مصطفی فحص
TT

محمدجواد ظریف؛ تصویر راست‌گوتر از اخبار

محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران به‌صورت شتاب‌زده استعفای خود را تقدیم کرد و به‌همان میزان از شتاب‌زدگی، از آن عدول کرد یا اینکه در برابر فشارهایی که باعث شد از تصمیم خود کوتاه آید تسلیم شد. اما در هر دو حالت پرسش مهمی در خصوص تصمیم این وزیر پیش می‌آید. پرسشی که باعث شد وزیر از تصمیم و جایگاه خود در مقام دفاع برآید آنهم پس از اینکه او در موضع مسئولیت کنارزده شد و برای همه جهانیان ثابت شد که در دستگاه خارجی ایران دستگاه موازی دیگری وجود دارد که در واقع خود آن است که سیاست خارجی ایران را رقم می‌زند و دستگاه‌های رسمی را دور زده و نادیده گرفته‌است.
در همین راستا غلام‌علی جعفرزاده یکی از نمایندگان مجلس ایران، در گفت‌وگو با سایت «اعتماد آنلاین»، بیان کرد که نقش این موازی‌کاری به‌حدی است که «ده‌ها دیدار و مذکرات موازی بدون اطلاع صورت‌گرفته که باعث استعفای ظریف شد». جعفرزاده تأکید کرد که روز چهارشنبه گذشته که «شاید بی‌اطلاعی از سفر بشار اسد به تهران در استعفای آقای ظریف موثر بوده، اما [این] تنها دلیل نیست. اما در کنار آن، دلایل زیاد دیگری نیز وجود دارد که در راس آنها فعالیت موازی است که باعث شده‌است ده‌ها دیدار و مذاکره در ساحت خارجی انجام گیرد بی‌آنکه او در جریان این تحرکات، در مقام وزیر و مسئول امور خارجه، قرار گیرد».
به‌واسطه این تصویر-بحران به‌روشنی شک و تردید در نیت آنکه آن را گرفته‌است قابل دیدن است و این تصویر نشان می‌دهد که چگونه وزیرخارجه سپاه پاسدارن موضع وزیر خارجه ایران را گرفته‌است و خود در کنار رئیس‌جمهور ایران حسن روحانی و بشار اسد نشسته‌است.
تقدیم‌کردن این استعفا و سراسیمگی ظریف، خبر رسمی رژیم ایران، دربارهٔ این استعفا را بی‌مصداق کرد و گفته آن، مبنی بر حدوث یک اشتباه پروتکلی تحت تأثیر شرایط امنیتی که باعث شد ظریف حضور نیابد، رد کرد؛ و نهانی نحوه اجرای سیاست خارجی در رژیم ایران را مفتضح ساخت. در این شیوه سیاست خارجی روشن است که کارگزار اصلی سپاه پاسدارن است و نحوه تعامل جدیدی که برای تعامل با جهان در پیش گرفته‌است. اما این دستگاه جدید سیاست خارجی سریعاً متوجه خطر استعفای ظریف شد و از این‌رو بر او فشار آورد تا با عدول از استعفای خود، زمان بیشتری بدان دهد تا وقت بیشتری برای اجرای سیاست خارجی خود پیدا کند. این دولت موازی خوب می‌دانست که استعفای ظریف تحت تأثیر دیدار بشار اسد از تهران دست‌آویزی خواهد شد که همگان بار دیگر بر ضرورت عدم دخالت ایران در سوریه تأکید کنند. خواسته‌ای که حتی در تظاهرات مردم ایران نیز به‌کرات بیان شده‌است.
از سوی دیگر جریانی در سپاه پاسداران وجود دارد که ترجیح می‌دهد ظریف و البته کل دستگاه حکومتی روحانی، کار خود را تا پایان ریاست جمهوری، ادامه دهند تا پس از پایان این دوره آنها یک‌بار برای همیشه از صحنه به‌در روند و دور شوند. البته باید این نکته بسیار مهم را نیز در نظر گرفت که اینک سپاه پاسداران و جریانات تندرو اصول‌گرا بر این هستند که هر گونه حیثیت ظریف را خدشه‌دار کنند و از اینکه او در کسوت یک شخصیت اصلاح‌طلب برآید ممانعت کنند تا نتواند، شاید برای انتخابات دیگر، خود را نامزد کند و بتواند مردم را بر خود جمع کند؛ ازاین‌رو این جریان سعی می‌کند تمام تلاش خود را بکند که دستگاه روحانی و در راس آنها ظریف را مسئول وضعیت نابه‌سامان اقتصادی و سیاسی کشور معرفی کند. این رژیم به‌هیچ عنوان اجازه نمی‌دهد شخصیت دیگری سربرآورد که بتواند رهبری نخبگان و مردم را به‌گونه‌ای بر عهده گیرد که برای انتخابات ریاست جمهوری رقابت کند. البته باید این نکته را نیز به‌خوبی دانست که اینک ایران در برابر یک نقطه عطف است که برای مابعد روحانی و خامنه‌ای برنامه‌ریزی می‌کند.
این نکته را نیز باید یادآوری کرد که گروه قاسم سلیمانی که در کار اداره سیاست خارجه هستند به‌سرعت بهای خارجی و داخلی استعفای ظریف را درک کردند و تلاش و فشار زیادی آوردند تا او را از این استعفا بازدارند؛ و هم اینکه دلیل حضور بشار اسد به تهران و پیام‌های سیاسی این دیدار به‌گوش جهان برسد و این دیدار در حاشیه قرار نگیرد. البته با این وجود دیگر گروه‌های فشار اصول‌گرا سعی کردند دلایل استعفای ظریف را اختلافاتی داخلی در درون گروه حسن روحانی بدانند و این مسئله را ترویج دهند.
به‌هرحال ظریف که مجبور شده‌است نقش قهرمان را، چه در زمان اجرای وظایف چه در زمان کناره‌گیری، از دست بدهد، یک بار دیگر در میان دو مسئله گرفتار آمده‌است: کناره‌گیری یا استمرار. روزنامه «ابتکار» استعفای ظریف را «فریاد لرزان» توصیف کرده بود.