پنجره ای بسوی جهان ایرانی و دنیای عرب
دولت آینده بایدن و جهان عرب
دولت آینده بایدن و جهان عرب

با برگزاری هر انتخابات ریاست جمهوری امریکا این پرسش در همه پایتختهای جهان مطرح میشود؛«پیروزی این نامزد چه تأثیری برما دارد؟». درحالی که امریکاییها سرگرم مطالعه بهترین سیاستهای داخلی نامزدها هستند و شخصیت آنها را زیرنظر میگیرند، سیاستمداران و تحلیلگران درخارج غرق در بررسی مواضع نامزدها در خصوص مسائل خارجی میشوند و گروههایی را که در دوره انتخابات به سیاستهای خارجه اختصاص مییابند زیر مداقه قرارمیدهند. طبیعی است که این همه توجه به انتقال قدرت در ابرقدرت جهانی بشود حتی اگر برنامههای تبلیغات انتخاباتی بر مسائل داخلی تمرکز داشته باشند. و اکنون پس از اعلام پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نگاهها به سیاستها و گروههای کاریاش میچرخند همراه با پیشگویی گامهای اولی که انتظار میرود با رسیدنش به کاخ سفید در پایان ماه نوامبر آینده بردارد. آشکارا از قصد خود برای بازگشت به توافق زیست محیطی پاریس و بازگرداندن دوباره روابط با سازمان بهداشت جهانی گفت پس از اینکه رئیس جمهوری کنونی دونالد ترامپ ازآن دو خارج شده بود. با وجود اینکه جهان عرب درباره سیاستهایش مشخصاً در خصوص منطقه میپرسند، این دوگام برای منطقه و جهان مهماند. بدون همآهنگی جدی بینالمللی برای کاستن از پیامدهای ویروس «کووید19» و همآهنگی برای مقابله با تغییرات اقلیمی، آینده همه ما در معرض تهدید است.
کارنامه بایدن در مجلس سنای امریکا و ریاست کمیته روابط خارجه در مجلس به معنای آن است که او به مسائل خارجه توجه خواهد کرد، اما وقتاش تنگ است که مانع از قدرت او به پرداختن به جزئیات آن سیاستها میشود. همچنین بدون شک رئیس جمهوری آینده امریکا اول سرگرم ویروس «کووید19» و راههای درمان پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن خواهد شد. همانطور که نتایج انتخابات حجم شکاف در جامعه امریکایی را باز یادآوری کرد، رئیس جمهوری جدید برای مدتی طولانی سرگرم مسائل داخلی خواهد بود. این واقعیت را نمیتوان انکار کرد که مردم امریکا نمیخواهند وارد جنگی جدید بشوند و کشورشان در صف اول فعالیتهای بینالمللی بایستد. دغدغه اول و آخر رأی دهنده امریکایی اوضاع داخلی است و 70 میلیون نفر به ترامپ رأی دادند و بایدن و دموکراتها باید در مدیریت کشور آنها را مد نظر داشته باشند.
به همین دلیل انتخاب گروه مسائل خارجی توسط او بسیار مهم است به خصوص که انتظار میرود سرزندگی را به وزارت خارجه که در دوره رئیس جمهوری ترامپ نقشش کاهش یافت برگرداند. نامهای بسیاری از چهرههای شناخته شده در میان دموکراتها برای به دست گرفتن پستهای بالا در دولت به میان میآید و در رأس آنها مقاماتی که در دولت رئیس جمهوری سابق امریکا باراک اوباما فعالیت داشتند. اما منابع امریکایی میگویند، این افراد به این آگاهی رسیدهاند که جهان در سالهای گذشته تغییرکرده و برخی لغزشها در سیاستهای دولت اوباما وجود داشت، مسئلهای که خود رئیس جمهوری اوباما در مصاحبه با «فاکس نیوز» پیش از آنکه کاخ سفید را ترک کند به آن اعتراف کرد، وقتی گفت او در طراحی مرحله پس از سقوط معمر قذافی در لیبی بد عمل کرد.
