ممدوح المهینی
مدیر کل کانال های العربیه و الحدث
TT

​دموکرات‌ها عمامه ملاها می‌پوشند

رئیس جمهوری امریکا دونالد ترامپ باز توئیت جنجال برانگیزی منتشر کرد که تصویری از رهبران حزب دموکرات‌ همراه خود داشت که آنها را عمامه به سرنشان می‌داد، پس از اینکه درباره مرگ سلیمانی موضع گیری کردند.
توئیت زبانی تحکم آمیز دارد و گزنده اما حقیقتی را در خود دارد. دموکرات‌ها قصد داشتند که ترامپ را به صورت شخصی متهور و احساساتی نشان دهند که تشنه راه انداختن جنگ جدیدی است، اما آنها به پایش شلیک کردند. با هدف مخدوش کردن چهره طرف مقابل، خود تبدیل به مدافعان فردی تروریست و بدنام ظاهر شدند که دستانش نه تنها به خون زنان و کودکان ایرانی و سوری و عراقی آلوده است بلکه به خون امریکایی‌ها نیز. « سلیمانی مانند دیانا... قهرمان و معبود دل‌ها» گوینده‌ای خشمگین این را گفت وقتی تلاش می‌کرد احساسات را علیه تصمیم دولت امریکا برای کشتن سلیمانی تهییج کند و نسبت به مصیبت‌هایی که برای جهان دارد هشدار می‌داد.
میان رقابت حزبی و دفاع از قاتلان تفاوت وجود دارد، اما این حد و مرزها در هفته‌های گذشته به خطوطی روی شن‌زارها تبدیل شدند. حملات انتخاباتی شاید افراد را به موضع گیری‌های غیر منطقی و غیر عقلانی بکشاند تا محبوبیتی کسب کنند، اما دفاع از سلیمانی شرم آور بود. میان این سه چهره تفاوتی وجود ندارد: سلیمانی و اسامه بن لادن و ابوبکر بغدادی. همه آنها با خونسردی در راه اهداف سیاسی و طرح‌های خلافت شیعی یا سنی بی گناهانی را کشتند. در نهایت کار میان این رهبران افراطی همکاری و تفاهم قوی و استراتژیک برای خدمت به یک هدف واحد وجود دارد. علیرغم همه این تشابه، سلیمانی در هیئت یک کبوتر صلح ترسیم شد که بی رحمانه شکارش کردند.
کشتن سلیمانی سربازان ذخیره حزب و حتی بازنشستگانش را فراخواند. وزیر خارجه سابق جان کری- به دلیل دفاع جانانه از نظام ایرانی لقب «ملاکری» گرفته- چندین بار بر صفحه تلویزیون‌ها ظاهر شد و در بسیاری وقت‌ها حرف‌هایش تقریبا رنگ پژواک صدای حسن روحانی یا جواد ظریف می‌گرفت. بن رودس مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری باراک اوباما چندین ماه است که تلاش می‌کند پیشگام کسانی باشد که همه مواضع دولت جدید در باره ایران را به گل بنشانند و از میراث رئیس سابق‌اش دفاع می‌کند.
با سرخورده شدن بسیاری از بازگشت به توافق هسته‌ای به نقطه اول‌اش، بن رودس مانند آخرین سگ نگهبانی شد که از بنای ویران نگهبانی می‌کند. پس از کشتن سلیمانی موج انتقادات بالا گرفت که او را به گونه‌ای تصویر می‌کردند گه گویی شخصیتی بود که در یک مؤسسه خیریه خدمت می‌کرد( رهبر«سپاه پاسداران» را این‌گونه توصیف کرد) و نه آن فردی که بی رحمانه جنازه‌ کودکان پوشیده در کفن سفید را روی هم می‌افکند. موضع دولت امریکا همراه با عملیات بزرگ و اظهارات ترامپ که تکلیف خودش را با پرونده ایرانی مشخص کرده بود و به طور کامل با اعضای دولت‌اش هم از نظر موضع و هم لهجه همآهنگ شده، موجب افزایش خشم دموکرات‌ها شد.
لغزش دموکرات‌ها به سمت دفاع از ایران و سلیمانی نشان دهنده اختلافات عمیق در حزب دموکرات میان مکتب سنتی و قدیمی که نقش امریکا را در حفظ نظام لیبرالی می‌داند و بین مکتبی جدید و تندرو و متهور و منفعل است، نه فقط در شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت سیاسی و اخلاقی بلکه به ابزاری تبلیغاتی برای دفاع از شخصیت‌ها و سازمان‌هایی تبدیل شده‌اند که تاریخ سیاه و سراسر آلوده به خون دارند.
فراموش نکنیم رئیس جمهوری دموکرات فرانکلین روزولت جهان را از شر نازیسم نجات داد و جانشین دموکرات‌اش هری ترومن پایه‌های نظام جدید جهانی را مستحکم کرد که از 70 سال پیش به این سو در زیر سایه آن زندگی‌ می‌کنیم. دموکرات‌ها-اخیرا- مانند بیل کلینتون اصطلاح «امتی که نمی‌توان از آن بی نیاز شد» را راه انداختند و از سیاست مداخله جویانه فعال و درست حمایت کردند.انعکاس چنین دیدگاه قدیمی دموکرات را در سخنان جیم جونز مشاور رئیس جمهوری اوباما شنیدیم وقتی عملیات حذف فرمانده «سپاه قدس» را تبریک می‌گفت.
این مکتب با تسلط مشتی چهره جوان در دوره رئیس جمهوری سابق بر سیاست خارجه ضعیف شد. مسئله‌ای که موجب شد ریچارد هولبروک فرستاده امریکا به افغانستان یک بار گله کند که آنها اجازه نمی‌دهند با رئیس جمهوری دیدار کند تا جایی که مایه رنجش او شد. همان زمان وزیر دفاع رابرت گیتس کتابی نوشت و درآن اشاره به اهانت‌هایی کرد که در سالن جلسات از سوی گروه مفتون دیدگاه سیاسی نوین‌اش شده و به اختصار یعنی عقب نشینی از جهان، دیده است.
آنچه امروز می‌بینیم همان امتداد و چیرگی ادبیات این گروه است که ظهور شخصیت‌های بدزبان در شبکه‌های اجتماعی تشویق می‌کنند که در نشان دادن رابطه‌شان با سازمان‌های افراطی ابایی ندارند. گروهی که ترس و وحشت در دل کهنه کاران حزب می‌افکنند که امید دارند رأی هواداران جوان پرشور را درو کنند. در چهره سلیمانی فرماندهی ترس افکن می‌بینند و تظاهرات ایرانی‌ها علیه او را نمایشی ساختگی می‌دانند؛ سخنانی که خیلی با سخنان خامنه‌ای در آخرین خطبه‌های نماز جمعه شبیه است که درآنها با چشمانی اشک‌ریز وعده انتقام و ویرانی به جهان داد.