مروز سخن ازحضور مجدد نیروهای امریکایی در آبهای خلیج عربی و خاک برخی کشورهای خلیج میرود، چرا که نظام ایرانی جز زبان زور نمیشناسد. این رویداد به درخواست مستقیم امریکا و به استناد توافقات دوطرفه میان ایالات متحده از یک طرف و کشورهای خلیجی از جمله سعودی از طرفی دیگر صورت گرفت. انگیزه برداشتن این گام بزرگ ابعاد بازدارنده آن در برابر نظام ایرانی است که دلایل فراوانی بر عزم آن کشور به ادامه ارتکاب کارهای متهورانه وجود دارد. کارهایی که نتیجه آنها تنش نظامی از طریق هدف قرار دادن مستقیم کشورهای خلیج و منافع امریکا در منطقه است. هدف از درخواست امریکا برای حضور مجدد نظامی برای ارسال دو پیام صورت گرفت، اول اینکه امریکا بر محافظت از منافع فراوان خود و اقتصاد جهانی تأکید کند و از جهت دیگر اثبات میدانی اینکه ایالات متحده متحدانش را در خلیج تنها نمیگذارد به خصوص کشور محوری با حجم سعودی.
علیرغم همه مزاحمتها، ریاض همیشه از رویاروی نظامی با تهران و رفتارش که نتایج فاجعه آمیزش از منطقه نیز میگذرد، خویشتنداری نشان داده، اما با فرارسیدن تحریمهای امریکایی علیه نظام ایران به مرحله فشار تا صفرسازی صادرات نفت و شامل صادرات آهن و مس و آلومینیوم شدن، تهران به تنش زایی بزرگ روی آورد بعد از اینکه دربرابرگزینههای محدود قرار گرفت؛ اول تسلیم شدن، مسئلهای که حاکمان تهران با قاطعیت آن را رد میکنند چون الفبای سقوط نظام توتالیتر آنهاست و طومار رؤیای ایران هستهای را میپیچد و برنامه موشکیاش را تعطیل میکند که تهران به آن چنگ زده و نقطه پایانی بر سیاست توسعه طلبانه ایران خواهد بود.
دوم انتظار و مختصر کردن راه مواجهه به سخنان توخالی و بسیج مذهبی و بهرهبرداری از «مظلومیت» با این ادعا که تحریمها ملتهای ایرانی را هدف قرار میدهند. اما این احتمال را ملاهای ایران دور دیدند چرا که نه تضمینی برای تغییر سیاسی در واشنگتن وجود دارد و نه به رسیدن به تفاهماتی سودبخش با اروپاییها، روسیه و چین میتوان برای رویاروی با تهدیدهای داخلی کشوری امید بست که 50درصد جمعیت آن زیر خط فقر زندگی میکنند و خیلی زودتر از تصور منفجر میشود.
گزینه سوم رویاروی نظامی است و پیامدهایی همچون بستن فضای داخلی ایرانی با عنوان« هیچ صدایی بلندتر از صدای نبرد بالاتر نرود». چون تهران حجم نیرو و قدرتش را میداند، به جنگ نیابتی روی آورد. با کمک بازوهایش در منطقه به تروریسم چنگ زد با این توهم که در شرطهای 12 گانه امریکایی برای گشودن صفحه جدید روابط با نظام ایرانی تعدیل کند.
در عملیات فجیره با هدف قراردادن 4 کشتی نفتی در خلیج عمان نزدیک تنگه هرمز، هدف گرفتن نبض بود برای آزمودن اراده جهانی. چرا که عملیات نماد خطری است که به جریان انرژی در اقتصاد جهانی چشم دوخته. مجریان جنایت تروریستی حواسشان بود تا از پاسخ ویرانگر فاصله بگیرند و در نتیجه از درگیری مستقیم. تحقیقات امریکایی به این یا آن شکل مسئولیت را متوجه ایران ساخت چرا که عملیات بسیار وسیعتر از آن بود که چند هسته تروریستی بتوانند اجرا کنند بدون آنکه امکانات کشوری مهم پشت آن ایستاده باشد.
پیش از هیچ گونه موضع گیری، در کمتر از 48 ساعت عملیات دوم انجام شد، وقتی که هواپیماهای بمبگذاری شده بدون سرنشین به دو ایستگاه انتقال نفت خام شرق پادشاهی به دریای سرخ، حمله کردند. هدف قراردادن بزرگترین خط لوله نفت که روزانه سه میلیون بشکه را منتقل و به اقتصاد جهانی تزریق میکند. گفته شد که تروریستهای حوثی مسئولیت این حمله را به عهده گرفتند، اما مسئلهای که ثابت شده این است؛ دستی که بر دکمه فشار داد و هواپیما را فرستاد و پیش از آن دستی که ساخت و به گروههای حوثی رساند، همان دست سپاه پاسداران است و مسئولیت تصمیم گیری اول و آخر متوجه رهبری ایران است.
از تخریب کشتیها در فجیره تا بمباران خطوط نفتی سعودی که شامل 1500 کیلومتر میشود و فشار را بر تنگه هرمز کم میکند، پیامی ارسال شد با این مضمون که خطوط تجارت جهانی از تنگه هرمز همچنین دریای سرخ همه زیر سلطه ماست. با این کار تهران به تهدیدهای خود جامه عمل پوشاند که تلاش امریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران منع صادرات نفت دیگران را به دنبال خود خواهد داشت و اول دیگران سعودی است و امارات. تهران پیش از این در جنگ با عراق به این عملیات تروریستی متوسل شده بود وقتی که کشتیهای نفتی سعودی و کویتی را هدف قرار داد با اینکه جنگ با صدام حسین بود. امروز همان کار را در مواجهه با ایالات متحده انجام میدهد.
سیر تصاعدی حوادث با قدرت شروع شد و رد پای ایران وجود دارد هرچند اجرا نیابتی بوده باشد. این کارهای مجرمانه محور تلاشهایی است که تهران پشت آنها ایستاده تا به اهداف سیاسی خودش برسد. این قمار رهبران تهران است بر ترور و شوک وارد کردن به اقتصاد جهانی با بسیاربالا بردن قیمت نفت. تجاوزی که تهران امید دارد بتواند با آن مسیر را تعدیل کند، جایی که تحریمها اثر خودشان را نشان میدهند و برواشنگتن فشار میآورد تا امتیازهای جدی بگیرد. در این چارچوب گام حضور دوباره نیروهای امریکایی برداشته شد تا به روسیه حامی تهران بفهماند وقت رو به پایان است و رؤیای امپراطوری باید برچیده شود.
TT
در آستانه پایان تهدید ایرانی
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة