هرچند وزرای دولت امریکا در منطقه بچرخند هیچ کسی توقع چندانی از دولت کنونی ندارد چون تقریبا نیمه تعطیل است و تا خرخره سرگرم انتخاباتی است که دوماه و چند روزی به آن مانده است.
فاصله زمانی تا سوم نوامبر، وقتی که زمان انتخاب رئیس جمهوری امریکا میرسد، کوتاه اما خطرناک است چون کسانی هستند که تصور میکنند خلأ است و از قدرت تهی، چه ترکیه در لیبی یا ایرانیها در عراق.
بیشتر کسانی که چشم به نتایج انتخابات امریکا دارند فقط امریکاییها نیستند بلکه قدرتهای منطقهای و مشخصاً ایران که در یک گوشه بسیار تنگ گرفتار شده است. اگر دونالد ترامپ از کاخ سفید برود، تهران امیداور میشود رئیس جمهوری منتخب دموکرات، جو بایدن محاصره خفه کننده را برمیچیند و اوضاع را به دوران باراک اوباما برمیگرداند، اما اگر امیدهایشان به ناامیدی بدل شد و ترامپ در خانه ریاستی بماند، ایران ناچار خواهد بود دشوارترین تصمیمها را در تاریخ خود پس از انقلاب ایرانی بگیرد؛ رویارویی یا عقبنشینی که به قطع رابطه پایان بخشد و شاید نظام از کرسی قدرت به زیر بیفتد اگر اوضاع بدتر بشود.
احتمال میدهم بایدن نیز چندان مهربان نخواهد بود آن طور که رهبر عالی درتهران آرزو میکند؛ توافق هستهای آن طور که سازندگانش ساختند کارآمد نیست و باید تعدیلهای اساسی درآن صورت گیرد که از فعالیتها و نفوذها و توانهای نظامی ایران میکاهند، البته هنوز نمیتوان با قاطعیت درباره این مسئله سخن گفت. به نظرمن ایران در هر دوحالت بازنده خواهد بود، چه ترامپ پیروز بشود و چه بایدن، اما پیروزی رئیس جمهوری ترامپ برای آن پرهزینه وخطرناک خواهد بود.
در نُه هفته باقی مانده، صحنه جهان ایالات متحده است و منطقه درنتیجه تمایل ایران و ترکیه برای چند میلیمترپیشروی برای چانهزنیهای بعدی، غرق در آشوب میشود. تهران میخواهد با استفاده از ضعف دولت امریکا که نمیخواهد پیش از انتخابات وارد رویارویی نظامی بشود، نفوذ خود را گسترش دهد و مراکز و جاپای خود در عراق و لبنان را تقویت کند. ترکها نیز که شاهد افزایش فعالیت نظامی آنها در مدت نزدیک گذشته درلیبی هستیم و سطح تنش دریایی با یونان را بالا بردند. این بخشی از مسئولیت را به قدرتهای منطقهای برای مواجه قلدری ایران و ترکیه در نبود تصمیم امریکایی منتقل میکند.
واقعیت اینکه جنبش مردمی عراق علیه سپاه پاسداران ایران و شبه نظامیانش در بصره و دیگر شهرهای عراق که دچار ناآرامی شدهاند، وحشتناک و موجب تقدیر است؛ خودشان را نجات دادند و به دولت عراق کمک کردند. اگر دست به چنین کاری نمیزدند این گروههای شبه نظامی به طور مستقیم حاکمیت دراین شهرها را به دست میگرفتند. همچنین، موضع مصر که چنگ و دندانهایش را به ترکها نشان داد هرچند به کار نبرد، مانع از این شد که ترکها قصد داشتند تا پشت شهر سرت و منطقه نفتی یورش ببرند. هفتههای آینده دشوارترین مقطع زمانی خواهند بود و نیازمند ارسال پیامهای نظامی جدی برای متوقف ساختن قلدری ترکیه است. ترکیه میداند واقعیت جدیدی را بر زمین اعمال کرد و وقتی وارد لیبی شد و مناطق مرزی را اشغال کرد، هرگونه مذاکره درآینده بر دادن امتیاز از این دستآوردها متمرکزخواهد بود. شاید بتوان بیانیه ارتش لیبی را بخوانیم و ببینیم چگونه برخواستههایی تمرکز دارد که تلاش میکند وضع را فقط به جایگاه پیش از اشغال ترکیه برگرداند.