دنیس راس
TT

افزایش تنش‌ها در خاورمیانه

تنش‌ها در خاورمیانه به شکل عام و در خلیج به طور خاص رو به افزایش است. شگفت انگیزنیست که تصمیم دولت ترامپ برای پایان دادن به معافیت هشت کشور در خرید نفت از ایران تأثیر بسیار بزرگی براقتصاد ایران بگذارد. با پیش بینی کاهش صادرات نفت ایران به سطح 500هزار بشکه در روز، دولت منبع بزرگ درآمد خود را از دست می‌دهد در حالی که اقتصاد ایران از افتادن در سراشیبی تندی رنج می‌برد. با توجه به میزان فشارهایی که دولت ترامپ بر جمهوری اسلامی وارد می‌کند، ایرانی‌ها باید جواب می‌دادند و توضیح می‌دادند که تنها امریکایی‌ها نیستند که می‌توانند هزینه تحمیل کنند و آنها نیز قادرند بر امریکا و منافع و دوستانش در منطقه هزینه‌ تحمیل کنند.
بدون شک شیوه رفتار ایرانی‌ها به کارگیری کارگزاران است و انجام حملاتی که بتوان انکارشان کرد-یعنی عدم تحریک مستقیم. آنها خوب می‌دانند که حمله مستقیم به امریکا افسار پاسخ نظامی محکم را می‌گسلاند. به همین دلیل به جای آن از روش غیرمستقیم استفاده می‌کنند با طراحی و انتخاب‌هایی برای انجام عملیات تخریبی و از طریق مزدوران علیه نیروها و منافع و دوستان امریکا.
به دنبال تصمیم ترامپ مبنی بر پایان دادن به معافیت خرید نفت از ایران، این نقشه‌ها شروع شد و سازمان‌های اطلاعاتی امریکا موفق شدند آنها را رد یابی کنند. دولت تصمیم گرفت این اطلاعات را اعلام کند و این هشداری است به ایرانی‌ها که ما می‌دانیم آنها چه می‌کنند و این موقعیت محدود ساختن آنها را تقویت می‌کند. این در ذهن جان بولتون مشاور امنیت ملی بود وقتی اعلام کرد که «با قدرت بی وقفه» با ایران مواجهه می‌شود اگر دست به اقدام علیه نیروها و منافع و متحدان منطقه‌ای ما بزند.
اما با تلاش برای سرپوش نهادن بر تهدیدهای بسیار، جان بولتون مساحت بزرگی به ایرانی‌ها داد تا آنچه ممکن است امریکا انجام دهد را بیازمایند با پرده‌برداری از تهدیداتی که دوستان و منافع ما با آنها روبه رو هستند. روشن است که نمی‌خواهیم تأسیساتی نفت و نفتکش‌ها و زیرساخت‌ها در منطقه مورد تجاوز و حمله قرار گیرند. اما این دقیقا همان چیزی است که به دلیل عدم پاسخ دادن امریکا پس از تأکید بولتون روی داد. برای نمونه در همان روز که بولتون اعلام کرد، در ایستگاه بارگیری نفت انفجاری در بندری ینبع سعودی روی داد.
دو روز بعد از آن چهار نفتکش مورد عملیات تخریبی قرار گرفتند-دوتا از نفتکش‌ها سعودی، یکی اماراتی و دیگری نروژی. عملیات به وسیله مواد منفجره انجام شد و حفره‌هایی در بدنه کشتی‌ها ایجاد کرد. دو روز دیگر هواپیماهای «بدون سرنشین» حوثی دو ایستگاه پمپاژ نفت سعودی را بمباران کردند.
آری ملیشیای شیعه با شلیک موشک کاتیاشو به 300 متری سفارت امریکا واقع در«منطقه سبز» بغداد، پیامی فرستادند که نشان می‌داد چه کاری از دست‌ آنها در مقابل سربازان و کارکنان امریکایی مستقر در عراق ساخته است. هدف از این حرکت یادآوری بود اما حمله به نفتکش‌ها و اهداف نفتی به مسئله دیگری ارتباط دارند. هدف از آنها بالا بردن قیمت نفت و بیمه بود و نه تنها ایجاد رعب و وحشت در کشورهای همسایه بلکه تأثیرگذاری بر محاسبات ترامپ.(به هرحال وقتی ترامپ در ماه نوامبر استثناهایی برای خرید نفت اعلام کرد، توضیح داد هدف حفظ روند کاهش قیمت‌های نفت بود).
علاوه براین در زمانی که لحن‌ها تند می‌شوند و نگرانی‌هایی در پایتخت‌هایی غربی مطرح می‌شود مبادا در محاسبات اشتباهی صورت گرفته باشد، ترامپ پیش دستی کرد و گفت، او خواهان جنگ با ایران نیست. رهبر علی خامنه‌ای نیز همان احساسات را تکرار کرده وقتی برخلاف همیشه گفت:« نه ما جنگ می‌خواهیم و نه آنها...» اما تنش‌ها رو به آرامی نرفت. به نظرمی‌رسد ایرانی‌ها گمان می‌کنند وقتی می‌توانند خود یا مزدوران‌شان دست به عملیاتی بزنند که بتوان انکار کرد، ایالات متحده یا دیگران پاسخ نخواهند داد.
