عبدالرحمان الراشد
روزنامه‌نگار و روشنفکر سعودی، سردبیر سابق روزنامه «الشرق الاوسط» و مدیر سابق شبکه العربیه
TT

پیروزی آمریکا بر حوثی‌ها کافی نیست

بیش از بیست روز است که نیروهای آمریکایی با شدت بالا، سامانه‌های موشکی حوثی‌ها، پهپادها، پدافندهای هوایی، انبارهای اسلحه، مراکز فرماندهی، مکان‌های آموزشی و خانه‌های فرماندهان شبه‌نظامیان را در چندین استان، از جمله صنعا، هدف حمله قرار داده‌اند.
اگر این عملیات با همین تمرکز ادامه یابد و باقی‌مانده توانایی‌های نظامی حوثی‌ها را از بین ببرد، آیا به معنای پایان یافتن حضور آن‌هاست؟ و بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد؟
در سوریه، پس از تضعیف توانایی‌های اسد، «هیئت تحریر الشام» با استفاده از شرایط داخلی و منطقه‌ای، از ادلب و حلب به سوی دمشق پیشروی کرد و با پیمودن مسافتی حدود چهارصد کیلومتر، حکومت را سرنگون ساخت.
در لبنان، اسرائیل توانایی‌های «حزب‌الله» را نابود و برخی از رهبران آن را از بین برد. ارتش لبنان خلأ قدرت را پر کرد، کنترل بزرگراه‌ها، فرودگاه و تمام تأسیسات حیاتی را در دست گرفت، رئیس‌جمهوری انتخاب شد و دولتی شکل گرفت.
در یمن، توانایی‌های حوثی‌ها در حال نابودی است و شاید در آستانه فروپاشی قرار گرفته باشند، اما بدون آنکه جایگزینی برایشان دیده شود. عملیات نظامی مؤثر به‌نظر می‌رسد، و حوثی‌ها تلاش خواهند کرد تا با واشنگتن معامله‌ای کنند تا باقی‌مانده موجودیت خود را حفظ نمایند. با این حال، حملات از دریا و آسمان برای ریشه‌کن کردن آن‌ها کافی نیست. همگان در انتظار گروهی مسلح از یمن هستند که پایتخت، صنعا، را به دست گیرد. در غیر این صورت، پس از توقف نبردها، این گروه شبه‌نظامی وابسته به ایران قادر خواهد بود در صنعا تجدید قوا کرده و شمال یمن را تحت سلطه خود نگه دارد.
«حوثی‌ها»، «حزب‌الله»، «طالبان» و دیگر گروه‌های شبه‌نظامی مذهبی منطقه‌ای، با شکست نظامی به پایان نمی‌رسند؛ زیرا قادرند دوباره سازماندهی شوند، جوانان را جذب کنند، پول جمع‌آوری کنند، اتحادهایی جدید ببندند و با سوءاستفاده از اختلافات منطقه‌ای و بین‌المللی دوباره ظهور کنند.
اهمیت اقدام نظامی آمریکا در این است که پس از اجماع بین‌المللی بر محکومیت اقدامات حوثی‌ها صورت گرفته است. اما هدف آمریکایی‌ها از این جنگ تنها دو چیز است: از بین بردن توان نظامی حوثی‌ها که تهدیدی برای کشتیرانی بین‌المللی است، و وادار کردن این گروه به تعهد رسمی مبنی بر خودداری از تهدید کشتی‌های عبوری. در نتیجه، «حوثی» دیگر مشکلی برای جهان نخواهد بود، اما همچنان مشکلی برای مردم یمن و منطقه باقی می‌ماند.
در صورت محاصره نظامی حوثی‌ها، و برای اینکه این فرصت از دست نرود، باید راه‌حل سیاسی مکملی نیز اجرا شود که به نزاع یمن به‌طور کلی پایان دهد، نه فقط بحران کشتیرانی را حل کند. هر راه‌حل سیاسی جدیدی باید فارغ از خواسته‌های گذشته حوثی‌ها باشد، چون پس از نابودی توان نظامی‌شان، دیگر موقعیت گذشته را ندارند. آن‌ها پیش‌تر خواستار مدیریت دولت و وزارتخانه‌های کلیدی، از جمله نیروهای امنیتی و مسلح بودند. اما این خواسته‌ها با واقعیت جدید مطابقت ندارند.
واشنگتن از نیمه ماه گذشته به‌طور نظامی فعال باقی مانده تا حوثی‌ها را وادار کند پرچم سفید را بالا ببرند و تعهد دهند که دیگر کشتی‌های عبوری، از جمله آمریکایی، را در تنگه باب‌المندب تهدید نکنند. به‌نظر من از این هدف خیلی دور نیستیم، و حوثی‌ها ادعا خواهند کرد که حملات خود را در هماهنگی با حل بحران غزه متوقف کرده، در حالی که واقعیت چیزی جز نتیجه نابودی توان نظامی‌اش در یمن نیست.
اگر حوثی‌ها همچنان بر صنعا مسلط باقی بمانند، این برای آن‌ها یک پیروزی به‌شمار می‌رود؛ چرا که نظام اسد سقوط کرده، «حزب‌الله» در آستانه فروپاشی است و «حماس» نیز در حال مذاکره برای پایان دادن به حکومتش در غزه می‌باشد.
حملۀ نظامی می‌تواند به دو صورت وضعیت را تغییر دهد: یا به‌طور کامل، با نابودی کامل حوثی؛ یا وادار ساختن آن به واگذاری بیشتر قدرت، و این کار بدون حضور نیروی نظامی زمینی ممکن نیست. سؤال اینجاست: آیا نیرویی مسلح در یمن وجود دارد که هم از سوی مردم و هم از سوی جامعه جهانی قابل قبول باشد، تا به سمت مرکز قدرت حرکت کرده و از ضعف حوثی‌ها بهره گیرد، پیش از آنکه خلأ قدرت، تهدیدات جدیدی را به همراه آورد؟
جایگزین حوثی در این حالت نه باید یک کودتای نظامی باشد و نه سلطه یک گروه شبه‌نظامی دیگر. بلکه باید نیرویی باشد که حوثی‌ها را شکست دهد و از راه‌حل سیاسی در چارچوب توافق‌های قبلی حمایت کند. یمنی‌ها مسیر زیادی را برای توافق طی کرده بودند، اگر حوثی‌ها در پایان سال ۲۰۱۴ قدرت را غصب نمی‌کردند و روند سیاسی را متوقف نمی‌ساختند. پیش از آن تاریخ، تلاش‌های گسترده‌ای برای گفتگو و توافق انجام شده بود؛ نقشه راهی با قانون اساسی، نهادها و مرحله‌ای انتقالی به تصویب رسیده بود.
حتی پس از تصرف صنعا توسط حوثی‌ها، مشروعیت دولت به‌عنوان یک نهاد حفظ شد؛ چیزی که باعث شد جامعه جهانی حوثی‌ها را به رسمیت نشناسد. این مشروعیت تا امروز، نماینده قانونی یمن در سطح بین‌المللی باقی مانده است، با دولتی، وزارتخانه‌ها، سفارت‌ها، ارز ملی و بانک مرکزی خود. این نهاد می‌تواند چتری باشد برای پایان دادن به جنگ و آشوب و برای حل و فصل مسائل در زیر آن.
حملۀ نظامی آمریکا به حوثی‌ها فرصتی برای تغییر در یمن فراهم کرده است؛ فرصتی که شاید برای سال‌ها تکرار نشود.