روز سهشنبه، یک طرف دولتی کانادا سناریوهای پیشبینیشده برای تولید این کشور تحت سیاستهای اقلیمی را منتشر کرد که به نوعی تکان دهنده و حتی ترسناک بودند.
بر اساس گزارش «CER» که مسئولیت تنظیم بخش انرژی در کانادا را بر عهده دارد، در صورت پایبندی جهان به سناریوی حفظ افزایش دمای کره زمین در 1.5 درجه سانتیگراد که سناریوی اصلی توافقنامه پاریس در باره تغییرات آب و هوایی است، تولید این کشور طی 30 سال 76 درصد کاهش خواهد یافت.
البته چرا از چنین سناریوهایی تعجب نمیکنیم؟! زیرا طرف کانادایی گفته است که بر اساس مطالعات و ارقام آژانس بینالمللی انرژی از ورودیهای سناریو استفاده کرده است و در اینجا نمیخواهم یکی از صداهایی علیه آژانسی باشم که وجودش را محترم میدانم حتی اگر بسیاری از نظراتش منطقی به نظر نرسد، اما برای نشان دادن جدیت گزارشها و بررسیهای صادره از سوی آژانس و هر طرف دیگر به این موضوع اشاره کردم.
دفتر کانادا شفاف بوده و میگوید که اینها پیشبینی و پیشنهادهایی برای سیاست نفتی کانادا نیست، یعنی از سناریو بودن فراتر نیستند، اما سناریوهای نگران کنندهای که در ابتدا اشاره کردم.
حال بیایید صحت این سناریوها را تصور کنیم، زیرا این بدان معناست که کانادا که تولید خود را در سال گذشته به 5 میلیون بشکه در روز رساند، پس از یک یا دو دهه نمیتواند این سطح را حفظ کند و اینجا صحبت از کاهش قابل توجه درآمد نفتی کاناداست.
به نظر من چه کانادا بخواهد نفت خود را کاهش دهد و به توافقات و معاهدات بینالمللی عمل کند یا نه، واقعیت میگوید کانادا که یکی از بدترین نوع نفت سازگار با محیط زیست یعنی نفت سنگین را تولید میکند، هر کاری که در این مدت انجام دهد نمیتواند تولید خود را افزایش دهد. بنابراین، فداکاری که همه سعی در ترسیم سناریوهای پیرامون آن دارند، در واقع یک ازخودگذشتگی نیست، بلکه کاهش طبیعی تولید است.
این تنها کانادا نیست که شاهد کاهش تولید خواهد بود، بلکه ایالات متحده، روسیه و بسیاری کشورها که امروز آنها را در قدرت نفتیشان میبینیم. شاید روسیه کشوری باشد که بیش از همه در مورد کاهش تولید داوطلبانه صحبت میکند، در حالی که در واقع روسیه نیز در تولید خود با مشکلات فنی روبه رو است و این مشکلات به مرور زمان بدتر خواهند شد، به ویژه با خروج بسیاری از شرکتهای خدمات میدان نفتی از روسیه مانند «شلمبرژه» و «بیکر هیوز» و دیگران.
واقعیت دردناکی در انتظار جهان است و ارتباط نزدیکی با ناتوانی شرکتها در پمپاژ بیشتر نفت از میادین قدیمی دارد و تنها فنآوری دیگری و انقلاب دیگری مانند نفت صخرهای جهان را نجات میدهد، اما دیگر انقلاب نفت صخرهای نمیتواند دنیا را نجات دهد. آیا همه چیزهایی که در مورد قربانی کردن نفت برای آب و هوا میشنویم واقعا درست است؟
نکته اصلی در اینجا این است که اگر کاهش قابل توجهی در تقاضا در طول سه دهه آینده رخ ندهد، جهان باید با قیمتهای بالای انرژی دست و پنجه نرم کند و کشورهای عضو «اوپک» همچنان نفت را برای بقیه جهان پمپاژ میکنند.
TT
نفت قربانی آب و هوا
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة