آیا بحران کمبود آبهای شیرین سراسر جهان - و نه تنها خاورمیانه- را با نزاعها و جنگهای منطقهای و بینالمللی تهدید میکند؟
انسان از این میترسد که این درحرف و عمل محقق شود به خصوص اگر برخی دادههای آماری را روی میز پاسخ بگذاریم و در مقدمه آنها اینکه از بین 1.4 میلیارد کیلومتر مکعب آب روی کره زمین تنها یک درصد آب شیرین مناسب مصارف بشری وجود دارد.
به زبانی دقیقتر، رسیدن جمعیت جهان به 10 میلیارد نفر درسال2050 تقاضای جهانی برای آب را از 4600میلیارد مترمکعب درسال به 6000 میلیارد مترمکعب میرساند.
و شاهد اینکه مشکل کمبود آب از چشم رصد دستگاههای اطلاعاتی جهانی پنهان نمیماند. برای نمونه درسال2008 و درمیان سند قابل توجهی که ازطرف وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) منتشر شد و با عنوان «محیطی برای کار نیروهای مشترک» معروف است. دراین سند اطلاعات ترسناکی درباره رنج حدود3 میلیارد نفر وجود دارد که با فرارسیدن سال2023 به دلیل کمبود آب خواهند کشید. همچنین درسند تأکید میشود، کمبود آب عامل اصلی جنگهای پیش رو خواهد بود که اساس ثبات و امنیت جهانی را متزلزل میکنند.
پس ازآن و درسال پیش گزارش توسعه منابع آبی که توسط سازمان ملل متحد منتشر شد نشان داد، با آغاز سال2050 حدود 4 میلیارد نفر از آنچه به کمبود شدید آب توصیف شده رنج خواهند برد.
کشورهای خاورمیانه و جهان عرب چطور؟
معادله میان منابع آب و تعداد ساکنان دراین منطقه تا بالاترین حد به هم ریخته به نظرمیرسد، اولی به طرز نامناسبی روبه کاهش دارد و دومی به شکلی ازشکلها درحال افزایش است و این همانی است که گزارش پنتاگون امریکا واقعاً رصد کرده و گفته مناطق خاورمیانه، حوزه رود نیل، شمال افریقا و جنوب آسیا بیشترین مناطقی هستند که با کمبود آب شیرین روبه رو خواهند شد و وارد رویاروییهای امنیت آبی میشوند که به کمبود در تأمین نیازهای مصرف انسانی و تولید مواد غذایی و انرژی منجر میشود.
آنچه از آن گزارشهایی که سازمان «ناسا» درباره منابع آبهای شیرین تهیه کرده مشخص میشود، میزان آبهای زیرزمینی اطراف جهان به طرز ترسناکی کاهش مییابد و هشدار دهنده است.
از میان اطلاعاتی که در گزارش سازمان فضایی مشهور امریکایی یافتیم که به هنگام عملیات شناسایی ماهوارههای خود به آنها دست یافته با دادههای شوکآوری درباره آبهای زیر زمینی در جهان عرب روبه رومیشویم که نیازهای حدود 60 میلیون عرب را تأمین میکند؛ اینکه این منابع روبه اضمحلال میروند. این بدین معناست که بی شک فاجعهای در راه است و واقعاً هولناکتر، خطرناکتر و مصیبتبارتر از اسلحه مدرن است و از جهت اثرگذاری همطراز سلاح کشتار جمعی خواهد بود.
اما آخرین و مهمترین پژوهشهایی که درباره بحران جهانی آب انجام شده، درماه اکتبرسال 2018 بود. گروهی از دانشمندان از مرکز مطالعات مشترک وابسته به نمایندگی اتحادیه اروپا برآن نظارت داشتند و بر 5 نقطه اساسی تمرکز کردند که ممکن است برای حفظ حقوق آبی درآینده نزدیک محل و نقطه برخوردهای مسلحانه باشند از جمله رود نیل، رود گنگ، رود سند، دو نهر دجله و فرات و رود کولورادو.
شاید سئوالی که باید پیش کشید این باشد: آیا کمبود آب به معنای این است که جنگها ضروریاند؟
پاسخ به اختصار برمیگردد به میزان آمادگی کشورها و مهیا بودن آنها برای همکاری و توسعه مشترک انسانی یا درگیری و ورود به راه بسته دارد که مجالی جز برای لولههای توپ بازنمیگذارد تا مسئله را به پایان ببرد... منظور ما از این چیست؟
در مقابله با بحرانهای طبیعی آب، یعنی آنهایی که نتیجه شرایط خارج از توان انساناند و در مقدمه آنها میزان بارندگی به دلیل شرایط متغیر اقلیم جهانی یا بالا رفتن میزان خشکسالی و پیشرفت بیابانزایی و این قبیل امور است، در این میان گامهای عملی مطالعه شده وجود دارد که به رویارویی این صحنه فاجعهبار کمک میکنند.
اما در باره بحرانهای آبی ساخته بشر از جمله آنهایی که برخی کشورها تلاش میکنند واقعیت را تحمیل کنند و با تفکر فاجعهبار یکجانبه نگری و بدون توجه به زندگی دیگران تصمیم بگیرند، مسئله به طور ریشهای فرق میکند به خصوص اگر میزان تهدید به نابودی ملتها و مردم منجر بشود که منبع آب شیرین نداشته باشند جز همانی که از هزاران سال پیش برآن تکیه داشتهاند.
میدانیم که قوانین بینالمللی مسئله جریان رودها و ساخت سدها را برای تأمین امنیت و صلح میان کشورهایی که آبهای جاری شیرین ازآنها عبور میکنند تهیم کرده است، همچنین ایده ساخت سدها را قانونمند کرده تا با حق حیات دیگران منافاتی نداشته باشد.
در این راستا به نظر میرسد روشن است هیچ کشوری نمیتواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم با سرنوشت آبی همسایگان خود بازی کند؛ شکل اول در تهدید به محروم ساختن از مقدار آبی که زندگی امن ملتها در طول تاریخ برآن بنا شده است، حال آنکه روش دوم از طریق نظریه قدیمی توطئه بینالمللی همچون نظریه فشار نمود مییابد.
شاید بد نباشد که بگوییم منابع رودها و تقسیم مقدار آب را نمیتوان با معادله Zero sum game به پیش برد بدین معنا که طرف برنده به همه چیز دست مییابد و بقیه به نابودی کشیده بشوند. حال آنکه عقل و عدل معادله دیگری را پیش میکشند به نام WIN - win game یعنی از طریق همکاری خلاق برای توسعه و رفاه و شکوفایی همه برندهاند.
در موضوع بحران آبهای شیرین سکوت ترسناک یا همراه شدن با اوضاع غیر عادلانه توسط جامعه جهانی بی فایده است چرا که زیانها همه را فراخواهد گرفت.
همچنین توطئه و تلاش برای بازی بر تضادها ازسوی برخی قدرتها به هیچ روی مفید نیست و همه را وارد دایره کنش و واکنشهای انتقامی میسازد.
مشکل آب در جهان عربی و مقابله با آن نیازمند یاری عربی-عربی است؛ برای جستوجوی سرانجام مسئله مرگ یا زندگی یا روبه روشدن با بدتری که هنوز فرا نرسیده مگر اینکه خداوند رحم کند.