حالت شیزوفرنی که نظام ایران گرفتار آن شده موجب جدایی یا دور شدنش از واقعیت تلخی میشود که شهروند ایرانی تجربه میکند؛ رنج معیشتی و بهداشتی به دلیل سوء مدیریت انقلابی ثروت و هدر دادن آن در طرحهای امپراطوری و قدرت وهمی که نمیتواند درسر بزنگاه از ایران محافظت کنند، آن را به آستانه انفجار وسیع اجتماعی نزدیک ساخته است. در زمانی که بیش از 60 درصد مردم ایران از اوضاع بد معیشتی مینالند، «سپاه پاسداران» ایران از آنچه شهر موشکی خواند پرده برداری کرد که شامل پایگاههای موشکی (بالستیک) و (کروز) همچنین پلتفرمهایی برای جنگ الکترونیک میشود. این انکار واقعیت و اصرار بر اینکه نشان داده شود نظام در قدرت و آمادگی کامل است، ما را به یاد صحنههای نمایش نظامی سنگین ماشین جنگی شوروی میاندازد که نظام شوروی در میدان سرخ به راه میانداخت به خصوص درسالهای اخیر در زمانی که مردم کشورهای اردوگاه شرق تحت نفوذ آن خواستار آزادی بودند همانگونه که اکنون در لبنان و عراق در رویارویی سلطه ایرانی اتفاق میافتد. خزانه ایران در سوریه و یمن هدر میرود و تمام میشود همانگونه که خزانه شوروی در جنگ افغانستان خرج میشد که شکست در آن یکی از دلایل تجزیه اتحاد جماهیر شوروی بود.
کمتر از دو روز پس از عرض اندام موشکی، رئیس مجلس شورا(پارلمان) باقر قالیباف که به نهاد «سپاه پاسداران» وابسته است، گفت شهروند ایرانی نمیتواند «پای مرغ» بخرد. این گفته قالیباف میزان رنجی را نشان میدهد که ایرانیها میبرند و سیاست انحصار طلبی که برخی بخشهای دارای نفوذ برتجارت اعمال میکنند، علاوه بر ناکامی مدیریت اقتصادی که از مرزهای ایران گذشته و به پایتخت لبنان تحت نفوذ تهران رسیده، به طوری که لبنانیها ساعتها در صفهای طولانی میایستند تا نان و روغن و شکری تهیه کنند پس از اینکه به دلیل سقوط ارزش پول ملی و قاچاق کالاهای برخوردار از حمایت بانک مرکزی لبنان به مناطق نظام سوری در بازارها نایاب شد.
در صحنه شیزوفرنی ایرانی باز، زمانی که فرمانده «سپاه قدس» در «سپاه پاسداران» ژنرال اسماعیل قاآنی وعده شنیدن شکسته شدن استخوانهای امریکا در منطقه را میدهد، تظاهرات بازنشستههای ایرانی برای درخواست پرداخت حقوق عقب افتاده و افزایش آن متناسب با اوضاع معیشتی در کشور که موجب بالا رفتن میزان فقر شده، در همه شهرهای اصلی گسترش مییافت. رئیس کمیسیون حقوق شورای کار اسلامی فرامرز توفیقی میگوید:« بیش از 60 در صد جامعه ایرانی در فقر نسبی به سرمیبرند چون حقوق کارگران تنها یک سوم هزینههای زندگی را تأمین میکند». او میافزاید:« نیمی از کسانی که زیر خط فقر زندگی میکنند از فقری شدید رنج میبرند». شایان ذکر است که بازنشستگان که تعدادشان به 4 میلیون و نیم نفر میرسد، خواستار افزایش حقوق خود برای بیرون رفتن از خط فقر هستند در حالی که اکنون به دلیل کسر بودجه عمومی ماهیانه 3 میلیون تومان از چهار میلیون را دریافت میکنند درحالی که تورم بیشتر میشود و قیمتها به شکل سریعی افزایش مییابند.
رهبران شوروی که سرگرم زرادخانه موشکی(بالستیک و استراتژیک) بودند که میتوانستند کلاهکهای هستهای حمل کنند و کره زمین را به آتش بکشند، توجهی به صف شهروندان روس نکردند که در شرایط آب و هوایی کشنده پایتخت برای تهیه نان به صف میایستادند... آنها فکرمیکردند تعداد موشکها و تانکها و هواپیماها و هاله ارتش سرخ برهمه آمار و ارقام کسر بودجه و ضعف اقتصادی و کساد پرده میکشد و در نهایت امپراطوری که در چندین دهه بر نیمی از کره زمین سیطره داشت زیر ضربههای اقتصادی سرنگون شد بی آنکه دشمنانش حتی یک تیر شلیک کنند و این همان چیزی است که نظام ایران و پیروانش در سوریه، لبنان، یمن و عراق نمیخواهند بفهمند که میتوانی مخالفان سیاسیات را سرکوب کنی، اما محال است بتوانی دهانهای گرسنه را ببندی.
براین اساس، صفهای نان دهه هشتاد قرن پیش در روسیه شوروی تفاوتی با صفهای ایرانیها برای دستیابی به مرغ، لبنانیهای برای تهیه روغن و سوریها برای غذا تفاوتی ندارند یا واقعیت تلخ مردم صنعا پس از اینکه ثروتهای ملی آنها برای اهداف توسعه طلبانه و بلندپروازیهای امپراطوری تسخیر شد که همه مردم ایران و ملتهای دیگر را خسته کرد که زیر تهدید سلاح تن به طرحهای انباشت موشک و نایابی نان دادند.