اميل امين
نویسنده مصری
TT

​گمراهی ترکیه

برخی احیان حاکم درمی‌یابد که رویاهای او غیرقابل تحقق است و زمان نمی‌تواند به عقب بازگردد و هر چه تلاش کند نمی‌تواند کاری از پیش برد. همه روزه اثبات می‌شود که کینه‌های رسوخ‌یافته در قلب و روح آدمی نمی‌تواند یاری برای بنیادگذاری مفاخر و دولت و امپراتوری شود یا آنها را از خاکستر رستاخیز دهد.
چرا پرزیدنت رجب طیب اردوگان این مایه از منفی‌نگری را در قبال جهان عرب و در راس آنها سعودی و مصر و سوریه در دل دارد؟ آیا این مسئله ناشی از یک میراث قدیمی است یا برخاسته از این است که او این کشورها را دارای یک تجریه بیداری می-بیند که می‌تواند الگوی متفاوتی از تعامل با جهان عرضه کنند.
الگوی توسعه سعودی طراحی‌شده توسط امیر محمدبن سلمان سبب اصلی نگرانی ادوگان در عرصه داخلی و خارجی است، و همین مسئله باعث شده که او همه روزه بر ضد ولی عهد و مملکت گفته‌های دشمنانه بگوید. رئیس‌جمهور ترکیه نمی‌تواند از آزادی و حقوق انسان سخن بگوید زیرا او در این زمینه‌ها پرونده سیاهی دارد. به‌ویژه پس از آن کودتای توهمی که بدو اجازه داد کشور را با خاک و خون اداره کند و باعث گردد که ترکیه از شرق و غرب رانده شود.
اردوگان تلاش می‌کند در کسوت قربانی درآید اما همگان می‌دانند که او از جمله حاکمان تندور است. او در جای جای کشور در پی شهروندان مخالف خود می‌جهد و هزاران تن از آنها را روانه زندان می‌کند و هر که را خوش بدارد از کار بیکار می‌کند و از کسب لقمه زندگی بازمی‌دارد. همین مسئله باعث شد که در طی روزهای گذشته هزاران تن برای اعتراض به خیابان‌ها بریزند و همیاری خود را با زندانی‌های اعتصاب‌کرده اعلام کنند. آخرین دست‌آورد داخلی اردوگان در زمینه آزادی¬ شهروندان، صدور حکم بر ضد ۴۸ خلبان ترکی معارض بود.
در منطقه مجاور نیز تهدیدات اردوگان برضد سوریه قابل پیگیری است و او بسیاری از رهبران کرد- آخرین آنها دستگیری دو نمانیده پیشین پارلمان- را به زندان آویخت و تهدیدهای مستمری برای حمله گسترده بر ضد کردهای سوریه کرده‌است.
در روزهای گذشته نهاد اطلاعات آمریکا، در گزارش سالیانه خود دربارهٔ تهدیدات موجود، هشدار داد که فاصله میان ترکیه و آمریکا در حال افزایش است و باید از این مسئله جلوگیری کرد. اما اگر از این گزارش بپرسیم دلیل این افزایش تنش میان آمریکا و ترکیه در چیست؛ پاسخ این گزارش این است که گرایشات تمامت‌خواهانه رئیس‌جمهور ترکیه دلیل اصلی تنش موجود در روابط دو کشور است.
مشکل کار در این است که رئیس‌جمهور ترکیه دچار توهم عظمت شده‌است و این بازی با تناقضات موجود بین قدرت‌های بزرگ، به‌عنوان بهترین راه‌کار اعمال سیاسی او در حال حاضر، نمی‌تواند استمرار پیدا کند زیرا همگان چنین سیاستی را کشف کردند و آن را خوش ندارند. برای مثال یکی از توهمات کنونی اردوگان حمایت از رژیم کنونی ونزئولا است؛ یعنی رژیمی که چنان بدبختی بر ملت تحمیل کرده که باعث گشته مردم این کشور در جستجوی نان آواره جهان شوند و از کشور خود فرار کنند. شگفت است که اردوگان کشورهای اروپایی را متهم می‌کند که تحکیم دمکراسی در آمریکای لاتین را به‌تعویق انداختند؛ و بازهم شگفت است کسی در دفاع از دمکراسی سخن می‌گوید که خود حامی نظام مادورو است و سرآمد حاکمان تمامت‌خواه عصرحاضر.
کینه‌توزی‌های اردوگان تنها برضد عرب نیست بلکه اروپایی‌ها که مانع از پیوستن کشورش به اتحادیه اروپا شدند، و دونالد ترامپ که تهدید به ویرانی بنیه اقتصاد ترکیه کرده، شامل می‌شود. البته اردوگان خیلی خوب می‌داند که نمی‌تواند بر ضد این نفرت‌انگیزان او، کاری از پیش برد و توهم او برای ایجاد تنش میان آمریکا و روسیه از خود او و حجم کشورش فراتر است، و ایشان در حد چنین بازی بزرگی نیست. البته در آینده نزدیک نیز رئیس‌جمهور ترکیه چوب این سیاست سبک‌سرانه خود را خواهد خورد.
ترکیه یک دولت بزرگ است که سزاوار یک رهبری حکیمانه است… زیرا کینه‌ستیزی و نفرت ره به‌جایی نمی‌برد.