ممدوح المهینی
مدیر کل کانال های العربیه و الحدث
TT

جنگ نجبا

اصطلاح «جنگ با تروریسم و تندروی» به کالایی ارزان قیمت تبدیل شده که برای اهداف تبلیغاتی استفاده می‌شود. برای چندین دهه در گوش ما تکرار شد، اما نتایج آن بر روی زمین واقعیت ناامید کننده‌است. بر شدت و حدت افکار افراطی خشن افزود و گرو‌های تروریستی ویرانگرتر و خون‌ریزتری ظهور یافتند.

در خاورمیانه جنگی میان دو گفتمان برقرار است که از سوی کشورها و جریان‌های سیاسی حمایت می‌شوند که دیدگاه‌ها و اهداف کاملا متفاوت درباره آینده منطقه‌ دارند. گفتمان تبلیغانی که خود را در قامت جنگنده با افراط‌گرایی معرفی می‌کند در حالی که سیاست‌هایی در پیش می‌گیرد با اصول اعلام شده تعارض دارند. و گفتمانی دیگر که خواستار عمق بخشیدن به مفاهیم تسامح و همزیستی روی زمین به شکل عمیق و نهایی است.

ترکیه و متحدش قطر گفتمان اول را به پیش می‌برند. حذف این دو کشور تنها برای چند دقیقه از روی نقشه به هر پژوهگشر منصفی زیان‌های بی شماری را نشان خواهد داد که اگر این دو کشور نبودند اتفاق نمی‌افتادند. اما در واقعیت هستند و دیدگاه ویرانگر خود در حمایت از گروه‌های تندرو و حمایت از شبه نظامیان در کشورهای متعدد (کاملا به روش ایران) ادامه می‌دهند که شبه نظامیان تروریستی را حمایت مالی می‌کند و آموزش می‌دهد و در چندین کشورعربی جابه جا می‌کند.

ترکیه در دوره رئیس جمهوری اردوغان به سمت مورد علاقه انواع مختلف گروه‌هایی تبدیل شد که تضمین کننده استمرار تفکر ایدئولوژیک افراطی‌اند و از آنها برای اجرای برنامه‌های آنکارا در تشکیل شبه نظامیان مسلح استفاده می‌کند و برای رسیدن به اهداف خود در سوریه و لیبی و دیگر کشورها آنها به کارمی‌گیرد. این سیاست‌ها از داخل خود ترکیه و از سوی چهره‌های سیاسی مشهور با انتقاد مواجه شده به گونه‌ای که اخیراً کمال کلیگدار اوغلو رئیس حزب ملت‌های ترکیه از سیاست‌های حزب عدالت و توسعه برای حمایت از گروه‌های اخوان و دشمنی با کشورهای بزرگ عرب انتقاد کرد.

از سویی دیگر قطر نقش‌های متعددی در زنده نگه‌داشتن گفتمان افراطی بازی می‌کند و نقش تأمین کننده مالی تضمین شده برای تعدادی از گروه‌ها و جماعت‌های افراطی حتی در اروپا را ایفا می‌کند(کریستین شینو یکی از نویسندگان کتاب «برگ‌های قطری» با عدد و رقم نشان می‌دهد چطور قطر اروپا را غرق در جماعت‌های افراطی ساخت با حمایت از طرح‌های آنها با مبالغی که به 260 میلیون یورو می‌رسد). وقتی این پول‌های بی حسابی از دوحه به سمت آنها سرازیر می‌شود، در مقابل گفتمان تسامح و برادری انسانی می‌ایستند که تلاش می‌کند در خرد و قلب میلیون‌ها مسلمان جا باز کند. با اینکه دوحه ادعای مبارزه با تروریسم می‌کند و به محاکمه صوری اشخاصی که وزارت خزانه‌داری امریکا آنها را در فهرست تروریسم گنجانده (مانند تأمین کننده مالی «القاعده» عبدالرحمن النعیمی) دست می‌زند، در حالی که او حقیقتاً آزاد است و مقامات قطری در مراسم ازدواج فرزندانش جلوی دوربین حاضر می‌شوند.

دولت‌های پیاپی امریکا با سهل‌انگاری با این جریان‌هایی که در رگ‌های ایدئولوژی‌های افراط‌گرا خون تزریق می‌کنند، مرتکب اشتباه بزرگی می‌شوند و در نتیجه فرصت زندگی را برای همه گروه‌های تروریستی مهیا می‌سازد که تنها با وجود حمایت مالی و فکری بدون نظارت جان می‌گیرند با اینکه تبلیغات دروغین و پر زرق و برق تقدیم غرب می‌کنند.

به همین دلیل می‌فهمیم که قطع ارتباط با قطر گامی قاطع و تاریخی برای نابود ساختن چنین تباهکاری آشکاری بود. و سعودی، مصر، امارات و بحرین این مسئولیت را بردوش می‌کشند تا چنین رفتار برهم زننده ثبات و خطرناک نه فقط برای منطقه خلیج بلکه برای همه خاورمیانه و شاید کل جهان را از بین ببرند. با افکار افراطی مواجه شدیم که به سرعت و به شکل تشیکلات تروریستی سازماندهی می‌شوند و به آسانی از جایی به جای دیگر جابه جا می‌شوند آن هم به دلیل حمایتی که از آنها می‌شود.

چهار کشور وارد جنگی حقیقی شده‌اند که پیش چشم ما روی می‌دهد و تبلیغاتی نیست. تلاشی برای پایان دادن به گفتمان خشونت و تندروی و تقویت مفاهیم تسامح و همزیستی، اول در درون مرزهای خود و در منطقه‌ای که از مدت‌های مدید با آن مفاهیم آشنا نیست. به دلیل همین جنگ شاهد ائتلاف بزرگی میان جریان‌های سنی و شیعه افراطی هستیم که تلاش می‌کنند چهره سران این کشورها و اهداف آنها را مخدوش و لکه‌دار سازند.

این افکار روشنگرانه به طور کامل با چشم انداز این کشورها در ایجاد محیطی سالم و درست از نظر اخلاقی و انسانی و اجتماعی و اقتصادی و شکست حامیان فرهنگ‌های کینه و افراط در اسرع وقت و پیش از آنکه نسل‌های آینده آلوده به آنها بشوند، همخوانی دارد. بدون شک این جنگی است که شایسته است برآن نام جنگ نجبا نهاد.