د رحقیقت عدم وجود ارتباط مستقیم میان هردو این احتمال را افزایش می‌دهد که پیام‌ها درست دریافت نشوند و سوءتفاهمی رخ بدهد. چه می‌توان کرد؟ رئیس جمهوری ترامپ می‌گوید، ایرانی‌ها اگر تماس بگیرند با آنها گفت‌وگو می‌کند و «می‌توانند قراردادی ببندند». شاید خامنه‌ای گفته باشد که هردوطرف خواهان جنگ نیستند، اما به نظرمی‌رسد اکنون مذاکره با امریکا شبیه به تسلیم شدن باشد و این کاری است که هرگز انجام نمی‌دهد. در حقیقت، در همان زمان که او سخن می‌گفت و تلویزیون سخنانش را پخش می‌کرد که هردو طرف جنگی نمی‌خواهند، مذاکره با امریکا را به «زهر» توصیف می‌کرد.
پرونده‌های تاریخی نشان می‌دهند که ایرانی‌ها علاقه‌مند به برگزاری مذاکره با ایالات متحده می‌شوند وقتی که زیر فشار قرار می‌گیرند یا احساس ترس می‌کنند. بدون شک خامنه‌ای ترجیح می‌دهد این وضعیت را تا پایان یافتن دوره ترامپ نگه دارد بعد با این پیشینه به سمت اروپایی‌ها می‌رود تا به آنها بگوید«شما به ما بدهکارید». اما فروپاشی اقتصاد ایرانی سرعت گرفت و ایرانی‌ها نیاز پیدا کردند راهی برای کاهش فشارهای خارجی که ایالات متحده وارد می‌کند، پیدا کنند. شاید نتیجه آن مذاکرات باشد؛ درست است ممکن است غیر مستقیم باشد با توجه به تمایل ایران به دوری گزیدن از اینکه با این چهره حضور پیدا کنند که تن به فشار امریکایی‌ها داده است، اما حتی مذاکرات غیر مستقیم، احتمالا از کانال روس‌ها، منتهی به توافق با دولت ترامپ می‌شود.
براساس شناختی که از ایرانی‌ها داریم، آنها تمایل خواهند داشت پیش از انجام آن مذاکرات بر نفوذ خود بیافزایند و شاید این تنها از طریق ادامه عملیات خرابکارانه در زیرساخت‌های نفتی دیگران نباشد، بلکه همچنین از راه زیرپا گذاشتن نقشه کار فراگیر مشترک یعنی خود همان توافق هسته‌ای باشد. و این می‌طلبد که ترامپ همچنین اروپایی‌ها فشار بیاورند. ایرانی‌ها می‌دانند اروپایی‌ها نیاز شدیدی دارند تا در توافق هسته‌ای بمانند. همین دلیل کافی است تا حسن روحانی رئیس حمهوری ایران بر نقطه هراس اروپایی‌ها بازی کند و به آنها تا هفتم جولای مهلت می‌دهد تا فوائد اقتصادی برای ایران را محقق کند که بتواند مرحله تحریم‌ها را پشت سربگذارد وگرنه ادامه پایبندی ایران به توافق هسته‌ای ادامه نخواهد یافت. آیا هراس‌های اروپایی‌ها بر دولت ترامپ فشار خواهند آورد؟ چنین اتفاقی بعید است، اما ترامپ می‌گوید، او واقعا آماده گفت‌وگوست و علاقه‌اش به گفت‌وگو بیشتر خواهد شد اگرایرانی‌ها کار غنی سازی اورانیوم را از سربگیرند؛ خواه در سطح غنی سازی بالا یا تنها مقداری فراتر از 300 کیلوگرم، یعنی میزان مجاز درتوافق هسته‌ای.
اکنون مناسب‌ترین زمان برای گفت‌وگوی دولت امریکا و متحدان خلیجی است درباره سیاست‌های معین‌ حال حاضرشان در برابر ایران. شاید کشورهای خلیج از رئیس جمهوری و همکاران بلند مرتبه‌اش بپرسند: می‌خواهند چه کنند؟ کدام تنش‌ها پیش بینی می‌شوند؟ ایالات متحده برای حمایت از متحدانش در عمل آماده انجام چه کاری است در حالی که آنها با تخریب و تجاوز نیابتی مواجه‌اند؟ امریکا توقع دارد متحدانش آماده چه کاری باشند؟ اگر ایران واقعا به پیشنهاد مذاکره رئیس جواب مثبت داد و تمایلش برای عقد توافق، مسئله چگونه خواهد بود؟
این زمان سرشار از شک است. به دلیل همین لحظه‌ها دقیقا متحدان باید مذاکره کنند و مطمئن شوند که آنها هم‌صدا هستند یا حداقل وسعت توافق و اختلاف را می‌دانند. دست‌کم میان امریکا و شرکایش، این وقت مناسب برای شگفتی‌ها نیست.