​تمدن‌های جهان... آیا واقعا در آستانه غرق شدن‌اند؟

امین معلوف زنگ خطر را به صدا درمی‌آورد

​تمدن‌های جهان... آیا واقعا در آستانه غرق شدن‌اند؟
TT

​تمدن‌های جهان... آیا واقعا در آستانه غرق شدن‌اند؟

​تمدن‌های جهان... آیا واقعا در آستانه غرق شدن‌اند؟

از نویسنده بزرگ امین معلوف انتظار داشتیم روحیه ما را بالا ببرد و جرعه‌ای خوشبینی در این دوران بحرانی به کام‌مان بریزد اما ناامیدی ما را دوچندان کرد. توقع داشتیم پشت ما ساکنان سوریه و لبنان و شرق عربی را(منطقه اصلی و دوست داشتنی او) را بگیرد، اما می‌بینیم که در و پنجره‌ها را به روی‌مان می‌بندد و به ما می‌گوید، ما به سمت دره روانیم. این مرا به یاد جمله‌ای از اواخر کتاب «انحطاط» میشل اونفری انداخت:« قایق ما غرق می‌شود(منظور قایق بشریت و تمدن غربی حداقل). کاری از دست ما ساخته نیست جز تسلیم شدن و غرق شدن درنهایت آراستگی». آیا فکر می‌کنی امین معلوف از گروه میشل اونفری شده؟ یا جماعت برنار هنری لوی در کتابش با عنوان «امپراطوری‌ها و پادشاهان پنجگانه»؟(منظور امپراطوری بزرگ غربی امریکایی، پادشاهان عرب، فارس، ترک، چین و روسیه که می‌خواهند آن را بدرند و برجایش بنشینند). اگر چنین است این مایه نگرانی من است... اما نگرانی بزرگ‌تر این گفته نویسنده لبنانی عرب بزرگ است که کشتی بشریت بدون شک به طور کامل به سمت غرق شدن می‌رود درست مانند همان اتفاقی که برای کشتی «تایتانیک» مشهور در سال 1912 افتاد. اینگونه است که می‌بینید هنوز از نظریه «برخورد تمدن‌ها»ی ساموئل هانتینگتون بیرون نیامده وارد نظریه«غرق شدن تمدن‌ها»ی امین معلوف شده‌ایم. نقدم را بر نظرش در باره بنیادگرایی که امروز جهان را سرگرم کرده، متمرکز می‌کنم.
امین معلوف اعتراف می‌کند که بنیادگرایی اخوانی داعشی، مشکل اساسی نه تنها جهان عرب بلکه همه بشریت است. بلکه از این هم فراتر رفته و می‌گوید، از وقتی نورهای لبنان و مشرق عربی خاموش شدند، تاریکی همه جهان را فراگرفت و آن را پوشاند. اما تفسیری که برای پدیده بنیادگرایی داعشی عرضه می‌کند به سطح مطلوب نمی‌رسد. تفسیری است ژورنالیستی، شتابزده و بیش از حد سطحی. گاهی وقتی آن را می‌خوانم خیال می‌کنم متن یکی از افراد ایدئولوژی زده یا فعالان سیاسی را می‌خوانم که دورتر از نوک بینی‌شان را نمی‌بینند. به همین دلیل می‌گویم: ما به هگل یا کانتی عرب نیاز داریم تا برایمان توضیح دهد دقیقا و عمیقا چه اتفاقی دارد می‌افتد. همه مردم توکویل یا ریمون آرن نیستند. ادبیات چیزی است و فلسفه چیزی دیگر. به نظر او در دوره کودکی‌اش ما دوره روشنگری و تسامح را می‌زیستیم( کودکی من نیز، چون او یک سال از من بزرگ‌تر است با تفاوت در طبقه اجتماعی؛ او در خانواده‌ای در بالای پلکان به دنیا آمده بود و من در پایین‌ترین پله آن). در دوره طلایی مصر لیبرالی زندگی می‌کردیم تا ناصر ظهور کرد و دوره‌های لبنان تا شعله‌ور شدن جنگ داخلی در سال 1975. شکی نیست حق با اوست وقتی لبنان سوئیس شرق بود. وقتی که بیروت مرکز فرهنگ و فرهیختگان و انتشارات و روزنامه نگاری و چند صدایی آزاد و ... بود، وقتی که بیروت جای قاهره را به عنوان روشنگری عربی گرفت. همه اینها درست است. اما او دچار لغزش ایدئولوژی سازی شده وقتی نتیجه گرفت در آن زمان فرقه‌گرایی وجود نداشت. او تصویری صورتی از واقعیت نشان می‌دهد وقتی چنین چیزی می‌گوید: مردم در آن زمان علیرغم تفاوت‌های نژادی و دینی و مذهبی و فرقه‌ای در نهایت صلح و آرامش در کنار هم زندگی می‌کردند. این سخن مرا گیج کرد بلکه به هم ریخت. اینجا بود که فهمیدم او هرگز اندیشمند عمیقی نیست. به همین دلیل به نظرم کتاب بیش از اندازه سطحی آمد و از نوشتن درباره آن منصرف شدم علیرغم اینکه من یک روز پس از انتشار و با ولع آن را خریدم و انتظار داشتم کشف‌های بی سابقه و عالی پیدا کنم. توقع داشتم گمشده‌ام را در آن بیابم. اما نا امید شدم. این را با اینکه من یکی از دوستداران امین معلوف هستم و به او افتخار می‌کنم و به جایگاه والای جهانی که به آن رسیده. مایه سربلندی ما عرب‌ها به خصوص سوری‌ها و لبنانی‌ها و همه شرقی‌ها شد. او یگانه عرب مشرقی است
که به جایگاه آکادمیک فرانسوی رسید و برکرسی مردم شناس نامدار کلود لوی شتراوس تکیه زد. پیش از این تعدادی کتاب از او خوانده بودم و از همه آنها بسیار لذت برده بودم به خصوص کتاب: ریشه‌ها(خانوادگی). اثری ادبی است که به سبک بسیار زیبا و جذاب نوشته شده، شاید بتوانم بگویم پلیسی! در نتیجه امین معلوف هنرمندی درجه یک است و هرگز نمی‌توان او را دست‌کم گرفت. لذتی واقعی می‌بری از خواندن این کتاب جدید که شبیه خاطرات شخصی است نه فقط برای او بلکه برای همه منطقه. اما من می‌گویم و باز تکرار می‌کنم: او اندیشمندی بزرگ نیست. من دوست دارم درباره تشخیص بحران عمیق سراسرجهان عرب و اسلام به او چنین بگویم: ای امین معلوف، اگر بخواهیم پدیده بزرگی همچون بنیادگرایی را بفهمیم، نباید به جامعه در پوسته ظاهری‌ و سطحی‌اش نگاه کنیم. باید به لایه‌های زیرین آن برویم. باید همانند باستان‌شناسان حفاری کنیم تا به طبقه زیرین برسیم، به عمیق‌ترین نقطه. این پدیده بنیادگرایی اخوانی داعشی، از عمیق‌ترین اعماق ما همانند زلزله و آتشفشان منفجر می‌شود. به همین دلیل کتاب کاملی با عنوان «عرب و آتشفشان‌های میراثی» به آن اختصاص دادی. در نتیجه اگر فرقه‌گرایی در دوره کودکی و در دوران طلایی تو که در نهایت سوز و درد دلتنگش می‌شوی نبوده، این بدین معنا نیست که در اعماق پنهان و خفته نبوده و منتظر جرقه‌ای تا در لحظه مناسب منفجر بشود. آنچه واقعا این اواخر اتفاق افتاد. تو خوش شانس بودی که به طبقه بالای جامعه و خاندان بورژوایی ثروتمند منتسب می‌شدی که فقط ده در صد جمعیت را تشکیل می‌داد. این بدین معناست که بقیه مردم از کشاورز و کارگر و کارمند و طبقات فرودست، نود درصد جامعه را تشکیل می‌دادند. به همین دلیل دوران زیبای لیبرالیزم عربی دارای پایگاه اجتماعی کوچک و محدود، چندان دوام نیاورد. جای آن را دوران سوسیالیزم ایدئولوژِک به سبک ناصری و بعثی و حتی کمونیسم مارکسیسم گرفت. این نیز عمری نکرد. پس از شکست 5ژوئن 1967 و مرگ رهبر قومی عرب جمال عبدالناصر در سال1970جریان ویرانگر اسلام سیاسی و اخوان المسلمین جای همه را گرفت. این را می‌گویم با اینکه این جریان خود نامزد ریزش و زوال است...
این کافی نیست. آنچه باید افزود این است که: باید بدانیم اسلام برعکس مسیحیت اروپا مرحله پالایش روشنگری بزرگ را ازسرنگذرانده است. به همین دلیل ترکیب بنیادگرایی تکفیری متحجر دین همچنان برآن مسلط است و همچنان مسلط خواهد ماند تا وقتی که میراث اسلامی تن به نقد تاریخی ندهد که میراث مسیحی داد، نقدی که مردان دین مسیحی 300سال دربرابرش مقاومت کردند(از زمان اسپینوزا و ریچارد سیمون در قرن هفدهم تا زمان تشکیل مجمع کلیسای لاهوتی بزرگ در واتیکان دوم در سال 1962-1965). این مسائل را باید گفت تا مردم بدانند دقیقا در مشرق عربی آواره ما چه اتفاقی می‌افتد. جنگ‌های مذهبی کاتولیک-پروتستانت که اروپا را در ابتدای قرن شانزدهم درهم نوردید چندان تفاوتی با جنگ‌های سنی-شیعه که اکنون مشرق عربی ما را می‌تکاند وجود ندارد. تفاوت در این است که اولی سیصد چهارصد سال پیش اتفاق افتاد و این پیش چشم ما در اوایل قرن بیست و یکم اتفاق می‌افتد. همان فاصله میان جهان عرب و غرب یا میان اسلام و مسیحیت اروپایی. انتظار داشتم همه اینها را در کتاب معلوف ببینم. همه اینها را گیل کیبل حتی لوک فری با اینکه تخصصی در مطالعات عربی و اسلامی ندارد، گفته‌اند اما به ذهن امین معلوف نمی‌رسد.



«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند
TT

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

«جشنواره فیلم‌های کوتاه بیروت»… فیلم‌های لبنانی و خارجی چشم به جهانی شدن دارند

جشنواره «فیلم‌های کوتاه بیروت» (Beirutshorts) سال به سال و در هر دوره تحولی چشمگیر را تجربه می‌کند. از آنجا که پیش از این حدود 1000 فیلم کوتاه برای شرکت در این جشنواره ارسال می‌شد، اکنون این تعداد به بیش از 3000 فیلم رسیده و افق‌های آن گسترش یافته است، به طوری که انتخاب‌های بیشتری از سراسر جهان را ارائه می‌دهد که سطح نمایش‌ها را هم از لحاظ عربی و جهانی ارتقا می‌دهد.
این جشنواره به عنوان چهارمین جشنواره مهم عربی پس از جشنواره‌های «قرطاج سینمایی»، «قاهره سینمایی» و «اسکندریه سینمایی» که شایستگی دریافت جایزه اسکار را دارند، شناخته می‌شود.
سام لحود، مدیر و سازمان‌دهنده جشنواره، اشاره می‌کند که این دسته‌بندی بالاترین سطح اعتبار جهانی برای جشنواره‌های سینمایی است. او به «الشرق الأوسط» گفت: «ما منتظر نتایج سه فیلم کوتاه لبنانی هستیم که امسال برای جایزه اسکار نامزد شده‌اند. همچنین در دوره فعلی، سه فیلم دیگر از میان فیلم‌های «حرفه‌ای» برای شرکت در مسابقه سال آینده انتخاب خواهند شد».

من الأفلام اللبنانية المشاركة «بلايندي» للطالب غي قسيس... (الجهة المنظمة)

این فیلم‌ها از سه مرحله برای رسیدن به اسکار عبور می‌کنند: ابتدا شایستگی کسب نامزدی را پیدا می‌کنند، سپس وارد فهرست کوتاه می‌شوند و در نهایت برای دریافت جایزه رقابت می‌کنند.
در دوره نوزدهم جشنواره که از 3 تا 7 نوامبر برگزار می‌شود، 85 فیلم کوتاه از لبنان و دیگر کشورهای جهان به نمایش گذاشته خواهد شد. این فیلم‌ها شامل آثار فارغ‌التحصیلان جدید و دانشجویان کارگردانی از لبنان هستند. لحود در این باره توضیح می‌دهد: «ما این فیلم‌ها را بر اساس استانداردهای بالایی انتخاب کرده‌ایم که شامل 13 فیلم به عنوان پروژه‌های فارغ‌التحصیلی و 15 فیلم از دانشجویان سال‌های دوم و سوم است. در مسابقه رسمی جشنواره، 41 فیلم از لبنان و دیگر کشورها حضور دارند. همچنین 8 فیلم از لبنان و دیگر کشورهای جهان در مسابقه «زمین، صلح و عدالت» شرکت دارند.»
فیلم‌های کوتاه در این جشنواره از ژانرهای مختلفی همچون داستانی، مستند، اجتماعی، تجربی و انیمیشن هستند. از جمله فیلم‌های لبنانی شرکت‌کننده می‌توان به «در جایی اما نه اینجا»، «این نافرمانی» و «نه تنها ترس دارم، بلکه غمگینم» اشاره کرد.
کشورهای مختلفی همچون مجارستان، اسپانیا، آمریکا، کرواتیا، سعودی، اتریش و برزیل نیز در جشنواره حضور دارند.
لحود در مورد جدیدترین ویژگی‌های این دوره، می‌گوید: «ما همیشه تلاش می‌کنیم که دوره‌های جشنواره را به روز و پیشرفته کنیم. هیئت داوری امسال شامل مدیران برنامه‌های جشنواره‌های رسمی از جشنواره‌های جهانی است. امسال ما میزبان مدیران از برلین سینمایی، لوکارنو و کلرمون-فیران هستیم. همچنین تعدادی از فیلم‌سازان لبنانی مانند کارولین لبکی و بازیگران مانند رودریگ سلیمان و السا زغیب نیز حضور دارند.»
جشنواره بیروت برای فیلم‌های کوتاه برای اولین بار با مؤسسه متروپولیس سینماتیک همکاری می‌کند و تمامی نمایش‌های جشنواره در این مؤسسه برگزار خواهد شد. لحود در این باره می‌گوید: «این اولین بار است که دو مؤسسه سینمایی در یک همکاری مشترک شرکت دارند. سازمان‌دهندگان این جشنواره (جامعه سینمایی بیروت) و متروپولیس دو نهاد پیشرو در برگزاری جشنواره‌های سینمایی در لبنان هستند. امیدواریم که این نوع همکاری‌ها با جشنواره‌های دیگر در آینده نیز گسترش یابد.»

تبرز مواهب إخراجية شبابية في «بيروت للأفلام القصيرة»... (الجهة المنظمة)

یکی از شگفتی‌های جشنواره امسال، اهدای جوایز مالی به ارزش تقریبی 3500 دلار است. همچنین فیلمی که جایزه تماشاگران را کسب کند، صاحب آن به فرانسه سفر کرده و در جشنواره کلرمون-فیران شرکت خواهد کرد.
لحود ادامه می‌دهد: «امسال فیلم‌های لبنانی را به جشنواره فرانسوی کلرمون-فیران خواهیم برد که از 30 ژانویه تا 8 فوریه برگزار می‌شود. انتخاب شخصیت‌های برجسته از جشنواره‌های جهانی هدفش نزدیک‌تر شدن به سطح فیلم‌های لبنانی است. وقتی آنها فیلمی را در محیط خود می‌بینند، ارتباط بهتری با موضوع آن برقرار می‌کنند.»
لحود در مورد سطح فیلم‌های جشنواره توضیح می‌دهد:
«اکثر فیلم‌ها فیلم‌های جوانانه‌ای هستند که با موضوعات متنوع و ایده‌های جسورانه به مسائل مختلف از جمله عدالت، جنگ‌ها و داستان‌های اجتماعی پرداخته‌اند. این فیلم‌های کوتاه از تکنیک‌های پیشرفته‌ای بهره می‌برند که با استانداردهای جهانی همخوانی دارد. همچنین همکاری‌هایی با برلین سینمایی داشته‌ایم و دو قسمت از روند برگزاری جشنواره سال گذشته را به نمایش خواهیم گذاشت و 12 فیلمی که در آن جشنواره شرکت داشتند، به نمایش درمی‌آیند.»


سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
TT

سینمای سعودى؛ دستاوردهای بزرگ در مدت زمانی بسیار کوتاه


«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)
«آواز كلاغ» (تلفويزيون 11)

کمتر از دو ماه تا پایان سال جاری باقی مانده است، اما نتایج حاصل از فروش فیلم‌های سعودی در سال جاری، از موفقیت‌هایی بی‌سابقه سخن می‌گویند. «گیشه‌ی فروش» فیلم‌های سعودی از آغاز سال تا نیمه‌ی ماه گذشته، اکتبر، ۲۳ درصد از مجموع درآمد حاصل از همه‌ فیلم‌هایی را که در سالن‌های پادشاهی عربى سعودى به نمایش درآمده‌اند، به خود اختصاص داده است. این رقم چندان اندک نیست، همان‌گونه که ممکن است در ابتدا به نظر برسد، زیرا سهم فیلم‌های سعودی در مقایسه با کل فیلم‌های عربی و خارجی که در سالن‌های این کشور نمایش داده می‌شوند، از ۴ درصد فراتر نمی‌رود.
در واقع، بازار سینمای سعودى طی حدود پنج سال گذشته شاهد جهش چشمگیری در تعداد فیلم‌های تولیدشده در داخل کشور بوده است، فیلم‌هایی که راه خود را به آسانی به سالن‌های نمایش باز کرده‌اند.
این موفقیتی است که سعودى نه از نظر شمار فیلم‌سازان و نه از نظر تعداد تماشاگران انتظارش را نداشت، اما با شتابی چشمگیر به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل شده است.

فیلم «هوپال» (الشرق الأوسط)

پایه‌گذاری سینما

از سال ۲۰۱۸، هنگامی که عهد جدید توسعه و فرهنگ در سعودى پایه‌گذاری و اجرای آن آغاز شد، نتایج برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده در حوزه‌های گوناگون به‌روشنی پدیدار شد. هر زمینه‌ای را که بنگری، امروز بهتر از گذشته است: از توسعه‌ی اجتماعی و فرهنگی گرفته تا هنر، اقتصاد، علم و ابزارهای گوناگون دانش.
سینما نیز جایگاهی ویژه در توجه مسئولان یافت؛ مؤسسات حمایت و تولید و انجمن‌های سینمایی تأسیس شد، در حالی که سالن‌های سینما در شهرهای مختلف کشور گسترش یافتند. ناشران نیز توجه خود به انتشار کتاب‌های سینمایی را افزایش دادند. افزون بر این، دو جشنواره سینمایی نیز راه‌اندازی شد: یکی ویژه‌ فیلم‌های محلی و خلیجی (یعنی «جشنواره فیلم‌های سعودی») و دیگری با ابعاد جهانی («جشنواره بین‌المللی فیلم دریای سرخ»).
بخش بزرگی از این تلاش‌ها نتیجه‌ی تأسیس «هیئت فیلم‌های سعودی» به ریاست عبدالله آل‌عیاف است؛ کسی که از پیشینه‌ای سینمایی برخوردار است و فعالیتش از سال‌های نخستین این قرن آغاز شد. انتخاب او و نیز سایر رؤسا و مدیران بخش‌های مختلف، نه‌تنها از نظر گزینش اشخاص موفقیت‌آمیز بود، بلکه از نظر ایجاد و تضمین زیرساخت‌های هنری، تولیدی و فرهنگیِ لازم برای رشد سینمای بومی نیز بسیار مؤثر واقع شد.

پوستر فیلم سعودی «شباب البومب ۲» (الشرق الأوسط)

مقایسه‌ها

بر اساس بررسی‌های بی‌طرفانه و کارشناسانه، در جهان عرب (و حتی در بیشتر کشورهای جهان) تجربه‌ای مشابه با این میزان تلاش و دستیابی به نتایج در زمانی چنین کوتاه وجود ندارد. مؤسسات مشابهی در برخی کشورها تأسیس شده بودند، اما بسیاری از آن‌ها نتوانستند با انرژی و تداوم لازم ادامه دهند یا در فعالیت‌هایی تبلیغاتی برای منافع حاکمیت حل شدند.
آنچه در تجربه سعودى تحسین‌برانگیز است، گام‌های استوار، سنجیده و هدفمند آن در راه تحقق یک صنعت سینمایی جامع است.
اگر به اعداد بازگردیم، کافی است بگوییم که در سال گذشته، ۲۰۲۴، سهم درآمد فیلم‌های سعودی از بازار داخلی از ۸ درصد فراتر نرفت. این بدان معناست که آنچه در نه ماه و نیم نخست سال جاری به دست آمده، تقریباً سه برابر آن مقدار است.
ارزیابی فیلم‌هایی که این موفقیت را رقم زده‌اند، با دلایل موفقیت تجاری‌شان تفاوت دارد؛ برخی از فیلم‌های موفق از سطح هنری آگاهی‌بخشی برخوردارند، مانند «هوپال» که در میان فیلم‌های سعودی در رتبه‌ دوم قرار گرفت و ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار فروش داشت. برخی دیگر کاملاً عامه‌پسندند، مانند «شباب البومب ۲» به کارگردانی حازم فوده که با ۷ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار، از نظر فروش در رتبه‌ نخست ایستاد. این فیلم از نوع کاملاً تجاری و مردمی است.
نکته‌ جالب آن است که تقریباً تمام فیلم‌های سعودی تولیدشده در پنج سال اخیر (اگر نگوییم همه‌ آن‌ها) با دقت و برنامه‌ریزی ساخته شده‌اند و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که به فرد و جامعه مربوط است — خواه در قالب کمدی، خواه درام یا خیال‌پردازی. بنابراین، حتی آن دسته از فیلم‌هایی که بر پایه‌ی جذب مستقیم تماشاگران عام ساخته شده‌اند (مانند «آواز زاغ» از محمد السلمان و دو فیلم «شباب البومب») نیز با خواسته‌ها و علایق مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده‌اند.
فیلم «هوپال» ساخته‌ عبدالعزیز الشلاحی و پیش از آن «نوره» اثر توفیق الزایدی، به عنوان نمونه، با نگاه به تاریخ پیش از سال ۲۰۱۸ آن را میراث و سنت تلقی کردند و بر همین اساس نیز در داخل و خارج از کشور با استقبال روبه‌رو شدند. برخی دیگر نیز از ژانر هیجان و تعلیق برای رساندن پیام خود بهره گرفتند، مانند آثار لعلی کلثمی.

جشنواره و همایش

این تمام ماجرا نیست. چند روز پیش، سومین دوره‌ «فروم فیلم سعودی» با موفقیتی چشمگیر به پایان رسید — نه فقط به این دلیل که جانی دپ از مهمانان دعوت‌شده برای سخن گفتن درباره‌ تجربه‌ بازیگری خود بود، بلکه به این خاطر که این فروم، با توجه به اهداف اعلام‌شده‌اش در زمینه‌ پیوند دادن سینمای سعودی به چرخه‌ اقتصادی و تجاری فیلم در جهان و جذب سرمایه‌ها و همکاری‌های بین‌المللی، ثابت کرد نماینده‌ای شایسته برای وضعیت کنونی و آرمان‌های سینمای سعودى است.
در روزهای آینده نیز، دوره‌ تازه‌ای از «همایش نقد سینمایی» برگزار خواهد شد که همه‌ جنبه‌های مربوط به زندگی نقد فیلم، پیوند آن با سینما، مخاطبان و نقش فرهنگی و روشنگرانه‌اش را بررسی می‌کند.
این مسیری است نسبتاً کوتاه، اما از نظر عملی سرشار از دستاورد؛ هرچند هنوز راهی طولانی برای تحقق اهداف در همه‌ زمینه‌های هنری و صنعتی سینما در پیش است.


«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
TT

«گلِ اشبیلیه»… دمشق با اپرا نفس تازه می‌کشد

 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)
 «گل اشبیلیه» گلبرگ‌های خود را بر صحنهٔ اپرای دمشق می‌گشاید (سانا)

بیش از ۸۰ رقصنده و رقصنده‌ـ‌هنرمند از فارغ‌التحصیلان مؤسسات هنری و از مناطق و اقوام گوناگون سوریه، خود را برای اجرای نخستین نمایشِ موزیکالِ صحنه‌ای پس از به‌دست گرفتن زمام قدرت توسط حاکمیت جدید در کشور آماده می‌کنند.
در این نمایش که بازیگر بزرگ سوری مونا واصف نقش اصلی آن را بر عهده دارد، هنرمند تئاتر نوار بُلبل، بازیگر برجسته ناهِد حَلَبی، بازیگر ولید دَبّس و گروهی دیگر نیز شرکت دارند. اجراهای این اثر از ۳ تا ۵ نوامبر در تالار اپرای دمشق برگزار می‌شود.

