امل عبدالعزیز الهزانی
نویسنده سعودی
TT

روز تأسیس و حق تاریخ

در بازارهای شهرهای سعودی لباس‌های سنتی که مردم جزیره عربی در دوره تأسیس حکومت اول سعودی درسال 1728 میلادی به تن می‌کردند کمیاب شدند. همه از هفته‌ها پیش خود را آماده جشن بزرگداشت روز تأسیس می‌کردند که روز بیست و دوم فوریه برگزارمی‌شود. بزرگداشت این روز همه مؤسسه‌های عمومی و خصوصی را فراگرفت و مهم‌ترین مسئله توجه و اهتمام گسترده مردمی است.
همه کشورهای دارای تاریخ طولانی مانند ممالک اروپایی و امپراطوری ژاپنی نهایت توجه و اهتمام را به مستندسازی تاریخ خود می‌دهند به خصوص برای نسل‌های آینده، چرا که احساس ریشه‌داشتن کشورشان به آنها اعتماد به نفس، قدرت و عزت می‌بخشد و این احساسات بخشی مهم در ساخت هویت ملی و تقویت وابستگی به آن است.
تاریخ حکومت سعودی در سه دوره‌اش؛ اولی و دومی و سومی، دست‌مایه بسیاری از مورخان از منطقه نجد و با ملیت‌های مختلف عربی و مستشرقان غربی شد. نام‌های بزرگ در 300 سال از حوادث داخلی، منطقه‌ای و جهانی که به شکل زیادی در شکل‌گیری سه حکومت سعودی‌ یک ماده‌ تاریخی غنی یافتند که مایه کنجکاوی پژوهشگران برای کاوشگری، تحلیل و روایت می‌شود. البته نیازی به گفتن نیست که همه مورخان از چنین دقتی برخوردار نیستند هرچند هم برحفظ امانت در نقل علمی دقت کنند و همه در بذل تلاش‌ها برابر نیستند. و این سه قرن با رویدادهای پرهیجان و اثرگذار چیزی فراتر از حفظ امانت علمی در فهم شرایط محیطی می‌طلبد؛ شرایط اجتماعی، اقتصادی و همچنین انعکاس تحولات سیاسی منطقه‌ای و جهانی.
مهم‌ترین چیزی که می‌توان در اولین بزرگداشت تأسیس گفت سه مسئله است: اهمیت مستندسازی این تاریخ به شکلی مجرد، مصداقیت شفاف و دور ساختن خطاهایی که با اوضاع آن زمان سازگار نیستند و تناقض‌هایی که تراوش‌های ذهنی مورخان‌اند. این مستندسازی در حوزه کار متخصصانی است که در دانش و نزاهت شهره‌اند، بدون هرگونه اهمال در هر دوره‌ای که از پژوهش غایب بوده است؛ مانند دوره‌ای که منطقه نجد از روز اول تأسیس حکومت توسط شاهزاده محمد بن سعود و آغاز تحرکات سیاسی و نظامی برای توسعه دادن دایره قدرت خود از الدرعیه به سرزمین‌های مجاور، حوادث بزرگی که نقشه راهی ترسیم کردند همراه با تمایل شاهزاده برای ملحق ساختن مناطق جغرافیایی به پایتختش در هفده سال پیش از دعوت شیخ محمد بن عبدالوهاب.
سرزمین نجد درآن دوره نیازمند رهبری قدرتمند بود که مردانی قوی داشته باشد تا بتواند بزرگ‌ترین مشکل جامعه آن زمان که ناامنی بود را حل کند. رواج تجاوزها و حملات قبایل به همدیگر و چپاول و قتل به طوری که هیچ مسافری احساس امنیت نمی‌کرد و برخطوط بازرگانی تأثیرمی‌گذاشت. از امنیت خبری نبود چون هر شهر یا قبیله‌ای به شکلی مستقل زندگی می‌کرد و به حکمرانی برخود می‌پرداخت و نظام مستقل عرفی رایج بود. تلاش شاهزاده محمد بن سعود درآن دوره برای ملحق ساختن مناطق نزدیک و بعد هم دور به دنبال یک‌پارچه سازی به معنای سیاسی بود و نه دینی تا زیرحکومت مردی رشید باشد و امنیت را بگستراند و زندگی مردم و ارزاق‌شان را حفظ کند. مسله امنیت در جزیره عرب اولین تهدید زندگی اجتماعی و اقتصادی بود و در تاریخ هیچ نقطه جغرافیایی وجود ندارد که بدون رهبری سیاسی زندگی کند که امنیت را با قدرت اعمال نماید.
مسئله دوم که امروز یادآوری می‌کنیم اینکه تلاش‌های فردی دیگر چندان مفید نیست تا وقتی که زیر چتر یک مؤسسه موجه نباشد. در همین راستا چندین جمعیت جهانی برای تاریخ تأسیس شد که کارشناسانی از همه کشورهای جهان درآن عضویت دارند. این جمعیت‌ها در حفظ نام و شهرت و درک نقش بزرگ خود بسیار دقیق و حساسند. مشارکت با پژوهشگران خارجی در مطالعه تاریخ ما و تأمین اسناد و منابع مطالعاتی امری بسیار مهم است با توجه به اینکه این تاریخ چه اهمیت علمی و پژوهشی برای بسیاری ازآنها دارد چرا که انزوا یا دور ساختن حضور مورخ خارجی حقایق مهمی را از خوانش اکنون نظام دورمی‌سازد.
مسئله سوم و آخرین، اینکه تاریخ ملی برای نخبگان نیست بلکه برای عامه مردم است. و برای آنکه هرفردی در جامعه بتواند ریشه‌هایش را بشناسد، باید تلاش‌های همه اطراف مرتبط جمع شوند و مهم‌ترین دستگاه ذیربط در این مأموریت همان آموزش است. بازنگری درس تاریخ برای دانش آموزان مسئله‌ای ناگزیر است چون واقعیت کنونی منصفانه و قانع کننده نیست. در مراحل آموزش ابتدایی همه آنچه دانش آموز به آن نیاز دارد فهم مسائل مهم عمومی بدون غرق شدن در جزئیات است و در مراحل بعدی جرعه‌های اطلاعاتی افزایش می‌یابند تا تصویری کامل تشکیل شود. و در سطح دانشگاه‌ها به استثنای مدارس تخصصی تاریخ این موضوع به شکل کامل غایب شده که نمی‌توان فهمید و این کوتاهی بزرگی است که باید به آن رسیدگی کرد.
درنهایت هدف این نیست که نسل‌ها تاریخ نیاکان خود را درحافظه  بنشانند بلکه باید در وجدان خود نگه‌دارند.