سلمان الدوسری
روزنامه‌نگار سعودی و سردبیر سابق روزنامه الشرق الاوسط
TT

آیا می‌توان بر رفتار ایران لجام زد؟

همانگونه که طی دو روز گذشته، روزنامه «الشرق الاوسط» منتشر کرد، پیش‌بینی می‌شود «کنفرانس صلح و امنیت در خاورمیانه»، که قرار است ماه جاری برگزار شود، به قضیه رفتار لجام‌گسیخته رژیم ایران در منطقه بپردازد. در این کنفرانس بیش از ۷۹ کشور شرکت می‌کنند. این مسئله نشان می‌دهد که کنفرانس وارشو، برخلاف همه تلاش‌های ناکام گذشته در ادب‌کردن سیاست‌های خصمانه ایران، می‌تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. در این کنفراس هدف این است که یک پیمانی برای مقابله با ایران شکل گیرد که همسان پیمان شکل‌گرفته بر ضد «داعش» عمل کند. شاید این جدی‌ترین اقدامی است که در دهه گذشته بر ضد رژیم ایران در حال انجام است زیرا در طول تمام ریاست‌جمهوری باراک اوباما، رژیم ایران در حالت یک ماه عسل بود که هر اقدامی که تمایل داشت انجام می‌داد، و بیشترین اقدامات خصمانه خود را از زمان پیروزی انقلاب خمینی در سال ۱۹۷۹، به‌پیش برد.
می‌توان قاطعانه گفت که علی‌رغم تمام تلاش‌های بین‌المللی برضد ایران، به استثنای تحریم‌های اخیر آمریکا توسط پرزیدنت دونالد ترامپ، هیچ‌کدام از این تلاش‌ها به ثمر ننشست و منجر به تغییر رفتار ایران نشد. از این‌رو به کنفرانس لهستان چنین نگریسته می شود که یک تلاش نوظهوری است که بر خلاف تمام تلاش‌های بی‌ثمر گذشته، می‌تواند در احداث یک تغییر اساسی در رفتار رژیم ایران مثمر ثمر باشد و این رژیم را از پیگیری تلاش‌های قانون‌گریز آن منع کند. توقع کشورهای منطقه از این کنفرانس این است که بتواند اقدامات عملی بر ضد رفتار رژیم ایران اتخاذ کند. برای مثال هیچ معنایی ندارد که تحریم‌ها بر علیه ایران اعمال شود اما همزمان ایران به پیشروی در برنامه موشک‌های بالستیک خود ادامه دهد. در صورتی می‌توان از موفقیت این تحریم‌ها سخن گفت که ایران از برنامه موشکی و دیگر رفتارهای خصمانه خود در منطقه دست کشد. رژیم ایران تنها در یمن، با سعودی وارد جنگ نشده‌است بلکه تمام امنیت منطقه و امنیت بین‌المللی را به مخاطره انداخته‌است. در راس اعمال خصمانه ایران تهدید منظم بر ضد منافع ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه به‌شمار می‌رود. این رژیم مسئول نخست هزاران فرد یمنی است که در این جنگ به قتل رسیدند. شاید در این راستا اشاره به سخنان مهم گرهام جونر، نماینده حزب کارگر در پارلمان انگلیس، حائز اهمیت باشد: جونز تأکید کرده بود که در جنگ کنونی یمن نباید سعودی را مسئول آن دانست، بلکه باید عامل اساسی این جنگ را استیلای عده‌ای گروهک مسلح بر دولت یمن دانست که اقتصاد این کشور را به نابودی کشاند و جنگی تمام‌عیار برضد کشورهای منطقه و مردم یمن به‌راه انداخت. البته پرواضح است که این گروهک نمی‌توانست به اقدامات کودتایی و ضد قانونی خود، بدون حمایت همه-جانبه ایران، ادامه دهد.
مشکل بنیادین رژیم ایران این است که بیشتر تابع منافع و گرایشات ایدئولوژیک خود است تا تابع منافع ملت ایران؛ و از چنین رژیمی که منافع مردم خود را رعایت نمی‌کند و آنها را نقض می‌کند نباید انتظار نداشت که اعمال شرارت‌آمیزی برضد همسایگان خود انجام ندهد. چه کسی باور می‌کند که ایران، کشوری سرشار از منابع نفتی و گازی و بشری و…، که در دهه هفتاد جایگاه بهتری از سعودی و اندونزی داشت، اینک در فلاکت کامل به‌سر برد، و بیش از ۳۰ درصد مردم آن، یعنی ۲۴ میلیون نفر، زیر خط نسبی فقر زندگی کنند؛ درحالی که این رژیم دربه‌در دنبال کشورهایی است که نفت آن را خریداری کنند. تورم این کشور به مرز تورم لجام‌گسیخته نزدیک می‌شود و در این میان چه بسیار هزینه‌هایی که این رژیم صرف برنامه هسته‌ای بی‌فرجام خود نکرد. حکایت ارزش ریال ایرانی نیز تکان‌دهنده است که تنها در سال ۲۰۱۸، ۷۵ درصد از ارزش خود را از دست داد.
لجام‌زنی بر رفتار ضدقانونی ایران نه تنها به سود همسایگان آن است، و نه تنها منجر به ثبات و امنیت در منطقه می‌شود، بلکه به بهبودی سطح زندگی مردم ایران نیز کمک می‌کند؛ زیرا رژیم را وامی‌دارد بیشتر برای تأمین نیازهای ملت خود عمل کند و از عربده‌جویی‌های خارجی و پرداخت هزینه‌های گزاف به مزدوران خارحی پرهیز کند.