در همین زمینه، کارگردان اثر احمد زهیر گفت: نمایش «وردة إشبیلیة» یا «تاج‌العروس» اثری موسیقایی است که دو سال پیش در خارج از سوریه اجرا شده بود، اما این‌بار با دیدگاهی تازه آماده شده تا میان گذشته و حال پیوندی برقرار کند، آن‌گونه که خود گفت «پس از پیروزی سوری‌ها» نمایشی نو با شکلی متفاوت از نسخهٔ نخست پدید آمده است.

او در نشست خبریِ معرفی نمایش در دمشق توضیح داد که بازگشت اجراها به تالار اپرا «پیامی روشن دارد مبنی بر این‌که سوریه از نظر هنری و فرهنگی در حال بهبود است و دوباره نور می‌گیرد»، و تأکید کرد که «هنر توان آن را دارد که همگام با تحولات حرکت کند و در روند توسعه و بازسازی سهیم باشد».
تولیدکنندگان این نمایش قصد دارند گروهی دائمی برای نمایش‌های موزیکال و نمایشی در دمشق پایه‌گذاری کنند تا اجراهای هنری در سوریه و خارج از آن استمرار یابد.

یادِ اندلس بر صحنهٔ سوریه (پوستر رسمی)

نوار بُلبل در گفت‌وگو با الشرق الأوسط اظهار کرد: این نمایش «سفری هنری است که یاد دوران‌هایی را زنده می‌کند که در آن موسیقی، رقص و شعر بازتاب‌دهندهٔ هویت و زیبایی ما بود». او افزود که هدف نمایش، زنده‌کردن پیوند میان هنر و احساس و نیز اثبات حضور تئاتر سوری است.
این نمایش نخستین حضور بُلبل در سوریه پس از بیش از ده سال دوری است، و به گفتهٔ او این خود «نشانه‌ای از تداوم حیات هنر سوری، با وجود همهٔ چالش‌ها» به شمار می‌آید.
محمد عمر، نویسندهٔ متن نمایش، گفت این اثر «یادآور گذشتهٔ درخشانِ تمدن عربی و اسلامی در اندلس است»، اما در عین حال «تصویری زیباشناسانه از سوریهٔ نوین ارائه می‌دهد؛ سوریه‌ای دوست‌دار، فراتر از اختلافات، و در حال بازسازیِ خود در عرصه‌های هنری و فرهنگی»، سوریه‌ای که «دوباره پل‌های ارتباط را به سوی همه می‌گشاید».
ناهِد حَلَبی، بازیگر نامدار، نیز معتقد است که «امروز تماشاگر سوری بیش از هر زمان دیگری آماده و مشتاق چنین گونه‌ای از هنر است که برای نخستین بار در این ابعاد و با چنین حرفه‌ای‌گری در کشور اجرا می‌شود».

از نشست خبری نمایش «وردة إشبیلیة» (سانا)

دست‌اندرکاران نمایش امید دارند که موفقیت آن آغازگر مجموعه‌ای از اجراهای موزیکال در تالار اپرا باشد.
به گفتهٔ ولید دَبّس، «سرمایه‌گذاری در هنرها معیار رشد کشورها و نماد تصویر تمدنی آن‌هاست».
اجرای نمایش را مؤسسهٔ «موزاییک» پشتیبانی می‌کند؛ نهادی که بر اساس دیدگاه خود تأکید دارد: «هنر و موسیقی بخشی اصیل از تمدن کهن سوریه‌اند».
نمایندهٔ این مؤسسه رانیا قَطَف بر اهمیت تقویت حضور این هنرها در داخل کشور و تداوم همکاری‌های نهادی برای حمایت پایدار از آن‌ها تأکید کرد.