علاء شاهين صالحة
صحافي لبناني. عمل مديراً لتحرير وكالة «بلومبرغ» في الشرق الأوسط وأوروبا. يشغل حالياً منصب مدير التدريب وتطوير المحتوى في «المجموعة السعودية للأبحاث والإعلام».
TT

نه در دفاع از جنگ‌های تجاری ترامپ، اما…

جهت‌گیری رئیس‌جمهوری ایالات متحده دونالد ترامپ برای اعمال اقدامات حمایتی سخت‌گیرانه علیه شرکای تجاری کشورش، تهدیدی جدی برای جهانی‌شدن است که از دهه‌ها پیش با آن مواجه نبوده‌ایم. اما عدم پذیرش این موضوع که ناخشنودی ترامپ و حامیانش از توافق‌های تجارت آزاد، در واقع دارای منطقی قوی است، تنها باعث تأخیر در تلاش‌ها برای رسیدن به راه‌حل‌هایی خواهد شد که اقتصاد جهانی را از پیامدهای جنگ‌های تجاری در آینده حفظ کند.
برای سال‌ها، نهادهای بین‌المللی و بسیاری از کارشناسان اقتصاد به تأکید بر نقش مثبت آزادسازی تجارت پرداخته‌اند، از جمله بالا بردن ده‌ها میلیون نفر از شهروندان کشورهای در حال توسعه از فقر تا کنترل تورم در اقتصادهای ثروتمند، به‌ویژه به دلیل غرق کردن بازارها با محصولات چینی یا آسیایی با قیمت‌های ارزان. جهانی‌شدن فرصت‌هایی را برای شرکت‌های بزرگ فراهم کرده تا با سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه، ظرفیت‌های تولیدی خود را به آن کشورها منتقل کنند و این امر به تقویت سودهای آن‌ها از یک طرف و ایجاد فرصت‌های شغلی در بازارهای جدید از طرف دیگر کمک کرده است.
شعار اصلی در اینجا این بود که منافع آزادسازی تجارت از زیان‌ها بیشتر است، یا حداقل به اندازه‌ای کافی برای جبران خسارت‌های ناشی از آن کافی است، به این معنا که «جزر و مد می‌تواند همه کشتی‌ها را بالا ببرد». فرض اصلی در اینجا این بود که نابودی برخی صنایع یا مشاغل به دلیل رقابت تجاری با چین یا هند، به مردم انگیزه خواهد داد که فوراً به سمت مشاغل و صنایع جدید با رقابت کمتر حرکت کنند. اما این سادگی «نظری» به اندازه کافی به واقعیت تبدیل نشده است. چگونه؟ تحقیقات نشان می‌دهند که بیشتر مردم ممکن است فرصت‌های شغلی با درآمد کمتر از شغل‌هایی که از دست داده‌اند را پذیرفته و در عوض در شهرهای خود بمانند. اوضاع آن‌ها با گذشت زمان بدتر می‌شود و آن‌ها و خانواده‌هایشان به رهبری احزاب سیاسی مخالف جهانی‌شدن تبدیل می‌شوند.
نکته جالب این است که تعدادی از اقتصاددانان برجسته شروع به کاشتن بذرهای تردید در مورد اندازه عواید آزادسازی تجارت برای کشورهای ثروتمند و فقیر به‌طور یکسان کرده‌اند، یا درباره شرایطی که این منافع را همراهی کرده است. یکی از این افراد دنی رودریک، اقتصاددان آمریکایی - ترکیه‌ای و برنده جایزه نوبل است. رودریک در یکی از کتاب‌های خود اشاره می‌کند که بزرگ‌ترین موفقیت‌های آسیایی مبتنی بر صادرات (چین، ژاپن، کره جنوبی و تایوان) علی‌رغم مواجهه با تعرفه‌های گمرکی «متعدل» و بالاتر از آنچه امروز است، به دست آمده.
آبجیت بانرجی و استر دوفلو، که خودشان برنده جایزه نوبل هستند، با رودریک موافقند، اما از رویکردی برای افزایش حمایت‌های دولتی در غرب برای آموزش و توانمندسازی کسانی که تحت تأثیر رقابت جهانی قرار گرفته‌اند، حمایت می‌کنند؛ امری که تحقیقات نشان داده است که برنامه‌های فعلی در این زمینه به‌طور کامل شکست خورده‌اند.
هیچ‌کس، شاید به جز ترامپ و دستیارانش، خواهان جنگ‌های تجاری نیست که اقتصاد جهانی را تهدید کند. چرا که این اقدامات اگر به مرحله اجرا درآید، نرخ تورم در ایالات متحده را افزایش خواهد داد که می‌تواند منجر به افزایش نرخ بهره جهانی و تأثیر منفی بر رشد اقتصادی و هزینه‌های بدهی شود. همچنین جنگ تجاری بین واشنگتن و پکن می‌تواند منجر به کاهش نرخ رشد در چین شود که به معنی کاهش قیمت نفت است. در اینجا همه بازنده هستند.
اما جهان اکنون قیمت تأخیر در پذیرش شکست در برخورد با پیامدهای سیاسی و اقتصادی و توافق‌های تجارت آزاد را می‌پردازد، حتی اگر این خسارات نسبت به عواید به‌دست‌آمده کم باشد. شرط‌بندی اکنون بر این است که شرکای اصلی آمریکا قادر به رسیدن به توافقاتی با ترامپ باشند که منافع خاصی برای او به همراه داشته باشد، که این امر عملاً ممکن است. آنچه غیرقابل قبول است این است که جهان تنها به این فکر کند که ترامپ چهار سال دیگر در سمت خود خواهد ماند، بدون آن که به معاون او، جی دی ونس، که از «کمربند زنگ زده» آمریکا آمده و بزرگ‌ترین هزینه‌های جهانی‌شدن و آزادسازی تجارت را پرداخته، توجه کند.