محمد رضا
روزنامه‌نگار متخصص سینما
TT

سهل‌انگاری

فیلم از دنبال‌کردن یک شخص (زن یا مرد) در حالی که راه می‌رود چه بهره‌ای می‌برد؟ منظورم یک شات کوتاه نیست که ممکن است در کنار نماهای دیگر و برای هدفی مشخص تدوین شود؛ بلکه دربارهٔ آن دسته از فیلم‌هایی صحبت می‌کنم که در آن‌ها کارگردان از مدیر فیلمبرداری می‌خواهد قدم‌های فردی را که در حال راه‌رفتن است دنبال کند.
آنچه امروز رایج شده این است که فرد را از پشت سر فیلم‌برداری می‌کنند در حالی که رو به جلو می‌رود، تا وقتی که به مقصد برسد یا دست‌کم نیمی از مسیر را طی کند. این کار زمان اضافیِ بیهوده‌ای در فیلم ایجاد می‌کند که تماشاگر آن را صرف دنبال کردن چیزی می‌کند که هیچ معنایی ندارد.
این «مد» فراگیر ــ به‌ویژه در فیلم‌های غیرروایی ــ را می‌توان به مجموعه‌ای از «ابداعات» افزود که از تولید دوربین‌های قابل‌حمل، بیش از ۲۰ سال پیش، آغاز شد. آن دوربین‌ها از زمان اختراع‌شان بسیار پیشرفت کرده‌اند و سبک‌تر شده‌اند؛ تا جایی که فیلمبردار با راحتی آن را در دست می‌گیرد، انگار که هندوانه‌ای خریده و می‌خواهد آن را به خانه ببرد.
آسیب اصلی اینجاست: تخریب اصولی مشخص در زمینهٔ کارگردانی، فیلمبرداری و تدوین. دوربین دستی نقش انتخاب و چینش تدوینی را تقلیل می‌دهد، حال آنکه تدوین عنصری اساسی در ساخت یک فیلم خوب است. تدوین نقشی حیاتی در اجرای کل فیلم دارد و نبود آن باعث می‌شود فیلم از عمق و از جنبهٔ هنری تهی شود.
مکانی که فرد در آن راه می‌رود را نمی‌توان با این روش به‌درستی ثبت کرد؛ چه آن مکان خیابانی در شهر باشد، چه جاده‌ای روستایی. از جمله چیزهایی که فیلم در این شیوه از دست می‌دهد، ترکیب و ادغام دلالت‌های اجتماعی مکان است، در کنار عناصر دیگر.