منابع روسی که به مسئله مهمی همچون اختلافات امریکا و روسیه در خصوص اوکراین بپردازند و مورد استناد رسانههای جهان عرب قرارگیرند، اندکند. بیشتر شبکهها یا مطبوعات عربی چیزی را که رسانههای امریکایی میگویند نقل میکنند که البته دیدگاه خاص خودشان درباره این اختلاف را منعکس میکنند.
به همین دلیل مقاله مهمی که «مرکز سیاستهای امارات» با عنوان«آفاق المواجهة الروسیة-الامریکیة حول اوکرانیا/چشم اندازهای رویارویی روسی-امریکایی درباره اوکراین» نظرم را جلب کرد. این مقاله به دیدگاه روسی به شکلی دقیقتر و مفصلتر پرداخته تا درآن نظمبخشی دوباره ورقهها را نسبت به ناظران خارجی و به خصوص عربی برگرداند و این همان چیزی است که رسانههای ما به آن نیاز دارند.
به نفع ماست که در دل این درگیریها دیدگاهی جانبدارانه نداشته باشیم به خصوص اگر بدانیم آن جانبداری از رسانههایی میآید که تلاشی مستمر و فعالیتی نفسگیر برای روایت حقایق براساس منافع خاص خود میکنند. از منظر رسانههای امریکایی که به گزارشهای خارجی امریکایی اتکا دارند، روسیه طرف شر این بحران است-اگر بتوان گفت- و تلاش میکند بناحق توسعه طلبی و حمله نظامی کند. به همین دلیل تنشآفرینی امریکایی به درخواست از شهروندان امریکایی برای ترک اوکراین رسید چون سلامتشان را تضمین نمیکند و اگر درگیری نظامی صورت گرفت کاری برای خارج ساختن آنها نمیکند.
امریکا با این اظهارات اوکراین را از نظر سیاسی و اقتصادی درجایگاه کشوری قرارداد که درگیرجنگی واقعی است و برآن افزایش تنش و تشنج میان بخشهای تشکیل دهنده اوکراین را میچیند؛ جامعهای اساساً دچار اختلاف که در طول آن سالها با هم در صلح زیستهاند. و این شرایط نه تنها برحرکت سرمایهگذاری در اوکراین اثری منفی گذاشته بلکه کشورهای اروپایی را به اتخاذ موضعی تندتر واداشت که براساس منافع خاص خود برای آن برنامهریزی کرده یا آماده شدهاند. به همین دلیل تضاد در موضعگیری اروپاییها در برابر این اختلاف و تمایل بیشتر به سوق دادن مسائل به پشت میز مذاکره و گفتوگو با درنظر داشتن نگرانیها و خواستههای روسی است. و این چیزی است که به نظرمیرسد نه تنها ایالات متحده را خوش نمیآید بلکه از سویی دیگر کشور قطر را در موضع رویارویی روسی امریکایی به عنوان طرف متمایل و جانبدار منافع امریکایی قرارداد پس از آنکه به آن پیشنهاد کرد در صورت رویارویی با روسیه، تأمین گاز اروپا را به عهده بگیرد!
این بسیج رسانهای بینالمللی که ایالات متحده دردرجه اول شکل میدهد و قدرتهای نرم خود را در خدمت منافع خود به کارمیگیرد تا سراسرجهان را به قبول دیدگاههایش بکشاند و با توجه به ضعف ابزار ذاتیمان، ما آنچه را که به ما داده میشود نقل میکنیم بدون آنکه براساس منافع خود به عنوان کشورهایی که از هر نزاعی که «انرژی» یکی از ابزار و دلایل آن است متأثر میشوند آن را محک بزنیم، بی آنکه جانب یکی از دوطرف این درگیری را بگیریم. وحتی دانستن دیدگاه همه به ما در ترسیم سیاستها و تعیین اولویتها و منافعمان برهمان اساس کمک میکند.
دراین بین دیدگاه روسی وجود دارد که به نظرم لازم است به دور از جانبداری به آن گوش داد و براساس آنچه درمقاله آمده، نگرانیهای روسیه و توسعهطلبی ناتو از سوی ایالات متحده نادیده گرفته میشود. مقاله به « عدم تعامل جدی غرب با نگرانیهای اصلی امنیتی روسیه در مسئله گسترش ناتو به سمت شرق و جلوگیری از استقرار سامانههای سلاح دورزن در نزدیک مرزهای روسیه علاوه بر مسئله مورد اختلاف سوم مربوط به استقرار دوباره نیروهای نظامی و زیرساختهای ائتلاف غربی در مواضعی که پیمان درسال 1997 ایجاد کرده بود وقتی که سند اصلی روابط بین روسیه و ناتو امضا شد» اشاره میکند. همچنین این مقاله میافزاید« مسکو به مسئله دیگری اشاره میکند که به نظرش باید اساسی باشد وقتی که قرار باشد در روابط روسیه و غرب بازنگری شود؛ چرا که دراظهارنظرها و پاسخ ایالات متحده و پیمان آتلانتیک شمالی از هر گونه اشاره به خواسته مسکو درخصوص پایبندی به مجموعهای از اسناد اساسی که در چارچوب سازمان امنیت و همکاری اروپا به امضا رسیده خالی است؛ منظور اصل تفکیک ناپذیری پرونده امنیت و تلاش هرطرف برای کلید زدن برنامه تقویت امنیت خود به زیان طرفهای دیگر است».
هدف نهایی روسیه از آن بسیج نیرو فشار برای بازگشت به میز گفتوگو با درنظر گرفتن خواستههای روسیه است و این همان کاری است که ایالات متحده با افزودن بر حجم مسلح ساختن اوکراین انجام میدهد؛ پس هر دو طرف امریکایی و روس در نهایت به دنبال بهبود برگههای مذاکرهای خود هستند.
حقیقتی که همه ما لمس میکنیم اینکه نه اوکراین- علیرغم وجود اختلافات تند بین بخشهای تشکیل دهندهاش- خواستار جنگ است و نه اروپای دچار اختلاف جنگ را میخواهد که حجم خسارتهای آن را میداند. پس همه به دنبال آرام ساختن و گفتوگو هستند، اما همان طور که برای هرناظری مشخص میشود، تنها رسانههای امریکایی با هدف فشار به طرف روس درمذاکرات رو به تنشآفرینی میروند.
در اوج این تضادها منافع روسی-غربی، رسانههای ما نیاز دارند تحولاتی را که دربرنامه منافع عربی و ائتلافهای ما روی داده درنظر داشته باشند وقتی که اخبار آن درگیریها را نقل میکنیم که شاید به نظر دوربرسند جز اینکه درسایه جهان به هم پیوسته ما از آنچه تصورمیکنیم به ما نزدیکترند.
TT
رسانههای عربی در سایه بحران اوکراین
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة