با بازگشت امروزِ ولیعهد سعودی، شاهزاده محمد بن سلمان، به واشنگتن، روشن است که صحنه دیگر همانند هفت سال پیش نیست. سعودی امروز به بازیگری مرکزی در شکلدهی توازنات خاورمیانه تبدیل شده است؛ قدرتی منطقهای که پروژهای ملی منسجم و چشماندازی راهبردی دارد که جایگاه و نقش آن را بازآفرینی کرده است. در قلب این تحول، چهرهٔ ولیعهد برجسته است؛ همانگونه که روزنامهٔ «نیویورک تایمز» او را «شاهزادهای که در محاسبات منطقهای و بینالمللی نمیتوان از او چشم پوشید» توصیف کرده است.
سعودی جایگاه خود را در جهان پیچیده و آشفتهٔ امروز بر اساس دیدگاهی جدید بازتعریف کرده است؛ دیدگاهی که بر ساخت قدرت از درون پیش از هر چیز دیگر استوار است. پادشاهی سعودی از تمرکز بر مدیریت بحرانها بهسوی مهندسی آینده حرکت کرده است؛ از راه پروژهای ملی عظیم که توسعه و سرمایهگذاری بر شهروند را به ستون اصلی سیاست عمومی بدل نموده است. این رویکرد بهمعنای انزوا از جهان نیست، بلکه ایجاد الگویی جدید از شراکت است که در آن قدرت دولت بر آنچه در داخل میسازد و بر آنچه از ثبات و توان رشد ارائه میدهد، استوار است؛ در محیطی که بهشدت دستخوش آشوبهای منطقهای است.
در چارچوب روابط بینالملل، میتوان این تحول را از منظری نظری خواند: نظریهٔ «فاعلیت راهبردی» که دولت را کنشگری میداند و جایگاه خود را از طریق تبدیل منابعش به ابزارهای تأثیر میسازد. این همان کاری است که سعودی از خلال «چشمانداز ۲۰۳۰» انجام داده است: بازسازی ساختار اقتصاد، گشایش بازارهای جدید، تقویت نوآوری، بومیسازی صنایع دفاعی، و سرمایهگذاری گسترده در زیرساختها و فناوریهای پیشرفته. همهٔ این اقدامات سعودی را نهتنها به قدرتی اقتصادی در حال صعود، بلکه به کنشگری فناورانه و نظامی تبدیل کرده است که توان تولید نفوذ پایدار را دارد.
همزمان با توسعهٔ این قدرت، طبیعی بود که سعودی به بازتعریف اتحاد خود با ایالات متحده بپردازد. رابطهٔ دو کشور دیگر محدود به فرمول سنتی «امنیت در برابر انرژی» نیست، بلکه به شراکتی گستردهتر تبدیل شده که فناوریهای پیشرفته، صنایع دفاعی، سرمایهگذاری، انرژیهای جدید و امنیت منطقهای را در بر میگیرد. پادشاهی سعودی امروز هر گفتوگوی راهبردی را از موضع پیشقدمی آغاز میکند؛ متکی بر وزن اقتصادی بزرگ، نقش سیاسی فزاینده و توانایی در مدیریت پروندههای منطقهای با واقعگرایی و عملگرایی.
سعودی در سطح منطقهای نشان داده که میتواند چالشهای پیرامونی را بدون درگیرشدن در پروژههای تقابلی یا توسعهطلبانه مدیریت کند. رویکرد سعودی بر تنشزدایی، گفتوگو، تنوعبخشی به شرکای بینالمللی و حفاظت از داخل در برابر تبعات بحرانها استوار است. این رویکرد، سعودی را به عاملی محوری در هر طرح جدی دربارهٔ امنیت خلیج و هر گفتوگویی دربارهٔ آیندهٔ توازنات منطقهای تبدیل کرده است؛ از یمن تا سودان، و نیز در سوریه، لبنان، همچنین در روابط با ایران و مسیر پروندهٔ فلسطین.
سعودی امروز در کنار این نقش سیاسی، الگویی متفاوت در منطقه عرضه میکند: الگوی توسعه بهجای ایدئولوژی، ساخت کشور بهجای محورها و ائتلافهای فرساینده، و جذب سرمایهگذاری بهجای صدور بحران. این الگو بر توانمندسازی جوانان، ارتقای کارآمدی نهادها، تحول دیجیتال و راهاندازی شهرهای آیندهمحور متکی است که به آزمایشگاهی برای نوآوری تبدیل شدهاند. در زمانی که پروژههای ایدئولوژیک و توسعهطلبانه در منطقه یکی پس از دیگری فروپاشیدهاند، الگوی سعودی بهعنوان سازگارترین مدل با تحولات جهانی و خواستهٔ مردمان برای ثبات و توسعه، خود را نشان داده است.
اگر بخواهیم سالهای پیشِ رو را ارزیابی کنیم، دادهها نشان میدهد که ریاض در مرکز تصمیمات بزرگ پیشروی منطقه قرار خواهد داشت: از شکلآفرینی ترتیبات امنیت منطقهای، تا آیندهٔ انرژی و اقتصاد، و تا تحولات فناوری و مسیرهای جدید تجاری. الگوی سعودی ـ مبتنی بر ثبات، توسعه و توازن در روابط ـ نسخهای واقعبینانه برای کشورهایی ارائه میدهد که در پی پرهیز از قطبیسازی و شکاف هستند. همزمان با تلاش منطقه برای بازتعریف اولویتهایش پس از موجهای طولانی بیثباتی، سعودی در موقعیتی قرار دارد که میتواند تحولات سیاسی و اقتصادی را مدیریت کند، پلها را از نو بسازد و مسیر همکاری گستردهتر در حوزههایی مانند امنیت غذایی و آبی، انرژی پاک و یکپارچگی اقتصادی را بگشاید. این جایگاه به سعودی قدرت پیشرفتهای میدهد تا در شکلدهی به خاورمیانهٔ آینده نقشآفرینی کند؛ نه فقط با قدرت سخت، بلکه با الگویی از ثبات که میان توسعهٔ داخلی و نقش منطقهای متعادل پیوند برقرار میکند.
قدرت سعودی امروز حاصل سخنرانیهای سیاسی یا محاسبات کوتاهمدت نیست، بلکه ثمره پروژهای ملیِ بلندمدت است که «داخل» را به نقطهٔ اتکا برای نقش خارجی تبدیل کرده است. سعودی که در انسان سرمایهگذاری کرده، اقتصادش را تحول داده و نهادهایش را توسعه داده، اکنون شریکی مطلوب در تمام معادلات منطقه و بازیگری تعیینکننده در محاسبات قدرتهای بزرگ شده است.
TT
از ریاض تا واشنگتن؛ شریکی که نمیتوان نادیده گرفت
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة