عید فطر گذشته، قیمت نفت چندان بد نبود و خوش بینی زیادی نسبت به تقاضا از سوی چین وجود داشت.
اما اکنون، در حالی که عید قربان را جشن می گیریم، قیمت ها به شدت کاهش یافته و وضعیت کانتانگو بر قیمت ها حاکم شده است؛ منظورم در این است که قیمت قراردادهای نفتی در پایان سال از سطح نزدیک خود بالاتر است، زیرا گمان میرود بازار نفت در حال حاضر با مازاد عرضه و در پایان سال با کمبود مواجه شود.
اما این وضعیت در بازار کاغذی که بازار قرارداهای آینده نفت است، به شدت وجود دارد، در حالی که در بازار واقعی، قیمتها شاهد وضعیت متفاوتی هستند، زیرا معامله گران و خریداران در آنجا احساس میکنند که عرضه نفت به ویژه نفت خام متوسط و سنگین روبه کاهش گذاشته که چینیها آن را دوست دارند زیرا هنگام پالایش، مقادیر بیشتری گازوئیل تولید میکند.
این فاصله بین بازار فیزیکی و بازار کاغذی نقطه کانونی در سیاست فعلی سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) است که توسط شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان، وزیر انرژی سعودی به عنوان وضعیتی که باید به آن رسیدگی شود و کار برای حل آن در حال انجام است بیان شد.
قطع ارتباط بین دو بازار همان چیزی است که اوپک و متحدانش را مجبور کرد عرضه را به شدت کاهش دهند تا بازار کاغذی به بازار واقعی برسد.
با این حال، بازار کاغذی هنوز با واقعیت مطابقت ندارد و در اینجا سعودی یک کاهش داوطلبانه اضافی حدود یک میلیون بشکه در روز، از ماه جولای، چند روز بعد، انجام داد.
این کاهش هدیهای به بازار بود و به نظر میرسد تمدید آن برای مدت طولانی عیدی است که سعودی به بازار ارائه خواهد کرد.
همه این تحولات نباید توجه ما را از تصویر بزرگ که کمبود عرضه در میان مدت و بلندمدت است، منحرف کند و این چیزی است که ما آن را به کنفرانس بینالمللی اوپک که هفته آینده در وین برگزار میشود، واگذار میکنیم که به بحث در باره چالشهای دراز مدتی که با آنها روبرو هستیم و هیچ کس به آنها توجه نمیکند اختصاص داده شده است.
ظرافت میبخشید، زیرا حاوی چیزی است که محدود به تعداد انگشت شماری از نویسندگان است که زندگی را در اشیای بیجان میبخشند و ما را به لذت خواندن راهنمایی میکنند. در میان نویسندگان هم نسل او، کسی نیست که از نظر دقت و ظرافت با او برابری کند، با توجه به این که او بیشتر آنها را در شتابان روزگار سخت و به احتمال زیاد بدون تصحیح و بازنگری مانند نوابغ نثر اروپا نوشته است.
او سخت گیر بود و در هر چیزی که مینوشت از سازش پرهیز میکرد و مطمئن هستم که به شگفتی و حیرت خوانندگانش اهمیت نمیداد، زیرا راز پنهان او کشف شخصیتی بود که از خاکستر فراموشی برانگیخت و جامهای ازطلا به تنش کرد.
من یک بار سعی کردم متنهای آزورین را با متنهای مدلهایش مقایسه کنم، اما به کسی توصیه نمیکنم که چنین ماجراجویی را انجام دهد، زیرا این بافت یگانهای است و هیچ فایدهای ندارد آنچه را که او در سبک منحصر به فرد خود روشن میکرد مرور شود. او با نگاهی لطیف و مهربان به اسپانیای باستان سفر کرد و سنگها و درختانی را که سرعت از چشمها میپوشاند یا متنهایی که از آنها لذت میبرد و به ما لذت میداد، روشن کرد.
صد و پنجاه سال از تولد او میگذرد و کتابهایی که او برای ما به جا گذاشته هنوز بهترین نثر در زبان اسپانیایی است و معجزهای بیبدیل است، زیرا آزورین همتا ندارد.
او همچنین متون تئاتری نوشت و چند رمان که با گذشت زمان به فراموشی سپرده شدند. اما مهمترین آثارش مقالات اوست که هر روز بدون هیچ اشتباهی مینوشت و نگاه بسیار خاصی به اسپانیا را به ما نشان میداد. و زمانی که آن کتابها را پدید آورد که گمان میکرد در آنها عمیق است، در واقع سطحی نگر بود. اما عظمت او در آن مقالاتی بود که هر روز زندگی خود را با آنها پر میکرد و روش منحصر به فرد خود را برای آشکار ساختن مخازن طبیعت یا خواندن کتابهایی که ما را در معرض زیباییهایی قرار میداد که هیچ کس به آن توجه نمیکرد روشن میکرد. آثاری که او مدتها به آنها اختصاص داده بود، در آزمون زمان تاب نیاوردند، اما این مقالههای روزنامهنگاری او بودند که در طول سالها سربلند بودند. برای این، و برای چیزهای بیشمار دیگر، آزورین را باید خواند، زیرا به ما نشان میدهد که چگونه هستیم، چگونه خودمان را تصور میکنیم، و چون حقیقت عمیقی در متون او وجود دارد که امروز به مناسبت 150 سال تولد او شایسته یادآوری است.