ايلى لیک
TT

در توافق هسته‌ای؛ اسرائیل حرف آخر را می‌زند

وقتی از ژنرال بازنشسته دیوید پترائوس پرسیده شد؛ چه زمانی جنگ‌های عراق و افغانستان به پایان می‌رسند؟ پاسخ عجیبی داد:« دشمن حرف آخر را می‌زند»، و این یعنی اینکه دوطرف باید برسر پایان دادن به جنگ توافق کنند.

گفتار جالب پترائوس یک نتیجه طبیعی دارد که به جنگ مربوط نمی‌شود بلکه به توافق‌های صلح ربط دارد، چرا که متحدان نیز حق رأی می‌یابند. در راستای توافق هسته‌ای سال 2015با ایران، متحدان اسرائیل را دربرمی‌گیرد که در توافق طرف نبود، اما به طور غیرقطعی مسئول ترور محسن فخری زاده، یکی از بزرگ‌ترین دانشمندان سلاح اتمی ایران در هفته گذشته است.

اسرائیل بارها و بارها از اظهار نظر درباره عملیات فخری زاده که پس از سریالی از کارهای تخریبی اسرائیل در تابستان در حساس‌ترین مراکز هسته‌ای ایران روی داد، شانه خالی کرد. مدتی پیش در ماه جاری، گزارش‌ها نشان دادند که گروه‌های اسرائیلی، معاون رهبر گروه «القاعده» را خارج از تهران کشتند. وقتی که نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو درسال 2008رو به جهانیان گفت، عوامل اسرائیلی تعداد زیادی از نقشه‌های تفصیلی ایران برای ساخت سلاح اتمی را به سرقت بردند، از آنها خواست نام فخری زاده را به خاطر بسپارند و پرده از یادداشت‌های دانشمند فقید برداشت که به طور مفصل درباره فعالیت‌های مخفیانه اتمی نوشته است.

از زمان انتشار این خبر، «اتحادیه اروپا» و بسیاری از مقامات سابق دولت باراک اوباما بیانیه‌های محکومیت دراین باره صادر کردند. برای نمونه، جان برینان، رئیس سابق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا گفت، اگر دولت خارجی پشت این حادثه قرار گرفته باشد « این یک حادثه تروریستی حکومتی است». اما این را فقط می‌توان کوته نظرانه دید، چرا که تلاش ایران برای دستیابی به سلاح اتمی یک تهدید وجودی برای اسرائیل و کشورهای خلیج عربی مانند امارات متحده عربی محسوب می‌شود. مسئله این نیست که ایران ضربه اول را به یکی از این کشورها می‌زند، بلکه جلوگیری از دست‌یابی ایران به سلاح اتمی سخت‌تر از تنها دست زدن ایران به هرکار برهم زننده ثبات دیگر نیست، مانند حمایت از تروریست‌ها و مسلح ساختن آشوب‌گران منطقه‌ای و ساخت قدرت موشکی دور برد.

بدین معنا، اشتباه است که ضربه احتمالی اسرائیل به فخری زاده از روزنه تأثیر آن بر هدف اصلی رئیس جمهوری منتخب جو بایدن در برگشت دوباره به توافق هسته‌ای با ایران و مذاکره برای توافق نظارتی قوی‌تر دید.

اسرائیل درعمل ثابت کرده از توان‌های جاسوسی فوق‌العاده‌ای در ایران برخوردار است، چرا که فرصت‌های در دسترس برای محقق ساختن هدفی با ارزش فخری زاده چندان زیاد مهیا نمی‌شوند و مسئله به احتمال زیاد این است که فرصت پیش آمد و اسرائیل آن را شکار کرد.

مسئله مهم‌تر اینکه اسرائیل در سه سال‌ اخیر آمادگی خود را برای به کارگیری توان‌های جاسوسی خود در راه نابودی برنامه هسته‌ای ایران نشان داده. اسرائیل برخی دانشمندان هسته‌ای ایران را در داخل ایران و در زمان مذاکرات در باره برنامه هسته‌ای کشت. درآن زمان اکثر آگاهان و ناظران براین نظر بودند که تنها فرصت در اختیار اسرائیل برای نابود ساختن زیرساخت‌های اساسی هسته‌ای ایران جز با یک عملیات علنی مانند زدن ضربه‌های موشکی یا حمله هوایی با به کارگیری پهپادها یا حملات هوایی و بمباران ساخته نیست.  انفجارهای تابستان که در مراکز ایرانی روی دادند نشان می‌دهند اسرائیل می‌تواند دست‌آوردهای زیادی در این زمینه از طریق عملیات جاسوسی داشته باشد.

نتیجه اینکه هر توافقی که در آینده با ایران صورت می‌گیرد، باید به ضرورت‌های امنیتی اسرائیل پاسخ دهد. اما این در 5 سال پیش اتفاق نیفتاد و تنش‌های مربوط به معامله هسته‌ای چنان فاجعه‌بار شد که نتانیاهو را درسال 2015 ناچار ساخت در سخنرانی‌اش در جلسه مشترک با کنگره امریکا دلایل مخالفت با توافق هسته‌ای که اوباما برای آن مشغول مذاکره بود، ارائه کند. نتانیاهو آمادگی داشت با مخالفت با توافق هسته‌ای که به باور او آینده کشورش را در معرض خطر قرار می‌دهد، بزرگ‌ترین ائتلاف اسرائیل را دست‌خوش خطرسازد. به همین دلیل تا حد زیادی بعید است اسرائیل آمادگی داشته باشد به فعالیت‌های خود در ایران پایان دهد تا ایالات متحده بتواند به همان توافق مشکل‌دارهسته‌ای برگردد.

اسرائیل موافقت کرد برای مدتی محدود دست به هیچ حمله‌ای نزند، مانند اندک‌ ماه‌های باقی مانده تا آغاز به‌کار دولت بایدن. اما از توان زدن ضربه‌ها در داخل ایران کوتاه نمی‌آید تا زمانی که ایران دست از بخش نظامی برنامه هسته‌ای خود و ساختن بمب دست برندارد. اگر بایدن به اندازه کافی با هوش باشد، از این دینامیزم به نفع خود استفاده می‌کند و آمادگی ایران برای مذاکره را محک می‌زند.

عملیات خرابکارانه و ترورهایی که اسرائیل علیه برنامه هسته‌ای ایران پیاده می‌کند آن را نابود نمی‌سازد، اما آن را به وضعیت پیشین برمی‌گرداند. به سختی می‌توان جایگرینی برای فخری زاده مهندس این برنامه یافت، اما برای نظام دشوارتر از آن رهایی از قانع ساختن دانشمندان دیگر است که اگر آنها به تلاش برای تولید بمب اتمی ادامه دهند در امان خواهند بود.