رابرت فورد
سفیر سابق امریکا در سوریه و الجزایر و پژوهشگر مرکز خاورمیانه واشنگتن
TT

دلیل واقعی تسلط امریکا بر نفت سوریه

​در زمان جنگ امریکا پنج سال در عراق بودم. بسیاری از تحلیل‌گران چپ براین باوراند که امریکایی‌ها نظام صدام حسین را به خاطر نفت نابود کردند، اما من از طریق تجربه مستقیم‌ام می‌دانم نفت علت نبود. با این حال در سال 2019 آشکار می‌شود دلیل ادامه حضور امریکایی‌ها در سوریه نفت است. تصمیم امریکا با توجه به میادین نفتی که در شرق سوریه قرار دارند تا حدودی کوچک‌اند، عجیب به نظرمی‌رسد. از این گذشته نفت سوریه مقدار زیادی گوگرد دارد و در بازارهای جهانی به قیمت ارزانی به فروش می‌رسد. بهانه امریکایی در باره این دور می‌زند که واشنگتن به این دلیل علاقه‌مند به حفاظت از میادین نفتی است، تا به دست گروه «داعش» نیافتند.
با این حال ما شاهد یگان‌های زرهی و توپخانه‌ای هستیم که پیش از این اصلا در سوریه ندیده بودیم. طبیعی است که یگان‌های زرهی و واحدهای توپخانه‌ای به عنوان اسلحه ایده‌آل برای مقابله با نیروهای گروه‌هایی همچون «داعش» محسوب نمی‌شوند. به جای آن، از یگان‌های زرهی و توپخانه‌ای در مقابل ارتشی دیگر به کار می‌روند. واقعا دیدیم وزیر دفاع امریکا مارک اسبر روز 28 اکتبر اعلام کرد، مأموریت امریکایی نه تنها برای حفاظت از میادین نفتی است تا به دست «داعش» نیفتند، بلکه برای جلوگیری از افتادن آنها به دست ارتش سوریه و متحدان روس آنهاست.
این خیلی مسئله جدیدی محسوب نمی‌شود چرا که در فوریه 2018 نیروی هوایی امریکا کاروان وابسته به دولت سوریه مورد حمله قرار داد که شامل سربازان سوری و مزدوران روس می‌شد که می‌خواستند کارخانه گاز«کونوکو» نزدیک دیر الزور در اختیار بگیرند. گفتنی است که شرکت «واگنر» روسی که مالک آن از متحدان کرملین محسوب می‌شود، قراردادی با سوریه برای بازسازی میادین نفتی دارد و براین اساس سهم شرکت «واگنر» معادل 25 درصد از تولید خواهد بود.
از جهتی دیگر امریکایی‌ها عزم جزم کرده‌اند از طریق کوتاه کردن دست دولت سوریه از درآمدهای نفتی، امتیازات سیاسی از آن بگیرند. برخی مقامات امریکایی و بسیاری کارشناسان براین باورند که این فشارها اسد را ناگزیر به دادن امتیازهای سیاسی بزرگ خواهد ساخت، خواه در چارچوب مذاکرات کنونی که زیر نظر سازمان ملل متحد درباره قانون اساسی در جریان است، یا به شکل امتیاز دادن به کردهای سوریه درباره اجازه دادن به آنها برای ایجاد منطقه خودمختار.
در همین حال تسلط امریکا بر میادین نفتی پول‌هایی را برای «نیروهای سوریه دموکراتیک» مهیا می‌سازد تا بتوانند حقوق سربازانش را بپردازد و هزینه‌های بازداشتگاه‌هایی را که در خود هزاران زندانی «داعشی» و خانواده‌شان دارند، تأمین کنند. از طرفی دیگر رئیس جمهوری دونالد ترامپ علاقه‌ای به تحمل هزینه‌های جنگ در شرق سوریه را ندارد و از طرفی دیگر نظامی‌ها و دیپلمات‌های امریکایی علاقه‌ای به ترک سوریه ندارند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که واشنگتن تسلط خود بر میادین نفتی را حفظ کند به گونه‌ای که ناچار نشوند خود هزینه‌های «نیروهای سوریه دموکراتیک» را بپردازند. اینگونه روشن می‌شود که درآمدهای نفتی سراز خزانه واشنگتن درنمی‌آورند بلکه در اختیار مظلوم عبدی و جنگجویان «نیروهای سوریه دموکراتیک» وابسته با او می‌رسند که «یگان‌های حفاظت مردم» کرد سوری رهبری می‌کنند.
