استعفای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران تنها نشانی از یک استعفای معمولی نبود بلکه دلیلی بود برای شدتیافتن گرایش رادیکال و اصلاحطلب که در مبارزه با یکدیگر، بر آن شدند تا تقصیر ناکامی توافق هستهای را بر دوش گرایش اصلاح طلبانه قرار دهند و مسئولیت اوضاع بحرانی اقتصادی را حاصل سیاست آنان معرفی کنند.
مهمتر از استعفای ظریف تفسیرهای مختلفی بود که برای آن استعفا بیان شد؛ تفاسیری که نشاندهنده آشفتگی بزرگ سیاست ایران است. گرایش اصولگرای رادیکال در برابر اینکه دلیل استعفای ظریف عدم دعوت او به حضور در سفر اسد به ایران بود، بیان کرد که این عدم دعوت حاصل یک اشتباه پروتکلی بود که باعث شد نتوان در این دیدار ناگهانی اسد از ظریف دعوت بهعمل آید. برخی تفاسیر نیز میگویند که ظریف دو ماه پیش استعفای خود را، در اثر اختلاف شدید با دستگاه اداره روحانی بر سر توافق با گرایش رادیکال اصول گرا، تقدیم کرد، و البته در این میان برخی از نمایندگان مجلس نیز دلایل دیگری برای استعفای او بیان کردند و زمان آن را خیلی به پیشتر از این زمان بازگرداندند.
همه این گفتههایی که برای تفسیر استعفای ظریف بیان شد تأکید میکند که ایران در برابر این قضیه دچار آشفتگی قابلملاحظهای شدهاست. برخی از اطلاعات حاکی از آن است که منبع این آشفتگی نحوه تعامل با بشار اسد است، بهویژه که برخی از گزارشها از اختلاف شدید بر سر استفاده از اسد در بسط نفوذ در سوریه حکایت میکند؛ بهگونهای که در چند روز گذشته دو جناح از ارتش سوریه با یکدیگر درگیری مسلحانه یافتند: جناحی که تابع روسیه بود و جناح دیگری که طرفدار ایران بود.
البته بازهم باید تکرار کرد که پشتپرده استعفای ظریف و کوتاهآمدن او از آن هرچه که باشد نشانهای بازپروی رژیم ایران برای جلوگیری از تبعات آن است. نکته جالب توجه نیز نحوه استعفای ظریف است که در طی آن او استعفای خود را نه تقدیم روحانی کرد ونه به رهبر ایران استعفای خود را اعلام نمود، بلکه این خبر را از راه اینستاگرام، یعنی وسایل ارتباط جمعی که رهبر ایران و طرفدارنش بسیار آن را ناخوش میدارند، اعلام کرد، و در آن ملت ایران را مورد سخن قرار داد.
البته آن سوی دیگر استعفای ظریف اهمیت بسیار دارد که در فراخوان او برای عدم استعفای دیگر دیپلماتها در دستگاه خارجی ایران نمود مییابد؛ و این مسئله بدان معناست که بسیاری از کارمندان ارشد وزارت خارجه ایران، پس از استعفای ظریف، قصد داشتند استعفا کنند. در برابر این مسئله تنها میتوان این تفسیر را مطرح کرد که این گزارشها حکایت از یک اختلاف عمیق و شکاف روشن در بنیه رژیم ایرانی دارد.
اما اینک بازگشت ظریف از استعفای خود میتواند آغازی برای درمان این دوپارگی موجود در رژیم ایران شود؟
هیچکس انتظار ندارد که تغییر در حالت کنونی رژیم ایرانی ایجاد شود زیرا که این رژیم از زمان سرکوب اعتراضات ۸۸ دچار ضربه مهلک شده و اینک در برابر از بینرفتن ارزش ریال ایران و اعتصابات مختلف کارگری و صنفی و وضعیت سخت اقتصادی یارای ادامه حیات ندارد.
از زمانی که پرزیدنت دونالد ترامپ خواستار الغای این توافق شد حسن روحانی و محمد جواد ظریف آماج حملات تندروها قرار گرفتند و مسئولیت این اوضاع نابهسامان بر دوش آنها افتاد. البته کار بهجایی رسیده بود که خامنهای تصریح کرد: «نمیخواهم عاقبت این توافق را خیانت بنامم اما بدون تردید یک اشتباه بزرگ بود».
در مقابل اظهارات ظریف، گویی ناقض سخنان رهبر ایران بود و او یکجا گفته بود که اینک و در اوضاع کنونی سخن از اصلاحطلب و اصولگرا بیراه است و باید همه بدانند که ما در یک کشتی نشستیم و هر ضرری بدان دامان همگان را میگیرد.
بههرحال این استعفا نشان یک لرزش شدید در رژیم ایران است و میتوانست طوفان شدید را برای کل رژیم ایران پیش آورد و البته تا هماینک نیز روشن نشدهاست که آیا بازگشت او از استعفا میتواند جلوی حدوث این طوفان را بگیرد یا آن را به بعد موکول کند.
TT
«لرزش» ظریف در شکاف ایرانی!
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة