سعی کردم از پيكر کوچکش فرار کنم. خسته شدیم از نوحه سرایی. ما عمرى را در تشییع و تشییع و تشييع گذراندیم. خشم سپر نمی شود و اشک مرهم. با كشتارى خداحافظی می کنیم و قتل عامى شدیدتر انتظارمان را مى كشد. گویی خاورمیانه وحشتناک به غسل در خون بیگناه معتاد است. گفتم فاصله بگيرم. در باره فصل جدید نبرد بر سر عراق بنویسم. آمریکا انتقام سه سرباز خود را گرفت و خروج خود را از کشوری که در سال 2003 به آن حمله برد و رژیمش را سرنگون کرد، سرعت بخشيد. روشن است که تهران واشنگتن را به جنگى بدون پیروزی کشانده است. تهران پيشاپيش دستهای خود را از فعاليتهای «بازوهاى» پراكنده در نقشه های مقاومت شسته است.
یادم آمد که دیروز سالگرد اعلام پیروزی انقلاب خمینی در ایران در 22 بهمن 1357 بود و نمی توان دهه های گذشته منطقه را بدون درنگ در آن تاریخ خواند. صحنه نیاز به توضیح زیادی ندارد. ایران در عراق قوی تر از حكومت عراق است. در سوریه قوی تر از حكومت سوریه است. در لبنان قویتر از دولت لبنان و قوی تر از حوثی ها در یمن است. قوی تر و چابك تر از متحدان یا عواملش. سفره را می چيند بى آنكه اثر انگشت خود را بر آن بگذارد. سفر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران به پایتختهای محور مقاومت، ویژگی های جدید این بخش از منطقه را آشکار می کند. او با چنان معصوميتى صحبت می کرد که گويى وزیر خارجه اتریش است. او بر ثبات و عدم لغزش به ورطه تاکید کرد و فاش ساخت که کشورش در هفته های گذشته با آمریکا پیام رد و بدل کرده است. وی گفت که واشنگتن از تهران خواسته تا نزد «حزب الله» لبنان مداخله کند تا مانع از ورود به جنگى گسترده شود. مأموريت برنامه ریزی جنگهای موازی برای جنگ تمام عيار در غزه ساده نیست.
سعی کردم از ماجرای هند رجب فرار کنم، اما موفق نشدم. او در عصر پیشرفت، هوش مصنوعی و تراشههای ایلان ماسک، شش سال خود را در صورت دنیا پرت كرد. در مواجهه با جنگل جهانى و بنیامین نتانیاهو. آن را به جنازه وجدان جهانی چسباند. من از غولهاى ادبيات هرگز صحنه اى بی رحمانه تر و دردناک تر از اين نخوانده ام. هند تصور می کرد، مکانی در غزه وجود دارد که خطر کمتری نسبت به دیگری دارد. او و بستگانش برای دورى از مرگ یا به تعویق انداختن آن از محله تل الهوى به جايى ديگر گریختند. مرگ اجازه ديدار با او را ندارد. او «تروريست» نبود و ربطی به تونلها نداشت. او در به راه انداختن «طوفان الاقصی» یا هر طوفان دیگری شرکت نکرد. او هم مثل همه بچه ها آرزوی روزی بدون هواپیما و توپ را داشت. راضی رویاى ساده ترين اسباب بازی ها و خوابیدن روی بهترین بالش دنيا كه دست مادرش باشد را در سر می پروراند. راه مدرسه را می خواست. راه خنده ها و بازی های معصومانه. خبر از تصمیم سازنده نکبت دوم نداشت. غزه مکانی مناسب برای زندگی نيست. غزه جایی است که هر جنبنده اى در آن کشته می شود. غزه جایی است که کودکان را می کشند تا کشور و آوازها را یاد نگیرند.
داستان پيچيد و همه آن را مى دانند. گلوله بارید و تعدادی از سرنشینان خودرو به جز هند و یک دختر جوان نزدیک به او کشته شدند. تماسى با آنها گرفته شد و آنها به تماس گیرنده التماس کردند که فردی را برای نجاتشات بفرستد. هلال احمر دو امدادگر را فرستاد اما مرگ در انتظارشان بود. خويشاوند هند درگذشت و دخترک روزها در میان اجساد زندگی کرد. هیچکس نمی رسد و حکم اعدام لازم الاجراست. هنگامی که نیروهای اشغالگر از محل عقب نشینی کردند، جسد هند در میان اجساد پيدا شد.
از زمان جنگی که نتانیاهو در پاسخ به حملات 7 اکتبر گذشته آغاز کرد، رودخانه اجساد کوچک هزاران نفر جاری شده است. جنگ کودکان را در خانه ها، پناهگاه ها و جاده ها به دام انداخت. آوارگان از مرگ به مرگ فرار کردند. امروز که نتانیاهو از «پیروزی کامل» و تعهدش به نبرد در جنگ رفح سخن میگويد، جهان از ترس تبدیل شدن رودخانه اجساد به دریای بیکران نفس خود را حبس کرده است.
تعداد کشته شدگان غزه به سی هزار نفر می رسد. عددی معادل جمعیت یک شهر کوچک. میزان کشتار روزانه بیشتر از سایر درگیری ها است. این جنگ با توانایی آن در کشتن کودکان متمایز بود. وظیفه توقف جنگ بیش از هر زمان دیگری ضروری شده است. ارتکاب یک قتل عام وحشتناک در رفح، مینهای بیشتری را در منطقه نسبت به قبل خواهد گذاشت. آتش باید متوقف شود. افق سیاسی باید گشوده شود. جنگ غزه باید آخرین جنگ در نزاع فلسطین و اسرائیل و بر اساس ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی باشد.
چه سخت است بازگشت از جنگ، وقتی جنگجويان در آن زیاده روی کرده اند! وقتی نبرد مرزها با نبرد هستی در می آمیزد.
زمانی که بسیاری از مردم احساس كنند زندگی در زیر یک سقف ممكن نيست و زندگی در دو خانه مجاور دشوار است. اما تجربه نشان می دهد که تلاش برای حذف دیگری امکان پذیر نیست. جنگهای وحشتناکی به راه مى اندازد و نوید یک ضربه خلاص كننده را نمی دهد. به همین دلیل است که مشکلات پیش روی میانجی ها کاملاً قابل پیش بینی به نظر می رسد. نتانیاهو این جنگ ویرانگر را به راه نینداخت تا امروز کشور فلسطین را بپذيرد که عمر خود را صرف ترور احتمالات تأسیس آن کرد،. یحیی السنوار اولین گلوله را شلیک نکرد تا بعداً از او خواسته شود در ازای یک کشور فلسطینی که تولد آن مشروط به به رسمیت شناختن اسرائیل باشد، از اداره غزه دست بردارد.
نبرد برای یک کشور مستقل تنها پنجره ای برای شكستن دايره جنگهای فلسطین و اسرائیل است. ایجاد کشور مستقل فلسطینی یک ضرورت فلسطینی و ضرورتى برای منطقه ای است که از زمان تأسیس دولت عبری روى خط زلزله قرار گرفته است. دولت جو بایدن باید فراتر از محکوم کردن «واکنش افراطى اسرائیل» برای به رسمیت شناختن صریح کشور فلسطین و اتخاذ یک مسیر الزام آور که منجر به تأسیس آن می شود، برود. جهان عرب براى پاگذاشتن در اين نبرد باید انرژی خود را جمع كند و جهان را با یک زبان مخاطب قرار دهد، همان چیزی که هدف اجلاس سران عربی-اسلامی است كه پس از آغاز جنگ کنونی در ریاض برگزار شد.
اسرائیل باید با حقیقت اجتناب ناپذیر روبرو شود. این همان کاری است که بیانیه تاریخی سعودی با تأکید بر اولویت به رسمیت شناختن کشور فلسطین بر هرگونه صلح دائمی که شامل عادی سازی روابط می شود، انجام داد. جهان عرب و اسلام باید وزن خود را در تعادل قرار دهند و از عوامل متعددی از جمله وزن سعودى در سطح عربی، اسلامی و بین المللی بهره مند شوند. كشور فلسطین برگه فلسطین را به مردم و خاک خود باز می گرداند. یک کشور فلسطینی سطح بیثباتی در منطقه را کاهش میدهد و مرز نقشهای تسهیلشده توسط درگیری را تغییر میدهد.
بهترین ادای احترام به جسد هند کوچک قبری در خاک کشور مستقل فلسطین است. فقط این كشور می تواند جریان رودخانه اجساد را متوقف کند و درهای امید را به روی کودکان غزه، کرانه باختری و فراتر از آن بگشاید.