اکنون چه کسی این حق را به امریکایی‌ها داده که چنین تصمیمی درباره نفت سوریه بگیرند؟ براساس نص قوانین بین ‌المللی، حاکمیت شامل منابع طبیعی کشور می‌شود. براین اساس دمشق و نه واشنگتن، تصمیم گیرنده قانونی دراین باره است.
درعین حال، دولت ترامب توجیهی قانونی درسایه قانون امریکایی عرضه می‌کند که قابل مناقشه است. نیروهای امریکایی براساس تصمیم کنگره پس از حملات یازده سپتامبر وارد خاک سوریه شدند که اجازه کار نظامی علیه گروه «القاعده» می‌داد و رئیس جمهوری سابق باراک اوباما گفت،«القاعده» از «داعش» متولد شد. برای دولت ترامپ دشواراست که برای توجیه حفاظت از میادین نفتی از تسلط نیروهای سوری و روس بتواند از تصمیم کنگره در باره «القاعده» بهره برداری کند. اگر توجیه قانونی قابل چند و چون باشد، جنبه سیاسی آن به نظر بسیار شفاف‌تر است.
همه می‌دانند که «نیروهای سوریه دموکراتیک» و کردهای سوریه از حمایت قوی داخل دو حزب دموکرات و جمهوری برخوردار است. تعداد اندکی از اعضای کنگره از تسلط دولت ترامپ بر میادین نفتی برای منافع کردها و «نیروهای سوریه دموکراتیک» گلایه خواهند کرد. این حمایت کنگره از سیاست جدید امریکا در شرق سوریه هرگز تغییر نمی‌کند مگر اینکه تعدا قابل توجهی امریکایی در حین عملیات نظامی جدید کشته بشوند. گفتنی است که از سال 2014 تاکنون، فقط هشت سرباز و کارمند امریکایی درشرق سوریه کشته شدند، در نتیجه مردم امریکا اهمیتی به جنگ نمی‌دهند و شاید نقش نیروهای امریکایی درآنجا ادامه یابد.
این طرح امریکایی بر دولت سوریه و متحدان روس و ایرانی آن تکیه دارد و نه کشته شدن تعداد زیادی امریکایی. در عین حال این اطراف دشمن واشنگتن، تلاش خواهند کرد خسارت‌های بیشتری به آن وارد کنند. در به راه انداختن چنین رویارویی سعی خواهند کرد از تاکتیک‌های غیرکلاسیک مانند حملات با به کاربردن«پهپاد» و دیگر مواد منفجره و کاشتن تله‌های انفجاری در اطراف راه‌های علیه کاروان‌های امریکایی استفاده کنند.
پیش از این شاهد راه افتادن تظاهرات در روستاهای عربی دردیر الزور علیه قاچاق نفت توسط «نیروهای سوریه دموکراتیک» بودیم. بدون شک «داعش» تلاش خواهد کرد از این تنش‌ها و تصویر امریکا به عنوان طرفی که از نفت عربی سوء استفاده می‌کند، بهره ببرد. می‌توان پیش بینی کرد که طی هفته‌ها و ماه‌ها دستگاه اطلاعاتی سوریه تلاش کند از تنش‌های میان «نیروهای دموکراتیک سوریه» و رهبری کرد آن و روستاها و شهرهای عربی بهره برداری کند. احتمال دارد دستگاه اطلاعاتی سوریه باز افراط گراهایی مانند «داعش» را تشویق کند به نیروهای امریکا حمله کنند مانند کاری که «القاعده» در عراق بین سال‌های 2004 و 2010 انجام داد.
درنهایت شاید اشغال امریکایی به «داعش» دردست‌یابی به میادین نفتی کمک کند بی آنکه در به دست آوردن امتیازهای سیاسی از اسد منجر بشود که به نظر شخصی بردبار می‌آید و می‌تواند صبر کند تا امریکایی‌ها دیر یا زود از سوریه خارج بشوند. به نظرمی‌رسد واشنگتن در سوریه از سیاستی شکست خورده به سیاستی دیگر حرکت می‌کند.