آمال موسی
شاعر و نویسنده و استاد جامعه شناسی دانشگاه تونس
TT

سیطره مستمر مرد عرب بر زبان 

زبان در زمینه تحولات اجتماعی و فرهنگی نقش اساسی دارد، اما تا بخواهیم به اهمیت آن بپردازیم یا نقش زبان در تحول مقوله فرهنگ و عقلانیت را مورد کنکاش قرار‌دهیم و تا موضوع بررسی زبان در رسانه‌ها و زبان ادبیات عربی به شکل عام را روی میز قرار‌دهیم و شروع به کندوکاو در ویژگی‌های این زبان کنیم به نتایج ناامید کننده می‌رسیم. حقیقت اینکه عدم تبعیض جنسی وجود زبانی را ایجاب می‌کند که نسبت به دوجنس منصف باشد و از دو جنس سخن بگوید و برای هر دوجنس گسترده باشد و با آن دو به عنوان دو ذات زبانی برخورد می‌کند.
ما مسئله زبان را پیش می‌کشیم چون موضوعی مهم و حساس و عاملی اساسی در برنامه تحول فرهنگی است چرا که پدیده سلطه مردانه ساختمانهای خود را در زمینه زبان پایه‌ گذاری کرده و با برنامه به ارث رساندن ارزش‌ها و ساختارهای نمادین نگاه به خود و جنس دیگر و به طور کلی همه جهان، در آن صورت می‌گیرد. 
زبان تنها سخن نیست بلکه نظام تفکراست، یعنی زبان به فکر چسبیده و جدای ازآن نیست. البته مسئله زبان بین مردانه و زنانه به عنوان یک مسئله اصلی مطرح می‌شود که برای ادبیات به طورکلی، شعر و روایت خواه برای بزرگ‌ها یا کودکان نوشته شده باشد و این به معنای قضایایی است که به دنبال پرداختن و توجه‌ به مدرن بودن زن در ورود به زمینه نوشتن در مقایسه با مرد است علاوه برای اینکه دشواری‌ها و زایش‌های انتقال از بودنش به عنوان موضوع نوشتن باشد یا اینکه او «مضمونی» است که یک ذات فاعل در زبان تبدیل بشود و در این راستا عبدالله الغذامی اشاره می‌کند که لفظ خطرناک‌ترین چیز در زبان است و مرد سلطه خود را بر اندیشه زبانی و فرهنگی محکم ساخته است. درسطح لفظ مشاهده می‌کنیم گفتمان رسانه‌های مکتوب و سمعی بصری و در مقدار عظیمی اشعار و آثار روایی افعالی به کارمی‌روند که در سمت‌گیری دارای شناسنامه مردانه‌اند یا بر زبان شخصیت‌های زنانه است. همچنین افعال دستوری در داستان‌ها اساساً از شخصیت‌های مردانه صادر می‌شوند درحالی که این شخصیت‌ها زبان را برای بیان خود به شکل زبانی استفاده می‌کنند(دوست دارم، خواب می‌بینم، می‌بینم، می‌خواهم، تصمیم گرفتم....) و این افعال همانگونه که مشاهده می‌کنیم از یک اراده مردانه پرده برمی‌دارند که در زبان حضور دارند و اثر خود را پیش از واقعیت در زبان می‌گذارند. زبان‌شناس امیل بنفیست به این مسئله پرداخته و نشان می‌دهد انسان به عنوان یک ذات در زبان و با زبان شکل می‌گیرد چرا که درحقیقت خود به تنهایی مفهوم «من» را به وجود می‌آورد در ضمن واقعیتش که واقعیت وجود است.
همچنین کیفیت کاربرد وصف در نشان دادن نقل مخفی اوصافی مشارکت کرد که تاکنون براساس فرهنگ ریشه دوانده در مردانگی تقسیم‌بندی شده‌اند به طوری که صفت‌های مثبت که بیانگر قدرت و شجاعت و عشق و ماجراجویی‌اند را برای جنس مردانه حفظ کرد و احساس ترس و ضعف مستمر در وجود جنس زبانه باقی ماند. همه حالت‌های ترس که درسریال‌های و دربخشی زیادی از داستان‌ها و رما‌ن‌های مرتبط به زن‌ها بیان می‌شود با وجود آنکه ترس یک احساس انسانی است و از ابتدای خلقت به انسان ارتباط دارد و عامل ابداع و تسلطش بر طبیعت بود که منشأ اصلی ترس است. با این اشاره که آثار هنری و ادبی مورد نظر نقد، چهره زن ترسان را که نمادهایی در نمود محافظ‌کارانه پدرسالاری ریشه دارد بازتولید می‌کند آن هم در مقابل مرد شجاع.
ازسویی دیگر می‌توانیم به‌کارگیری زبانی را ملاحظه کنیم که درآن نوعی تحقیر و چیزی از تبعیت و وابستگی میان دو جنس وجود دارد. از این اشاره نگذریم که زبان اثر خود را در خلق پیوندها و تصاویر براساس زبان و منزلتی که برای شخص مشخص می‌کند می‌گذارد به این دلیل که خود مقیاس مثبت و منفی و بی‌طرفی است که توصیه‌های «یونسکو» برای سرمشق‌ها براساس الفاظ و وصف و افعال متحرک و غیرمتحرک به کارگرفته می‌شود. خویش در زبان و از میان عناصر مذکور و همراه با نظام فکری فرهنگی تولید کننده و سازنده آن حضور می‌یابد.
مسئله اساسی زبان در جوامع به نقد روابط فرهنگی و ایجاد روابط جدید فرامی‌خواند که فرهنگ سلطه مردانه و تبعیض میان دوجنس را قطع کند. همچنانکه گفتمان رسانه‌ای و ادبی در خلق تخیلی سهیم می‌شود که مساوات بین دو جنس را تقویت و تفاوت‌های سنتی را منهدم می‌کند که بیانگر جامعه‌ای با فرهنگ و ارزش‌های مردسالارانه است. این مسئله را مطرح می‌کنیم چون زبان همانگونه که پیشتر گفتم ظرف نیست و تربیت اجتماعی که از راه زبان انتقال می‌یابد، تصاویر و تخیلات را می‌سازد و پیوندها شکلی از اشکال دانایی‌اند که به شکل اجتماعی ساخته می‌شوند. 
و از آنجا که زبان همان نظام فکری است که یکی از ابعاد جوهری مفاهیم تربیت نمادین تشکیل می‌شود، توجه ویژه به زبان در همایش‌ها و گفتمان‌های رسانه‌ای در همه گونه‌های آثار ابداعی وسریال‌ها و فیلم‌هایی که تهیه می‌شوند را می‌طلبد و توجه ویژه اولویت می‌یابد. چرا که زبان خود نیز منتقل کننده تبعیض بین دو جنس است همانطور که می‌تواند عامل ویرانی مظاهر تبعیض و سیطره مردانه باشد.