این مسئلهای بدیهی است که حاکمان چندان اهمیتی به صحنه فاجعه باری که سوریه بدان رسید ندهند، کسانی که به صراحت اعلام کردند آمادهاند کشور را برای ادامه سلطه و فساد و امتیازهایشان به آتش بکشند. و بدتر از آن برخیشان میگویند که این مقدار خون ریزی و اقدامات تنبیهی علیه کسانی که انقلاب سوریه را راه انداختند، کافی نیست و باید با این افراد تندتر برخورد میشد تا چشم فتنه را درآورد و توطئه را در نطفه خفه کرد. اما در پرتو تکرار پدیدههای تحقیر و خوار ساختن نظام سوری توسط متحدانش، آیا به نظرعجیب نمیرسد که هیچ یک از باندهای حاکم یا گردشکنان در فلک آن احساس نیازی به بازنگری انتقادی درباره حال و روزی که به عنوان یک حاکمیت به آن رسیدند، نمیبینند؟ از آن چه برایشان باقی ماند و آن تفاخرشان به حاکمیت ملی و تصمیم برای آینده به کجا رسید؟ دست زدن به خشونت و خونریزی و ویرانی و کشاندن هر جنبنده در سوریه با ابزار خشونت چه ثمری داشت؟
اگر نهاد نظامی و امنیتی بازوی کوبنده نظام بود که طی چندین دهه سلطه و قدرت و جبروت را به آن بخشیده بود، همین هم طی چند سال گذشته تکه تکه شد و به تمامی نفسش بریده شد تا خیلی آشکارا در بسیاری مکانها عجزش هویدا شد به طوری که هیچ پیشرفت نظامی سرنوشت سازی کسب نکرد. حال و روز کسی را دارد که در درون چاه ویلی افتاده و تا آستانه شکست بزرگ قرار داشت اگر در کشاندن پای دخالت خارجیهای شتاب نمیکرد. مسئلهای که نتیجه آن رشد گروههای مسلحی شد لجام گسیخته مانند کمیتههای مردمی و نیروهای کمکی که در زمان ناتوانی مراکز قدرت نظامی از نفوذ، آنها در بسیاری از مهمترین مناطق جنگ تصمیم نهایی را میگیرند بدون آنکه در تصمیماتشان نظر رهبران حاکمیت را جویا شوند. چگونه خواهد بود که بشنویم میان روسیه و ایران برسر چیدمان مجدد نهاد نظامی و انتخاب فرماندهان دستگاه امنیتی رقابت وجود دارد. یا اینکه اختلاف میان گروهان چهارم که رهبرانش تابع نفوذ ایرانیاند و لشکر پنج و نیروهای سهیل الحسن طرفدار روسیه به درگیری مسلحانه خونین میکشد؟ وقتی ساخت و پاختها و تسویه حسابها با مخالفان مسلح برنظام تحمیل میشود و علیرغم میلش به نشستهای آستانه برده میشود تا آنچه همایشهای سوشی تصمیم میگیرند اجرایی کند. همچنین برخی مناطق کشور تماما در اختیار گروههای مسلح یک طرف خارجی قرار بگیرند که برآنها مسلط شده و به نظام اجازه ورود نمیدهد مانند منطقه القصیر در شهر حمص مثلا که «حزب الله» برآن مسلط شد و طرفدارانش را تشویق کرد ساکن آنجا بشوند و خانهها و زمینها را تصرف کنند و آن را به شبه پادگانی بسته تبدیل کرد؟
درست است که حکومت و قدرت دو ساختار متفاوتاند اما در سوریه هردو به یک نهاد تبدیل شدند پس از اینکه قدرت طی چند دهه گذشته، همه نهادهای حکومت را به طور کامل بعلید؛ اداری، اقتصادی وخدماتی و همه را با ایجاد شبکههای فساد و خودی بودن و روابط فرقهای و خانوادگی در خدمت اهداف و منافعش اشغال کرد تا این نهادها به عنوان مهمترین منبع درآمد نظام بشوند.
نظام سوری خوش دارد که تبلیغ کند پیروز ازاین ماجرا بیرون آمده. دشمنانش را شکست داد و رویارویی نظامی با کسانی که خواستار رفتنش بودند را برد و سلطه خود را بر بخش بزرگی از مناطق مسکونی کشور و شهرهای بزرگ آن برگرداند، اما امروز آنها خوب میدانند که تنها موفق به نجات خود شده است مانند یک قدرت ظاهری که توان هیچ تصمیم گیری را ندارد و قادر به گرفتن تصمیم در مسائل سرنوشت ساز نیست. همچنین نظام بهتر از هرکسی میداند که پایگاه اجتماعیاش چقدر کم و محدود شده است که پیش از موج بهار عربی با آن دم میگرفت و تفاخر میکرد... اینک این نفوذ تاریخی را بر بخش کردی قدرتمند طرفدار حزب کارگران کردستان را از دست داد، همان که با دشمن خونیناش واشنگتن متحد شد و موفق شد گروه «داعش» را تار و مار کند و در شمال وشرق کشور مستقر شود و حالا اوست که شرایطش را بر نظام دیکته میکند تا رابطهاش با نظام را بازتعریف کند. به نظر میرسد نظام توان اجرای آن را ندارد در حالی که از اعتماد اقلیتهای دینی به آن کاسته شد که همیشه مدعی حمایت از آنها بود. این اقلیتها خوب میدانند که حضور نظامی روسی آنها را نجات داد و نه نظام که همیشه نگرانی آنها را به بازی میگرفت و حالا توان پاسخ دادن به گلولههایی که گروههای مسلح اسلامگرا شلیک میکنند، را ندارد. از آن مهمتر پیوندهایش با علویها در حال سست شدن است که همیشه از آن کمک گرفته و از تعصبشان تغذیه کرده.
شاید امروز برای نظام سوری چیزی نمانده که بتواند برای سرنوشت سیاسی خود و سرنوشت کشور تصمیم بگیرد و این هردو درگرو توافق بیگانگان باشند، اما آنچه برای آن نظام باقی مانده سرگرم شدن بی نظیر در جمع کردن میان ویرانی و سازندگی و چپاول سرمایههای جامعه است.
TT
اما.... چه چیزی برای نظام سوری ماند؟
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة