حنا صالح
نویسنده لبنانی
TT

«داعش» بزرگ‌ترین تولیدات رژیم ایران

اطلاعاتی که وزیر عدالت سابق عراق، دربارهٔ چگونگی پیدایش «داعش»، فاش کرد تردیدی نمی‌گذارد که نقش مهم ایران در پیدایی آن را به‌وضوح مشاهده کنیم تا از این طریق بتوانند نفوذ خود را از بغداد تا دمشق و بیروت مستحکم کنند. این مسئول رده‌بالای سابق عراق، و عضو حزب «فضیلت» طرفدار ایران، می‌گوید: در سال ۲۰۱۳ به حکومت نوری المالکی، مرد شماره یک ایران در عراق، اطلاع دادم که اطلاعاتی در دست است که از احتمال قیام یک عملیات مسلح با خودروهای بمب‌گذاری‌شده، در وقت و مکان معین، سخن می‌گوید و قصد دارد به زندان «ابوغریب» و «التابعی» حمله کند و برخی زندانی‌های خطرناک را آزاد کند.
اما به‌جای اینکه اقدامات لازم برای مقابله با این عملیات در این دو زندان اتخاذ شود، تمام زندان‌بانان و نیروهای مسلح از آنجا فراخونده شدند و تنها تعداد اندکی از نگهبانان و آشپزان زندان در آنجا باقی ماندند و این چنین عملیات ورود به زندان به‌آسانی و با موفقیت انجام گرفت و تعداد ۵۰۰ زندانی، که پس از آن رهبری سطح نخست و سطح دوم داعش را تشکیل دادند، آزاد شدند. اما شگفت است که در مورد این حادثه-جنایت هیچ تحقیقی صورت نگرفت و به این مسئله پرداخته نشد که چرا آقای نوری المالکی، به‌عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح عراق، دستور داد که دو یا سه لشکر، یعنی نیروهای بالغ بر ۲۵ الی ۳۰ هزار نظامی، از موصل بیرون آیند تا ۵۰۰ فرد داعشی اختیار این شهر را در دست گیرند. نیروهای مسلح عراق با لباس شخصی فرار کردند و پشت سر خود اسلحه‌هایی را به قیمت میلیاردها دلار ترک کردند و همین پشتوانه، زیرساخت‌های لازم برای عملیات و تدوام داعش را به‌وجودآورد. اضافه بر این نیم میلیارد دلار و حجم انبوهی از شمش طلا در بانک مرکزی موصل به‌دست آنها رسید. با استیلای داعش بر این ثروت و سلاح فراوان، طرح ایران برای نفوذ و تحقق «هلال شیعی» آغاز شد. یکی دیگر از دست-آوردهای حکومت آن زمان عراق این است که حتی پس از شکست داعش و آزادسازی موصل، هیچ‌کدام از آن اسلحه‌های پیشرفته یافت نشد، و معلومات حاکی از آن است که سپاه پاسداران آن را به ایران انتقال داده و آنها را سرقت کرد. از سوی دیگر این عملیات با گروهک «دوستان صیدنایا» در سوریه پشتیبانی می‌شد که در راس آنها ابومحمد الجولانی، رهبر «النصره»، قرار دارد که رژیم اسد با تشویق مشاوران ایرانی آن را آزاد کرده بود.
این طرح خطرناک در دو کشور عراق و سوریه پیاده شد تا از این طریق سنی‌های دو کشور مورد حمله قرار گیرند. عقلانیتی جهنمی که از جنگ آمریکا و سرنگونی نظام‌های منطقه استفاده کرد. در عراق ۲میلیون سنی و در سوریه ۶ میلیون سنی مهاجرت کردند و بدین طریق این بلوک توازن‌بخش، به سود طرح ایران، از میان رفت و کشورهای اروپایی و در راس آنها باراک اوباما در برابر همه این اقدامات سکوت کرد تا بتواند توافق هسته‌ای با ایران را تحقق بخشند.
در تمام دوره‌ای که داعش «دولت اسلامی» خود را اعلام کرد و این دولت مرز و حدود مشخصی داشت، سپاه پاسداران هیچ درگیری قابل ذکری با آن نداشت و از این فراتر حتی با آزاد سازی موصل، هیچ اطلاعاتی یا فیلمی از اسرای داعشی پخش نشد و عکس‌های کشته‌شدگان نمایش داده نشد. بلکه آنان در میان آوارگان پخش شدند و آزاد و رها رفتند. زمانی که نیز در منطقه الجرود لبنان محاصره شدند یکسری اطراف منطقه‌ای وارد عمل شدند و برای انتقال‌دادن آنها مذاکره می‌کردند. از این خطرناک‌تر سیطره نیروهای قاسم سلیمانی بر نینوی و صلاح‌الدین و انبار در عراق بود که به هیچ‌یک از اهالی بومی آن دیار اجازه بازگشت نداد. در سوریه نیز قانون شماره (۱۰) اعمال شد که به‌موجب آن می‌توان در دارایی غایبان تصرف کرد و بدین ترتیب مردمی دیگر برای اسکان بدین‌جا گسیل شدند.
همه این سیاست‌های ایران، که با سیطره داعش آغاز یافت، از عراق دولتی ساخت که در مرز فروپاشی و بحران همه‌گیر قرار دارد و هر آن امکان نابودی نظام کنونی وجود دارد. سوریه نیز به یُمن دخالت‌های رژیم تهران از بین رفته‌است و کاملاً نابود شده‌است. اما لبنان حکایت دیگری است و دیدار اخیر محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران از این کشور اشاره روشنی بود به اینکه ایران یگانه دارنده نفوذ در لبنان است.