محمد الرميحی
نویسنده و پژوهشگر و استاد جامعه شناسی در دانشگاه کویت
TT

وفاق خلیجی

از زمان برگزاری چهل و یکمین نشست خلیجی که در العُلای پادشاهی عربی سعودی درماه ژوئن سال گذشته صورت گرفت و از زمان صدور بیانیه کلی پیرامون توافق خلیجی-خلیجی و بستن صفحه اختلافات، بسیاری از مردم خلیج به روند وفاق خوش بین‌ شدند چرا که اختلافات به شدت عذاب‌شان می‌داد. گروهی از فعالان کویت علناً دو بیانیه صادر کردند؛ اولی پس از شروع اختلاف و دومی چند ماه پیش از توافق. امضا کنندگان دو بیانیه طرف‌های اختلاف را به پرکردن شکاف و امید به محکم ساختن صف دعوت می‌کردند. انگیزه آن بیانیه‌ها ایده‌ای بود که از تجربه کویت الهام گرفته شد که شکاف و اختلاف در منطقه خلیج به همه زیان می‌رساند و امنیت منطقه را درمعرض خطرات بزرگ قرارمی‌دهد. امروز و پس از حوادث افغانستان و پیامدهای آن که هنوز در مرحله کنش و و اکنش قرار دارد که بی شک بر بسیاری از تحولات منطقه اثرخواهند گذاشت، شاهد برداشتن گام‌های پیشگیرانه و امیدبخش توسط کشورهای خلیج هستیم. هفته پیش دو گام در راستای بهبود بخشیدن به پیکر خلیجی برداشته شد؛ اولی امضای پروتکل شورای همآهنگی قطری-سعودی در اواخر ماه آگوست2012 بود که شبیه شورای همآهنگی دوجانبه عمل می‌کند که بین کشورهای سعودی و امارات و بحرین و عمان تشکیل شد. ریاست آن شوراها با بالاترین مقام دولت در هرکشور و با هدف تسهیل و کاستن از بروکرواسی‌هاست. گام دوم سفر شیح طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی امارات به دوحه و دیدار با شیخ تمیم بن حمد امیر قطر بود. دو گام اخیر تأکید بر روندی است که در نشست العلا در اوایل سال جاری برآن توافق شد. گفتنی است، برخی نویسندگان و تحلیل‌گرا متأسفانه به دلایل بسیاری به سمت خط دامن زدن به اختلاف بیشتر و ریختن روغن برآتش حرکت کردند و از حق نباید گذشت که نخبگان روشن‌بین در پایتخت‌های خلیجی با نوشتن و گفتن تأسف خود را از این موضوع ابراز کردند و خواستار وفاق و مقدم ساختن منافع مشترک و حل اختلافات به روش مناسب شدند. کدام دنبال کننده منصف می‌تواند خطراتی که کشورهای خلیج را تهدید می‌کنند را نبیند- خطرهایی نه چندان سهل و ساده و نتیجه دو منبع دست‌آوردهای بزرگی که در این کشورها رقم می‌خورند و مخالفان خود را به وجود می‌آورند و دیگر بلند پروازی همسایگان برای پیش بردن برنامه خود که فضای اختلاف به سادی به پیش می‌روند و شاید هم ابزار آنها ایدئولوژیک و شعاری باشد.
ما امروز شاهد اصلاحات بزرگ در کشورهای خلیج هستیم که تنها بخش کوچکی ازآن عرضه شده است. اگر نگاهی به طرح‌های پادشاهی عربی سعودی و پیشرفتی که در سایه «چشم انداز 2030 پادشاهی» صورت می‌گیرد بیاندازیم، خواهیم دید که تلاش‌های بزرگی صورت می‌گیرد تا جامعه سعودی را به تولید مدرن، دیجیتال کردن و آموزش پیشرفته می‌رساند؛ نیروی محرک این برنامه‌ داخلی و خارجی است. به نظر برخی این گام‌ها شتابزده و به این یا آن شکل درخود چالش می‌آفرینند و دست بالای جماعتی که بر جامعه هیمنه داشتند را از بین می‌برد و هستند کسانی که از بیرون نگاه می‌کنند و براین نظرند که کشوری با حجم و امکانات جمعیتی و منابع جغرافیایی سعودی با اجرای همه آن طرح‌ها مایه تهدید طرح‌های توسعه‌ای یا کاهش توان‌ آنها برای توسعه می‌شود. نکته قابل ملاحظه اینکه پیشرفت در پادشاهی تقریباً همه بخش‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را دربرمی‌گیرد.
