انعام کجه جی
روزنامه نگار ونویسنده
TT

​سرمایه گذاری درمرگ

در فرانسه برای آنکه متوفی به قبری برسد، باید اجازه دفن داشته باشد. و این روالی طبیعی و مشخص است و در همه جهان از آن تبعیت می‌شود. اما چیزغیر قابل درک این است که شهرداری پاریس از دادن این اجازه به صدها متقاضی ناتوان باشد. سال گذشته کمتر از 200 مجوز در مقابل 5هزار درخواست صادر کرد. طبق دستورات، هر فرانسوی حق دارد در شهری که در آن زندگی کرده دفن شود. اما پاریسی تنها شهروندی است که دیگر رؤیای رفاه خفتن در خاک شهرش را در سر ندارد. پیکرش به حاشیه‌های دور و اطراف مهاجرت می‌کند. مدتی پیش رسانه‌ها به داستان نویسنده و نمایشنامه نویس پیر، میشل دیون پرداختند؛ عضو آکادمی فرانسه و دارنده نشان افتخار معادل فرمانده. در ایرلند آن طور که ادب مداران می‌گویند،«اجل سراغش آمد» بی آنکه آنجا «به خاک سپرده شود». دخترش خواست او را مطابق وصیتش در مقبره مون پارناس در مرکز پاریس به خاک بسپارد. اما قانونی جدید اجازه نمی‌دهد کسی که در لحظه مرگ مقیم پایتخت نبوده در آن دفن شود. از این گذشته از کجا می‌تواند مجوز بگیرد وقتی قبرستان پر از ساکن شده باشد و در آن جایی برای مسافر جدید وجود ندارد؟ قبرها برای مدتی مشخص، ده یا بیست سال اجاره داده می‌شوند. آنها ملک ابدی مالکان‌شان نیستند. اگر فرزندان متوفی اقدام به تمدید قرارداد اجاره نکنند، قبر برای مسافری دیگر آماده سازی می‌شود. اینگونه بود که پیکر میشل دیون برای چند روزی در لیست انتظار ماند تا اینکه شهردار پاریس وارد صحنه شد و قبری برایش دست و پا کرد. تعجب اینکه اعضای آکادمی فرانسه به «جاودان‌ها» ملقب می‌شوند.
با فرا رسیدن پاییز فرانسوی‌های سرگرم جشن مردگان می‌شوند. گل داوودی به دست که به آن کریسانتیم می‌گویند، به زیارت خاک مردگان‌شان می‌روند. سنتی شبیه خانواده‌های عرب که روز عید قربان به زیارت قبر مردگان خود می‌روند.
گزارشی وجود دارد که به «معضل» بالا رفتن سن و پیری ساکنان می‌پردازد. و این در حقیقت مشکلی است فرانسوی. جوانان از اینکه کار می‌کنند و مالیات سنگین می‌پردازند تا حقوق لشکر بازنشستگان و هزینه‌های بهداشت و درمان‌شان را تأمین کنند، شاکی‌اند. دو جنگ جهانی اول و دوم جان میلیون‌ها انسان را چید در حالی که در اوج جوانی بودند. فرصت نیافتند تا پیر شوند. و پس از آرام گرفتن توپ‌ها و پیشرفت درمان و خدمات پزشکی، مردان و زنان تا سن هشتاد و نود سالگی هم می‌رسند.
آمار رسمی نشان می‌دهند که 22 هزار شهروند وجود دارند که از مرز صد سالگی گذشته‌اند.
هر جانی با مرگ روبه رو می‌شود. و به نظر می‌رسد موسمش فرارسیده چون قبرستان‌ها دیگر کشش ندارند. تنها در پاریس 14 قبرستان بزرگ وجود دارد. و بسیار اتفاق می‌افتد که اعضای خانواده برای صرفه جویی در مکان و هزینه‌ها به شکل عمودی دفن می‌شوند. یعنی به شکل صندوق‌های روی هم. پاریسی‌ها پیش از رسیدن اجل‌شان اقدام به خرید قبر می‌کردند، اما دستوراتی که چند سال پیش صادر شده مانع از رزرو قبرها می‌شوند.
همه سخنان بالا بهانه‌ای است برای این موضوع: رئیس گروه سرمایه‌گذاری استان نجف پرده از طرح ایجاد قبرستان نمونه‌ای برداشت که براساس درخواست فلان شرکت ایجاد شده است. او گفت این طرح تمدنی سودهای اجتماعی و اقتصادی و تمدنی برای عراق خواهد داشت. پیش از این درباره مدارس نمونه و بیمارستان‌های خصوصی می‌شنیدیم اما مقبره‌های...؟ در نجف «وادی السلام» بزرگ‌ترین مقبره جهان قرار دارد، با 6 میلیون قبر. یونسکو آن را در فهرست میراث بشری قرارداد. آیا به موزه تبدیل می‌شود؟ در فرهنگ لغت لسان العرب به دنبال معنای استثمار/سرمایه گذاری در باب ثَمَرَ گشتم. مطمئن شدم که این فعل ثلاثی متعلق به کاشتن درخت است و گیاهانی که میوه می‌دهند. می‌دانم که این اشتقاق معنای مجازی دارد. اما خیالم به سمت استخوان‌هایی رفت که در خاک می‌رویند و سبز می‌شوند و شاخه‌هایشان قد می‌کشند و زمین‌هایی را پرمی‌کنند که سیر نمی‌شوند.