پروندههای لیبی، سوریه و فلسطین همه منتظر تحرکات رئیس جمهوری جدید هستند. اما البته برجستهترین آنها پرونده ایران و توسعه طلبی ایران در عراق، لبنان، سوریه و یمن است. دموکراتها گفتهاند که آنها خواهان رسیدن به توافق با ایران هستند، اما پرسش این است که توافق چگونه است و چه تأثیری برجهان عرب میگذارد. پاسخ این پرسش این است که مسئله به سیاستهای کشورهای عرب که از دخالتهای ایران رنج میبرند برمیگردد. برای نمونه بایدن در زمان ریاست جمهوری اوباما پرونده عراق را در اختیار داشت و نقش مهمی در تصمیم امریکا برای حمایت از نوری المالکی برای رسیدن به نخست وزیری پس از انتخابات سال 2010 بازی کرد. با اینکه ایاد علاوی با تعداد آرای بیشتر در پارلمان پیروز شده بود. آن تصمیم تاریخی سرنوشت عراق را تغییر داد. همان طور که بایدن مخالف دخالت در سوریه بود؛ به نظر او تحولات آن کشور پس از سال 2011 «جنگ فرقهای» است و انقلاب مردمی نیست. بایدن با اظهار نظرهای مختصری در مدت برنامه تبلیغاتی انتخاباتی گفت، او از میزان نفوذ کنونی ایران خبر دارد، اما با زیرکی توضیح نداد با این پرونده چگونه تعامل خواهد کرد و آیا درسهایی از دوره پیش آموخته است.
این توضیح بر دو عامل مبتنی خواهد بود؛ اول گروه بایدن که روابط خارجه را رهبری میکنند و دوم اینکه پایتختهای عربی پرنفوذ چگونه با دولت جدید تعامل میکنند. در باره عامل اول، شخصیتهای قوی در گروه بایدن حضور دارند از جمله جک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن در زمانی که معاون رئیس جمهوری بود که او و ویلیام برنز معاون وقت وزیر خارجه امریکا اولین کسانی بودند که وارد مذاکرات محرمانه با ایرانیها شدند. سالیوان ایمان دارد که رسیدن به توافق با ایرانیها در باره برنامه اتمیشان لازم و ضروری است و این نقطه مرکزی کارش هم بود. اما او نیز به این ایمان دارد که لازم است در یک روند موازی دخالت ایران در منطقه را محدود ساخت. در حالی که کفه سالیوان و برنز در دولت جدید سنگینتر باشد، شانسهایی برای رسیدن به راه حلهای مفید وجود دارد.
در مدت کارم به عنوان مدیر دفتر «الشرق الاوسط» در دوره دولت اول اوباما، با تعدادی از این مقامات آشنا شدم. وقتی که وارد دانشگاه «ییل» شدم این شانس را داشتم تا با شیوه تفکر جک سالیوان به طور دقیقتر آشنا بشوم که درس «سیاست امریکا و قانون بینالمللی» را تدریس میکرد.
در ساعتهای تدریس آن کلاس نشان داد شناخت دقیقی از قانون بینالملل و اهمیت عرفها و معاهدههای بینالمللی دارد، اما او همچنین نشان داد به حفرههایی در برخی سیاستهای امریکایی آگاه است به خصوص برخی ازآنهایی را که کشورش در این قرن به کاربست. این شناخت و تجربه در دوره بعد کار سیاسیاش مهم خواهند بود که پیشبینی میشود به پست بالایی در دولت بایدن خواهد رسید. شخصیتهای دیگری درمیان نخبگان دموکرات وجود دارند که هیجان کمتری برای رسیدن به توافق وسیع دارند که شامل رفتارهای ایران در منطقه بشود، مانند آنتونی بلینکن، معاون اسبق وزیر خارجه. اگر به پستی برسد از آن طریق برسیاست خارجه امریکا در منطقه اثرمیگذارد و ایران آسودهتر خواهد بود.
سیاستمداران و تحلیلگران در جهان عرب میتوانند به همه این مسائل توجه کنند و با وجود تأثیر اندکشان برآنها بررسیشان کنند. اما مسئلهای که میتوانند درآن اثرگذار باشند، ارائه پیشنهادهای عملی و استراتژیک به دولت جدید است. بایدن به دنبال راه حلهای سریع خواهد بود و دوست دارد نشان دهد او از رؤسای قبلی در رسیدن به راه حلهای ملموس موفقتر است. هیچ مسئلهای در منطقه آسان نیست؛ چیزی که رسیدن به راه حلهای سریع برای خاورمیانه را دشوار میسازد، اما ارائه نقشه راه یا ترسیم روندهایی برای گفتوگو و مذاکره تأثیر مثبت خواهد گذاشت و تغییراتی ایجاد میکند که به همه سود خواهد رساند.