در قطرعزم برای حرکت به سمت تأسیس مجلس شورای انتخابی متناسب با بخش‌های تشکیل دهنده اجتماعی و فرهنگی جامعه قطری شکل گرفته و به نظر برخی این تجربه به مرور زمان خود را بارور می‌سازد و چنان گسترش می‌یابد که شامل همه بخش‌های اجتماعی و فرهنگی قطری بشود، اما به شکل کلی پسندیده و گامی در راه درست است. همچنین دوحه درسال 2022میزبان بیست و دومین دوره مسابقات جام جهانی فوتبال خواهد بود و برای اولین بار یک پایتخت عربی میزبان چنین رویداد بین‌المللی ورزشی می‌شود و بدون شک تماشاگران درسطح شهرها و پایتخت‌های خلیجی نزدیک دوحه تقسیم می‌شوند و همه آن شهرها و پایتخت‌ها از منافع اقتصادی و توریستی آن رویداد برخوردار می‌شوند.
دنبال کننده می‌تواند تلاش‌های بی وقفه برای انتقال حکومت و جامعه امارات به اقتصاد مدرن با پیشرفت در نظام‌های اداری، قانونی، مشارکت زنان و طرح‌های انرژی جایگزین را ببیند. در بحرین شاهد موفقیت بزرگ در مقابله با ویروس کشنده کرونا هستیم و این شاخصی از شاخص‌های موفقیت مدیریت عمومی و مدرن است که به دست جوانانی رقم می‌خورد که الزامات مدرن شدن را می‌شناسند و عناصر بومی را به کارمی‌برند که از توان‌هایی بالایی برخوردار است.
عمان اخیراً سلسله به ارث بردن قدرت را سازمان بخشید و به ثبات رسید همچنانکه دست به اصلاحات اقتصادی محسوسی زد و پل‌ها روابطی با همسایگان خود بنا کرد که هیچ مانعی پیش رویش نیست. بعد به کویت می‌رسیم که با وجود کشاکشی که در ماه‌های اول در دست گرفتن قدرت رهبری جدید روی داد، با وجود همه تعطیلی که موجب به هم ریختگی مدیریت عمومی شد، بیشتر عوامل آن با ابقای مجلس سال 2020 حل شد که از طیفی از گروه‌های بیشتر مستقل تشکیل می‌شود.
این شرح مختصر را ارائه نکردم تا بگویم همه چیز در بهترین حالت است بلکه به دو نتیجه کامل کننده هم برسم: اول اینکه تلاش‌هایی آغاز شده و نیازمند تکمیل است و بار تکمیل آنها چندان آسان نیست و دیگر اینکه آن تلاش‌ها به نحو مطلوب کامل نمی‌شوند مگر درسایه همبستگی که سهل و آسان به دست نمی‌آید بلکه نیازمند تلاش منظم و اراده سیاسی سختی است که به شکل جمعی برای محافظت از امنیت و ثبات تلاش کنند. تجربه ملت‌ها و مناطق دیگر این جهان به منافع گروهی رهنمون می‌شوند؛ زمانی که همبستگی حاکم شود و میزان اعتماد بین اطراف بالاتر برود و امنیت برقرار شود، منافع همه بیشتر می‌شود. تنها من نیستم که باور دارد، مردم این منطقه خلیجی درهم تنیده اجتماعی، حتی در دوره پیش از نفت پشتیبان همدیگر بوده‌اند. همچنانکه طوفان خطرات پیرامونی منطقه خلیج امروز بزرگ است و با مرور زمان بزرگ‌تر می‌شود، بیرون ماندن از درک واقعیت و تاریخ مایه خطرات است. بی هیچ شکی تحولات پس از مرحله ویروس شتاب بیشتری خواهند گرفت و موقعیت کشورهای بزرگ  تغییرمی‌کند. شاخص‌ها کاملاً آشکار دیده می‌شوند که تغییری در موقعیت کشورهای بزرگ در سطح جهان درحال شکل گیری است و درکنار افزایش خطرات ویروس جدید(تروریسم) که امروز بی رحمانه افریقای نزدیک و کشورهای مجاور را درهم می‌کوبد، کمبود منابع وجود دارد و تلاش و جدیت برای وفاق سپری دربرابر آن مخاطرات است.
سخن آخر:
اگر بخشی از راه حل نیستی، بخشی از مشکل نباش.