ممدوح المهینی
مدیر کل کانال های العربیه و الحدث
TT

پدیده گرم کردن جوامع عربی

این پدیده قدیمی است، اما همچنان ادامه دارد. رژیم‌ها، سازمان‌های افراطی و میلیشیاهای فرقه‌ای از آن استفاده می‌کنند. هدف آن بسیج و افزایش التهاب جوامع عربی برای اهداف گوناگون است و با کمک پلتفرم‌ها و رسانه‌های ایدئولوژیک، به‌طور مداوم به تحریک و بسیج مردم می‌پردازند.
۱. کسب مشروعیت
این گروه‌ها از روش گرم کردن جامعه بهره می‌برند و گفتمانی جنگ‌طلبانه علیه دشمنان و توطئه‌گران غربی، به‌ویژه برای کسب مشروعیت داخلی حکومت، اتخاذ می‌کنند. این روش ساده است و تنها به سر دادن شعارها، مشت‌های گره‌کرده، به چالش کشیدن جهان خارج و ادعای شکست توطئه‌ها نیاز دارد.
۲. فرار از مشکلات داخلی به مسائل خارجی
این روش برای منحرف کردن نگاه‌ها از شکست‌های اقتصادی، معیشتی و آموزشی استفاده می‌شود و با جلب توجه مردم به مسائل احساسی مرتبط با دین و ملی‌گرایی همراه است. ساختن یک اقتصاد موفق، توسعه زیرساخت‌ها، ایجاد نهادهای دولتی کارآمد و سیستم آموزشی مدرن، وظایف دشواری هستند که به زمان، تلاش و کار زیاد نیاز دارند. مروجان پدیده داغ کردن جوامع عربی در این زمینه شکست می‌خورند و به جای آن، دشمنی خارجی می‌سازند، علیه او اعلام جنگ می‌کنند و اجازه نمی‌دهند که مردم درباره جنگ داخلی مهم‌تری علیه فساد، فقر و جهل صحبت کنند. از همین رو، جمله معروف «هیچ صدایی بالاتر از صدای نبرد نیست» را می‌توان به‌خوبی درک کرد.
۳. گسترش نفرت و تحریک اجتماعی
یکی دیگر از اهداف این پدیده، بسیج عمومی و ترویج گفتمان نفرت، خشم و تحریک در جوامع عربی است. این کار به‌طور مداوم توسط گروه‌های اسلام سیاسی سنی و شیعه انجام می‌شود که معمولاً از مسئله فلسطین به‌عنوان ابزاری برای این منظور استفاده می‌کنند. هدف واقعی، حمایت از فلسطین نیست، بلکه تضعیف مشروعیت دولت‌های معتدل منطقه است، زیرا این گروه‌ها با این دولت‌ها دشمنی دارند و برای سرنگونی آن‌ها تلاش می‌کنند، حتی با وجود تلاش‌های گسترده‌ای که این کشورها برای مسئله فلسطین انجام داده‌اند. آنچه در غزه رخ داد، به‌سرعت از حمله به اسرائیل به تحریک علیه کشورهای خلیج، مصر و اردن تبدیل شد، گویی این کشورها مسئول کشتار مردم غزه هستند!
رهبران جریان‌های اسلام سیاسی به‌خوبی از این واقعیت آگاه‌اند، اما از این رویدادها برای داغ کردن جوامع عربی و تضعیف دولت‌های معتدل بهره می‌برند. آن‌ها از رسانه‌های خاصی برای این هدف استفاده می‌کنند. این همان چیزی است که اکنون در سوریه رخ می‌دهد؛ گروه‌هایی در تلاش‌اند جامعه سوری را به سمت تنش سوق دهند تا دولت دمشق را وادار به رویارویی نابرابر با اسرائیل کنند و تلاش‌های آن را برای بازسازی اقتصادی و سیاسی کشور از بین ببرند و سوریه را درگیر جنگ‌های بی‌پایان نگه دارند. عجیب است که برخی حکومت‌ها، ناآگاهانه، در این روند مشارکت دارند و به گروه‌های مخالف خود کمک می‌کنند تا مردم را علیه آن‌ها تحریک کنند.
بسیاری از رهبران این پدیده سرنوشت‌های غم‌انگیزی داشته‌اند:
- جمال عبدالناصر جوامع عربی را گرم کرد و سرانجام به شکست سال ۱۹۶۷ انجامید و سه سال بعد درگذشت.
- صدام حسین عرب‌ها را تحریک کرد و در نهایت در یک پناهگاه زیرزمینی دستگیر شد.
- بشار اسد از تمام شعارهای تحریک‌آمیز استفاده کرد و با پول‌هایش به مسکو گریخت.
- حسن نصرالله پیروانش را به شورش واداشت و جنازه‌اش پنج ماه پس از کشته شدنش دفن شد.
- اسامه بن لادن سرانجام به دریا انداخته شد و سازمانش پس از سال‌ها تحریک و جنگ نابود شد.
این افراد کشورهایی ویران، اقتصادهایی فروپاشیده، ملت‌هایی سرگردان، دهان‌هایی گرسنه و سیل خون بی‌گناهان را بر جای گذاشتند.
چرا این پدیده همچنان ادامه دارد؟
این سؤال مطرح می‌شود که چرا پدیده داغ کردن جامعه با وجود شکست‌های مکرر آن بازمی‌گردد؟ چرا این افراد در استفاده از آن موفق می‌شوند، باوجود اینکه از نظر سیاسی و اقتصادی ناکام بوده است؟
پاسخ این است که جریان‌های اسلام‌گرای افراطی و ملی‌گرایان تندرو برای مدت طولانی بر ذهنیت جوامع عربی مسلط بوده‌اند و آن‌ها را با فرهنگی تغذیه کرده‌اند که به‌راحتی پذیرای چنین ایده‌های احساسی است. تمام مسائل شریف برای اهداف غیرشریف مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند. مسائل مربوط به دین، وطن‌پرستی و سرزمین به ابزارهایی برای بسیج جوامع و سوق دادن آن‌ها علیه خودشان و آینده‌شان تبدیل شده‌اند.
راه‌حل، اتخاذ رویکردی متفاوت است: پدیده خنک کردن جوامع عربی. این امر از طریق تمرکز بر مسائل ضروری که زندگی مردم را بهبود می‌بخشند، مانند اقتصاد، آموزش، سلامت و افزایش سطح درآمد، امکان‌پذیر است.
این همان چیزی است که در کشورهای خلیج شاهد آن هستیم؛ کشورهایی که بر چالش اصلی، یعنی ساخت دولت‌های ثروتمند و رقابتی در جهان متغیر امروز تمرکز کرده‌اند. اکنون مردمی که در این کشورها زندگی می‌کنند، صرف‌نظر از ملیت، نژاد و دینشان، احساس می‌کنند در مکانی مناسب برای تحقق آرزوهایشان قرار دارند.
این مسیر با ترویج آگاهی عقلانی و واقع‌بینانه آغاز می‌شود که به‌تدریج از شدت التهاب کاسته و پدیده داغ کردن جوامع را تضعیف خواهد کرد.