رضوان السید
اندیشمند،نویسنده، دانشگاهی و سیاست‌مدار لبنانی و استاد تحقیقات اسلامی در دانشگاه لبنان
TT

اجلاس سران عرب و روز بعد در غزه و فلسطین

اجلاس اضطراری سران عرب در قاهره با عنوان «بازسازی غزه» برگزار شد. اما در واقع، این اجلاس یک طرح جامع بود که شامل مدیریت (امنیتی) و هزینه بازسازی تا سال 2030، با همکاری نیروهای سازمان ملل، پلیس فلسطین و کشورهای عربی و اروپایی می‌شد. و البته، مانند همیشه، این طرح بر بازسازی نهادهای ملی فلسطین و اتصال مجدد غزه به کرانه باختری تمرکز داشت. همچنین، هرچند با احتیاط، به خلع سلاح گروه‌های مقاومت اشاره کرده بود. همه اینها در حالی است که از تشکیلات خودگردان فلسطین خواسته شد اصلاحاتی انجام دهد تا بتواند در غزه که از سال 2007 بسیاری از مسئولیت‌هایش را از دست داده است، حضور یابد و فعالیت کند.
محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، در سخنرانی خود بر لزوم اصلاحات و وحدت ملی تأکید کرد و اعلام نمود که معاون خود را منصوب خواهد کرد. حتی جنبش «حماس» نیز فوراً از بحث بازسازی نهادهای ملی فلسطین استقبال کرد، اما به موضوعات «مدیریت غزه» و «خلع سلاح» اشاره‌ای نکرد. با این حال، سخنگویان این جنبش در روزهای یکشنبه و دوشنبه گذشته اعلام کردند که به سلاح خود که نماد شرف و میهن‌پرستی است پایبند هستند تا توان مقاومت را حفظ کنند.
در تمام سخنرانی‌های ایرادشده در این اجلاس، اشاراتی به مخالفت با طرح دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، برای کوچ اجباری مردم غزه وجود داشت. در واقع، همین موضوع دلیل اصلی نیاز به یک جایگزین جامع برای بازسازی غزه بود. بیانیه اجلاس سران به آینده نگاه داشت و بر این نکته تأکید کرد که صلح تنها از طریق راه‌حل عادلانه دو کشوری امکان‌پذیر است.
وزارت امور خارجه اسرائیل فوراً به این اجلاس واکنش نشان داده و آن را مایوس‌کننده توصیف کرد، چرا که این اجلاس نگرانی‌های امنیتی اسرائیل را در نظر نگرفته و مسئله شبه‌نظامیان و حمله 7 اکتبر 2023 را حل نکرده است. در واقع، از سال 2002 و اجلاس بیروت، «استراتژی صلح عربی» مطرح شد و از آن زمان تاکنون کشورهای عضو اتحادیه عرب از این چارچوب خارج نشده‌اند. در اجلاس اخیر نیز این استراتژی بار دیگر مورد تأیید قرار گرفت.
اما در اسرائیل، در دوران خشونت و جنگ‌های خونین، دیگر جایی برای تاکتیک‌ها و استراتژی‌های صلح باقی نمانده است. در میان اکثریت مردم، نه فقط وزرای تندرو، این باور وجود دارد که پس از حمله «7 اکتبر»، آتش‌بس تنها زمانی ممکن خواهد شد که «حماس» خلع سلاح شود و همه اسیران اسرائیلی آزاد شوند. برخی مقامات اسرائیلی نیز همچنان به طرح ترامپ برای کوچ اجباری فکر می‌کنند، اما طبق گفته وزرای راست‌گرا، این جابجایی و مصادره زمین‌ها فقط به غزه محدود نخواهد شد، بلکه شامل کرانه باختری، به‌ویژه شهرک‌های یهودی‌نشین نیز خواهد شد.
«طرح مصر» که در اجلاس سران عرب به یک «طرح عربی» تبدیل شد، همان‌طور که در بیانیه پایانی ذکر شد، شفاف و واقع‌بینانه است. قرار است وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی جلسه‌ای برگزار کنند و ماه آینده یک کنفرانس بین‌المللی برای تأمین مالی بازسازی غزه برگزار خواهد شد.
با وجود حمایت گسترده از این طرح در جهان عرب، اروپا و آسیا، همچنان نیاز به موافقت یکی از دو طرف، یعنی آمریکا یا اسرائیل، وجود دارد. اگرچه ترامپ خود طراح ایده کوچ اجباری است، اما ممکن است بتوان بر او فشار وارد کرد. اما اعمال فشار بر اسرائیل پس از حمله «7 اکتبر» دیگر موفقیت‌آمیز نخواهد بود.
برخی از مقامات اطلاعاتی قدیمی اسرائیل همچنان به راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز امید دارند. اما رئیس جدید ستاد ارتش اسرائیل مصمم است تا تمام فرماندهان ارشد نظامی را که در زمان وقوع حمله «7 اکتبر» حضور داشتند، از سمت‌های خود برکنار کند. او، مانند ترامپ، بر نجات بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، که جنگ‌ها عمر سیاسی‌اش را طولانی‌تر می‌کنند، تمرکز دارد. از این رو، احتمالاً جنگ بار دیگر با بهانه نابودی «حماس» و سرکوب جوانان معترض در کرانه باختری از سر گرفته شود.
کشورهای عربی، در صورت اتحاد، نیرویی قابل‌اعتنا هستند. آنها اکنون در این مسئله متحد شده‌اند. اما اگر هدف اصلی جلب حمایت آمریکا و اسرائیل باشد، چالش بزرگ دیگر برای عرب‌ها، حذف «حماس» و خلع سلاح آن است. اسرائیل سال‌ها با «حماس» همزیستی کرده و با اینکه شرایط پس از «7 اکتبر» تغییر کرده، همچنان برخی اسرائیلی‌ها بر این باورند که وجود «حماس» به آنها بهانه‌ای برای ادامه جنگ می‌دهد.
عرب‌ها از یک‌سو با چالش «حماس» مواجه‌اند و از سوی دیگر با مسئله تشکیلات خودگردان فلسطین که نه‌تنها اسرائیل، بلکه خود فلسطینی‌ها نیز اعتماد زیادی به آن ندارند. در گذشته، کشورهای عربی از عدم کارایی اروپایی‌ها در این زمینه انتقاد داشتند، اما رئیس شورای اروپا که در اجلاس قاهره حضور داشت، از طرح مصر حمایت کرد.
مسئله فلسطین همیشه چالشی بزرگ برای جهان عرب بوده، اما این چالش پس از سال‌ها واگذاری آن به شبه‌نظامیان، بزرگ‌تر از قبل شده است. با این حال، بدون شک هزینه بی‌توجهی به این مسئله، بسیار بیشتر از هزینه ورود به آن خواهد بود.