیفتم
لاحتمل اللذة اللانهائیة الصنع/تا لذت بی انتهای هستی را تاب بیاورم
و هی تسیل دماً و دموعاً/که همچون خون و اشک جاری می‌شود
من الجسد الهشّ/از پیکر شکننده
ثم انام/ سپس به خواب می‌روم
الی ابد الآبدین/ تا ابد آلابدین
شاعر حمدان طاهر راه دیگری در این سمت می‌گیرد، شاعری دوری گزیده از غوغای نسل‌ها و بیانیه‌هاشان و جنگ گونه‌های شعری و جنون‌شان. در میان همه این جنگ و جدل‌ها جز نوشتن متن درباره کسانی که شبیه اویند مشغله‌ای ندارد.
انا شاعر خجول(من شاعر خجالتی‌ام)/ لا اعرف ان اقرأ فی المهرجانات(بلد نیستم در جشنواره‌ها بخوانم)/ لیس لی خبرة تذکر فی مغازلة النساء(تجربه قابل ذکری در مغازله زن‌ها ندارم)/ اعرف نساء کثیرات جداً(زنان بسیاری می‌شناسم)/ اعرف مثلاً امی و زوجتی(مثل ما‌درم و همسرم)/ اعرف المرأة الوحیدة(زن تنهایی را می‌شناسم)/ التی تجلس دائماً علی عتبة الباب( که همیشه دم درخانه‌ می‌نشیند)/ اسألها کل یوم عن معنی جلوسها(هر روز از او می‌پرسم نشستنش به چه معناست)/ بعد کل هذه السنین(پس از این همه سال)/ لکنها تشیر الی المقبرة( اما او به قبرستان اشاره می‌کند)/احب جمیع الشعراء( همه شاعران را دوست دارم)/ ولا استثنی سوی من باع قلبه للشیطان( هیچ یک را استثنا نمی‌کنم جز آنان که قلب خود را فروختند به شیطان)/ احب من الشعر(شعری را دوست دارم)/ ما قلت کلماته( که واژگانش اندک باشند)/ و زاد فی الروح اساه(و دردی به جان بیفزاید)/ لیس لی خبرة فی الحدیث(تجربه چندانی در سخن گفتن ندارم)/ مع النقاد الذین یعملون(با منتقدانی که کارمی‌کنند)/ بعد الدوام الرسمی مثل شرطة آداب(پس از ساعت اداری همچون پلیس ادبیات)/ الا اجید الحدیث عن نفسی(بلد نیستم از خودم بگویم)/ ولا اعرف الحفاظ علی العلاقات( نمی‌دانم چطور روابط را نگه دارم)/لدی یقین بانسانیتی( به انسانیت خویش یقین دارم)/و لهذا یمکنکم حذف اول النص(برای همین می‌توانید اول متن را بردارید)/و ترک نهایته تمضی مثل نهر بین الحقول( و پایانش را بگذارید همچون نهری میان مزارع برود)...
 



«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
TT

سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)

کمتر از دو ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است، اما نتایج حاصل از فروش فیلم‌های سعودی در سال جاری، از موفقیت‌هایی بی‌سابقه سخن می‌گویند. «گیشه‌ی فروش» فیلم‌های سعودی از آغاز سال تا نیمه‌ی ماه گذشته، اکتبر، ۲۳ درصد از مجموع درآمد حاصل از همه‌ فیلم‌هایی را که در سالن‌های پادشاهی عربى سعودى به نمایش درآمده‌اند، به خود اختصاص داده است. این رقم چندان اندک نیست، همان‌گونه که ممکن است در ابتدا به نظر برسد، زیرا سهم فیلم‌های سعودی در مقایسه با کل فیلم‌های عربی و خارجی که در سالن‌های این کشور نمایش داده می‌شوند، از ۴ درصد فراتر نمی‌رود.
در واقع، بازار سینمای سعودى طی حدود پنج سال گذشته شاهد جهش چشمگیری در تعداد فیلم‌های تولیدشده در داخل کشور بوده است، فیلم‌هایی که راه خود را به آسانی به سالن‌های نمایش باز کرده‌اند.
این موفقیتی است که سعودى نه از نظر شمار فیلم‌سازان و نه از نظر تعداد تماشاگران انتظارش را نداشت، اما با شتابی چشمگیر به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.

فیلم «هوپال» (الشرق الأوسط)

پایه‌گذاری سینما

از سال ۲۰۱۸، هنگامی که عهد جدید توسعه و فرهنگ در سعودى پایه‌گذاری و اجرای آن آغاز شد، نتایج برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در حوزه‌های گوناگون به‌روشنی پدیدار شد. هر زمینه‌ای را که بنگری، امروز بهتر از گذشته است: از توسعه‌ی اجتماعی و فرهنگی گرفته تا هنر، اقتصاد، علم و ابزارهای گوناگون دانش.
سینما نیز جایگاهی ویژه در توجه مسئولان یافت؛ مؤسسات حمایت و تولید و انجمن‌های سینمایی تأسیس شد، در حالی که سالن‌های سینما در شهرهای مختلف کشور گسترش یافتند. ناشران نیز توجه خود به انتشار کتاب‌های سینمایی را افزایش دادند. افزون بر این، دو جشنواره سینمایی نیز راه‌اندازی شد: یکی ویژه‌ فیلم‌های محلی و خلیجی (یعنی «جشنواره فیلم‌های سعودی») و دیگری با ابعاد جهانی («جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ»).
بخش بزرگی از این تلاش‌ها نتیجه‌ی تأسیس «هیئت فیلم‌های سعودی» به ریاست عبدالله آل‌عیاف است؛ کسی که از پیشینه‌ای سینمایی برخوردار است و فعالیتش از سال‌های نخستین این قرن آغاز شد. انتخاب او و نیز سایر رؤسا و مدیران بخش‌های مختلف، نه‌تنها از نظر گزینش اشخاص موفقیت‌آمیز بود، بلکه از نظر ایجاد و تضمین زیرساخت‌های هنری، تولیدی و فرهنگیِ لازم برای رشد سینمای بومی نیز بسیار مؤثر واقع شد.

پوستر فیلم سعودی «شباب البومب ۲» (الشرق الأوسط)

مقایسه‌ها

بر اساس بررسی‌های بی‌طرفانه و کارشناسانه، در جهان عرب (و حتی در بیشتر کشورهای جهان) تجربه‌ای مشابه با این میزان تلاش و دستیابی به نتایج در زمانی چنین کوتاه وجود ندارد. مؤسسات مشابهی در برخی کشورها تأسیس شده بودند، اما بسیاری از آن‌ها نتوانستند با انرژی و تداوم لازم ادامه دهند یا در فعالیت‌هایی تبلیغاتی برای منافع حاکمیت حل شدند.
آنچه در تجربه سعودى تحسین‌برانگیز است، گام‌های استوار، سنجیده و هدفمند آن در راه تحقق یک صنعت سینمایی جامع است.
اگر به اعداد بازگردیم، کافی است بگوییم که در سال گذشته، ۲۰۲۴، سهم درآمد فیلم‌های سعودی از بازار داخلی از ۸ درصد فراتر نرفت. این بدان معناست که آنچه در نه ماه و نیم نخست سال جاری به دست آمده، تقریباً سه برابر آن مقدار است.
ارزیابی فیلم‌هایی که این موفقیت را رقم زده‌اند، با دلایل موفقیت تجاری‌شان تفاوت دارد؛ برخی از فیلم‌های موفق از سطح هنری آگاهی‌بخشی برخوردارند، مانند «هوپال» که در میان فیلم‌های سعودی در رتبه‌ دوم قرار گرفت و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش داشت. برخی دیگر کاملاً عامه‌پسندند، مانند «شباب البومب ۲» به کارگردانی حازم فوده که با ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، از نظر فروش در رتبه‌ نخست ایستاد. این فیلم از نوع کاملاً تجاری و مردمی است.
نکته‌ جالب آن است که تقریباً تمام فیلم‌های سعودی تولیدشده در پنج سال اخیر (اگر نگوییم همه‌ آن‌ها) با دقت و برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که به فرد و جامعه مربوط است — خواه در قالب کمدی، خواه درام یا خیال‌پردازی. بنابراین، حتی آن دسته از فیلم‌هایی که بر پایه‌ی جذب مستقیم تماشاگران عام ساخته شده‌اند (مانند «آواز زاغ» از محمد السلمان و دو فیلم «شباب البومب») نیز با خواسته‌ها و علایق مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده‌اند.
فیلم «هوپال» ساخته‌ عبدالعزیز الشلاحی و پیش از آن «نوره» اثر توفیق الزایدی، به عنوان نمونه، با نگاه به تاریخ پیش از سال ۲۰۱۸ آن را میراث و سنت تلقی کردند و بر همین اساس نیز در داخل و خارج از کشور با استقبال روبه‌رو شدند. برخی دیگر نیز از ژانر هیجان و تعلیق برای رساندن پیام خود بهره گرفتند، مانند آثار لعلی کلثمی.

جشنواره و همایش

این تمام ماجرا نیست. چند روز پیش، سومین دوره‌ «فروم فیلم سعودی» با موفقیتی چشمگیر به پایان رسید — نه فقط به این دلیل که جانی دپ از مهمانان دعوت‌شده برای سخن گفتن درباره‌ تجربه‌ بازیگری خود بود، بلکه به این خاطر که این فروم، با توجه به اهداف اعلام‌شده‌اش در زمینه‌ پیوند دادن سینمای سعودی به چرخه‌ اقتصادی و تجاری فیلم در جهان و جذب سرمایه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی، ثابت کرد نماینده‌ای شایسته برای وضعیت کنونی و آرمان‌های سینمای سعودى است.
در روزهای آینده نیز، دوره‌ تازه‌ای از «همایش نقد سینمایی» برگزار خواهد شد که همه‌ جنبه‌های مربوط به زندگی نقد فیلم، پیوند آن با سینما، مخاطبان و نقش فرهنگی و روشنگرانه‌اش را بررسی می‌کند.
این مسیری است نسبتاً کوتاه، اما از نظر عملی سرشار از دستاورد؛ هرچند هنوز راهی طولانی برای تحقق اهداف در همه‌ زمینه‌های هنری و صنعتی سینما در پیش است.


«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
TT

«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)

بیش از ۸۰ رقصنده و رقصنده‌ـ‌هنرمند از فارغ‌التحصیلان مؤسسات هنری و از مناطق و اقوام گوناگون سوریه، خود را برای اجرای نخستین نمایشِ موزیکالِ صحنه‌ای پس از به‌دست گرفتن زمام قدرت توسط حاکمیت جدید در کشور آماده می‌کنند.
در این نمایش که بازیگر بزرگ سوری مونا واصف نقش اصلی آن را بر عهده دارد، هنرمند تئاتر نوار بُلبل، بازیگر برجسته ناهِد حَلَبی، بازیگر ولید دَبّس و گروهی دیگر نیز شرکت دارند. اجراهای این اثر از ۳ تا ۵ نوامبر در تالار اپرای دمشق برگزار می‌شود.

در همین زمینه، کارگردان اثر احمد زهیر گفت: نمایش «وردة إشبیلیة» یا «تاج‌العروس» اثری موسیقایی است که دو سال پیش در خارج از سوریه اجرا شده بود، اما این‌بار با دیدگاهی تازه آماده شده تا میان گذشته و حال پیوندی برقرار کند، آن‌گونه که خود گفت «پس از پیروزی سوری‌ها» نمایشی نو با شکلی متفاوت از نسخهٔ نخست پدید آمده است.

او در نشست خبریِ معرفی نمایش در دمشق توضیح داد که بازگشت اجراها به تالار اپرا «پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که سوریه از نظر هنری و فرهنگی در حال بهبود است و دوباره نور می‌گیرد»، و تأکید کرد که «هنر توان آن را دارد که همگام با تحولات حرکت کند و در روند توسعه و بازسازی سهیم باشد».
تولیدکنندگان این نمایش قصد دارند گروهی دائمی برای نمایش‌های موزیکال و نمایشی در دمشق پایه‌گذاری کنند تا اجراهای هنری در سوریه و خارج از آن استمرار یابد.

یادِ اندلس بر صحنهٔ سوریه (پوستر رسمی)

نوار بُلبل در گفت‌وگو با الشرق الأوسط اظهار کرد: این نمایش «سفری هنری است که یاد دوران‌هایی را زنده می‌کند که در آن موسیقی، رقص و شعر بازتاب‌دهندهٔ هویت و زیبایی ما بود». او افزود که هدف نمایش، زنده‌کردن پیوند میان هنر و احساس و نیز اثبات حضور تئاتر سوری است.
این نمایش نخستین حضور بُلبل در سوریه پس از بیش از ده سال دوری است، و به گفتهٔ او این خود «نشانه‌ای از تداوم حیات هنر سوری، با وجود همهٔ چالش‌ها» به شمار می‌آید.
محمد عمر، نویسندهٔ متن نمایش، گفت این اثر «یادآور گذشتهٔ درخشانِ تمدن عربی و اسلامی در اندلس است»، اما در عین حال «تصویری زیباشناسانه از سوریهٔ نوین ارائه می‌دهد؛ سوریه‌ای دوست‌دار، فراتر از اختلافات، و در حال بازسازیِ خود در عرصه‌های هنری و فرهنگی»، سوریه‌ای که «دوباره پل‌های ارتباط را به سوی همه می‌گشاید».
ناهِد حَلَبی، بازیگر نامدار، نیز معتقد است که «امروز تماشاگر سوری بیش از هر زمان دیگری آماده و مشتاق چنین گونه‌ای از هنر است که برای نخستین بار در این ابعاد و با چنین حرفه‌ای‌گری در کشور اجرا می‌شود».

از نشست خبری نمایش «وردة إشبیلیة» (سانا)

دست‌اندرکاران نمایش امید دارند که موفقیت آن آغازگر مجموعه‌ای از اجراهای موزیکال در تالار اپرا باشد.
به گفتهٔ ولید دَبّس، «سرمایه‌گذاری در هنرها معیار رشد کشورها و نماد تصویر تمدنی آن‌هاست».
اجرای نمایش را مؤسسهٔ «موزاییک» پشتیبانی می‌کند؛ نهادی که بر اساس دیدگاه خود تأکید دارد: «هنر و موسیقی بخشی اصیل از تمدن کهن سوریه‌اند».
نمایندهٔ این مؤسسه رانیا قَطَف بر اهمیت تقویت حضور این هنرها در داخل کشور و تداوم همکاری‌های نهادی برای حمایت پایدار از آن‌ها تأکید کرد.