فکر میکنم حالا میتوانیم دربارهٔ تصویری که از غرب و غربیها در ذهن داریم سؤال کنیم: آیا این تصویر پس از آنچه از تحول — که هنوز نمیتوانیم وسعت آن را در موضع غربیان نسبت به مسئلهٔ فلسطین برآورد کنیم — دیدهایم تغییر کرده است؟ یا هنوز همان تصویری است که نسلبهنسل به ما منتقل شده بود؟
قبلاً حق داشتیم فاصلهای را در برخورد با غربیها رعایت کنیم، جز در عرصهٔ فرهنگ که آن را حوزهای انسانی و مشترک میدانستیم که جداسازی یا تحریم در آن روا نیست؛ برخلاف سیاست که در آن غرب هر فرصتی برای غفلت یا آزار ما را غنیمت میشمرد. اما حالا که آنها — یا دستکم شمار زیادی از آنها — خود را بازبینی میکنند، از گناهان گذشته توبه میجویند، حرفهایی میزنند و کارهایی انجام میدهند در قبال فلسطینیان و حق عادلانه و مقدسشان برای زیستن و آزادی، موضع تا حدی تغییر کرده و لازم است آنچه رخ داده را بررسی کنیم و تصویر ذهنیمان را به اندازهٔ تغییر واقعیت بازنگری کنیم، به این امید که آنچه تا کنون صرفاً در کلام آمده، مقدمهای باشد تا به اقداماتی بدل شود که حق را به جای خود بازگرداند — همان خواستهای که از غربیان انتظار داریم، از آنها میخواهیم و آن را وظیفهای میدانیم که باید انجام دهند؛ زیرا آنها در آنچه بر فلسطینیان و بر عربها رفته صرفاً بیطرف نبودهاند، بلکه سهیم بوده و درستتر این است که بگوییم نقشآفرین بودهاند. آیا بالاخره خودشان را بازبینی کردهاند، به راه عقل برگشتهاند و در غزه تصویر فاجعهای را دیدند که خودشان در فلسطین پدید آوردهاند؟
ما دو سال است که واکنشهای رخداده در شهرهای غرب را نسبت به آنچه اسرائیلیها در غزه انجام میدهند دنبال میکنیم — نه فقط در برابر «حماس» و عناصر مسلحش، بلکه در برابر تمام فلسطینیان؛ مردان و زنان و کودکانشان، در شهرها و روستاها، در خیابانها و منازل و مدارس و بیمارستانهایشان، شب و روز، ماهها و سالها. ما شاهد تظاهراتی هستیم که در شهرهای غرب متوقف نشده و هزاران و صدها هزار نفر در آنها شرکت کردهاند، همانگونه که در ایتالیا، اسپانیا و مکزیک رخ داد و رخ میدهد، و نیز آنچه در دانشگاهها اتفاق افتاد، و برافراشته شدن پرچمهای فلسطین در مؤسسات، کالجها و حتی شهرداریها. اگر اسرائیلیها پاسخی برای توجیه اعمالشان نزد غربیان دارند — اگر ادعا کنند که با «حماس» یا هر گروه مسلح فلسطینی دیگری میجنگند — پس با کدام منطق میتوانند توجیه کنند که شهری را ویران کنند و آن را بر ساکنانش ویرانه سازند، و کودکان و بزرگسالان را گرسنه نگه دارند، نه برای یک روز یا دو روز، بلکه دو سال متوالی که میتواند ادامه یابد؟
آیا حق اسرائیلیها حتی اگر تنها با «حماس» مقابله کنند، همانند حق «حماس» در مقابله با اسرائیلیهاست؟
فلسطینیها با آنچه دارند در برابر دشمنانی که سرزمینشان را از آن خود کردهاند، ایستادگی میکنند. این دشمنان که هشتاد یا صد سال پیش سرزمین فلسطین را با زور گرفتهاند، چه در غزه، چه در قدس، چه در یافا و چه در تلآویو، دزدانی هستند که هیچ حقی در آنچه با زور از فلسطینیها گرفتهاند ندارند.
اگر اینطور است که ما اکنون با خود میگوییم، پس حق با ماست. زیرا وقتی که دنیا ما را رها و از دزدها حمایت کرد، آنها را با پول و اسلحه تجهیز کرده و اجازه دادهاند که جنایاتشان را مرتکب شوند، و سپس ما و هر کسی که جرأت کرده به حمایت از ما بپردازد، به «سامی ستیزی» متهم شدهایم! اگر اینطور باشد، حقیقت آشکار است که نمیتوان آن را انکار کرد، چه از طرف غربیها و چه از طرف شرقیها. پس چه کسانی بودند که یهودیان را در اروپا مورد ظلم قرار دادند؟ اروپاییها. و چه کسانی دروازههای فلسطین را برای آنان باز کردند و به مردم فلسطین این دو راه را پیش رویشان گذاشتند، یا باید بمیرید یا باید فرار کنید؟ اروپاییها!
این دروغ که بر اساس افسانهها ساخته شده بود و مخفیانه وحشیگریهای خود را میپوشاند، دیگر مجبور نیست که مخفی بماند. زیرا امروز اروپاییها و آمریکاییها با دادن سلاحهای هستهای به اسرائیل، چهره واقعی آن را نشان دادهاند، و این باعث شد که اسرائیل به مرحلهای برسد که هدفش نه فقط سرزمین، بلکه نابودی کامل فلسطینیها باشد.
در چنین شرایطی، طبیعی است که غربیها، به ویژه آنهایی که دارای وجدان بیدار هستند، از خواب غفلت بیدار شوند، زیرا آنها مسئول اصلی آنچه بر مردم فلسطین گذشت، هستند. و طبیعی است که کسانی که پیشگام در این بیداری هستند، هنرمندان و شخصیتهای مشهور باشند که مردم به آنها گوش میدهند و تحت تأثیرشان قرار میگیرند. به همین دلیل است که هنرمندان اسپانیایی مانند پنهلوپه کروز و خاویر باردم به همراه صدها نفر دیگر از سینماگران اسپانیایی، پیامی را منتشر کردند و از اتحادیه اروپا خواستند تا جنگ اسرائیل علیه فلسطینیها را محکوم کند. خاویر باردم این جنگ را «نسلکشی» توصیف کرد و او کاملاً حق دارد، زیرا این هدف اسرائیل است.
همچنین، راجر واترز، خواننده معروف گروه «پینک فلوید»، نیز به شدت از اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیها انتقاد کرده و خواستار تحریم اسرائیل شده است. او از هنرمندانی حمایت کرد که تصمیم به امتناع از اجرای کنسرت در اسرائیل گرفتهاند.
و همانطور که هنرمندان اسپانیایی و انگلیسی این اقدامات را انجام دادند، هنرمندان دیگری از نقاط مختلف جهان نیز علیه اسرائیل و جنایات آن اعلام موضع کردهاند، از جمله رامی مالک، بازیگر آمریکایی-مصرتبار که عکس خود را با پرچم فلسطین در فیسبوک منتشر کرد.
جالب است که حتی یک هنرمند یهودی، جان استوارت، کمدین آمریکایی نیز در برابر جنایات اسرائیل ایستاده و آنها را محکوم کرده است. جنایات اسرائیل آنقدر وحشیانه و غیرقابل انکار است که حتی کسانی که خود را یهودی میدانند، با وجدان پاک نمیتوانند آنها را انکار کنند.
سؤالی که باید مطرح کنیم این است که هنرمندان عرب چه کردهاند؟ آنها چه اقداماتی برای حمایت از فلسطینیها و برای اطلاعرسانی به جهانیان در مورد آنچه در فلسطین میگذرد انجام دادهاند؟ چرا آنها باید از چنین فرصتی برای حمایت از حقوق فلسطینیها و مقابله با جنایات اسرائیل استفاده کنند؟
TT
آیا اروپاییها خودشان را بازبینی میکنند؟
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة