مصطفی فحص
TT

سوریه در میان دو قیصر

واشنگتن بار دیگر زیر بار این قضیه نمی‌رود که به موسکو فرصت بهره‌برداری از پیروزی در سوریه را بدهد. در سوریه اقدامات نظامی بر ضد معارضان مسلح «ارتش آزاد سوریه» تقریباً به‌پایام رسیده و عملیات ضد «داعش» نیز به‌سرآمده است؛ هر چندهم این سازمان با آزادی تمام در برخی مناطق سوریه فعالیت می‌کند.
قانون‌گذاری جدید کنگره آمریکا، تحت عنوان «قیصر»، که برای رای‌گیری آماده است، تمام تلاش‌های روسیه برای بازیابی دوباره رژیم اسد در نظام بین‌المللی و منطقه‌ای و عربی را نقش برآب کرد زیرا از تن‌دادن به شرایط جبهه پیروز در سوریه سرباز می‌زند و در راس آنها پذیرش دوباره رژیم اسد در راس قدرت سیاسی سوریه است. روسیه تلاش می‌کند که رژیم کنونی اسد را تنها راه‌حل ممکن جا زند و جایگزین آن را قدرت‌گیری نیروهای افراطی و جهادی تصویر سازد. البته مسکو توانست با موفقیت قابل توجهی این سناریو را دنبال کند؛ و دست‌کم برای اروپایی‌ها استمرار رژیم اسد بهتر از هرج و مرج در این کشور یا بر سرکار آمدن گروه‌های افراطی است. البته در این میان سیاست متناقض آمریکا برگ برنده‌های زیادی به موسکو داد و موجب شد که اعتماد بین‌المللی و عربی به واشنگتن کم‌رنگ شود. اوج این تناقضات تصمیم پرزیدنت ترامپ برای اخراج نیروهای آمریکایی از سوریه است که موج انتقادات شدیدی را در میان مراکز قدرت ایالات متحده به‌همراه داشت و باعث شد که این تصمیم تا هم‌اکنون اجرایی نشود.
این در حالی است که قیصر روسیه همه این اوضاع را، یعنی آشفتگی سیاست آمریکا و نگرانی اروپا و نیاز کشورهای عربی برای ایجاد برون‌رفتی در سوریه، غنیمت شمرد و بر همه این اطراف فشار آورد تا روابط خود را با ارژیم اسد عادی‌سازی کنند. شعار او پوشش دادن خلأ قدرت ناشی از عدم حضور کشورهای عربی در سوریه است. اما تصمیم کشورهای عربی برای عادی‌سازی روابط با رژیم دنبال نشد، زیرا یکسری وقایع اجتماعی و مردمی و امنیتی مانع پیشرفت چنین کاری شد. البته در این میان عامل بنیادین سرباززدن رژیم اسد از کاهش روابط با رژیم ایران است که مانع تحقق چنین مشارکتی شد. شرایط کشورهای عرب برای عادی‌سازی روابط با رژیم اسد از سوی وزیر خارجه مصر، سامح شکری، بیان شد و از سوی عادل الجبیر نیز، در نشست بروکسل، تأکید گشت. در راس این شرایط پایبندی به مصوبات سازمان ملل و قطع‌نامه‌های شورای امنیت است. از دیگر شرایط عربی این است که کشورهای عربی تنها در صورتی در عملیات بازسازی سوریه مشارکت می‌کنند که تغییراتی سیاسی و اجتماعی در سوریه اجرا گردد تا از این راه بتوانند برخی اهداف مردم سوریه را محقق سازند، و این مسئله البته از سوری رژیم اسد و ایران مورد مخالفت قرار گرفت. زیرا منجر به تغییراتی بنیادین در شکل رژیم اسد می‌شود. همه این اوضاع باعث شد مسکو در گزینش اعضای کمیته تشکیل قانون اساسی دخالت کند، و برخی تغییراتی قانونی به‌وجود آورد، که در راس آنها بلاممانعت بودن نامزدی اسد برای دوره جدید ریاست جمهوری است که پیش‌بینی می‌شود قانون‌گذاری «قیصر» کنگره آمریکا، مانع پیشبرد آن شود.
در برابر این همه تنها می‌توان بیان کرد که سوریه سربریده میان دو «قیصر»، راه سومی در پیش ندارد. قیصر نخست اوضاع خونین سوریه را فرصتی تاریخی برای تحقیق آرزوی توسعه‌طلبانه خود برای دسترسی به دریای مدیترانه می‌داند؛ و برای تحقق این هدف زمان اندکی در پیش دارد و از بحران‌های اقتصادی داخلی کشور می‌هراسد؛ که مانع تحقق این هدف شود. از سوی دیگر نیز این قیصر از روندی می‌ترسد که در آن سوریه همانند افغانستان دوره جنگ سرد، باتلاقی برای روس‌ها شود. ترامپ یکجا سوریه را سرزمین مرگ و خون نامیده بود. «قیصر» دیگر نیز تلاش می‌کند موفقیت مسکو را ناکام گذارد، و عرصه عمل خود را ساحت اقتصادی و بازسازی سوریه قرار داده‌است، تا از این طریق مانع تحقق اهداف روسیه، در کنترل راه‌های استراتژیک نفتی، و راه ابریشم قدیم، شود. واشنگتن درصدد است تا هر گونه پیشرفت عملیات بازسازی در سوریه، و مشارکت کشورهای دیگر، به‌ویژه کشورهای عربی، را منوط به تغییرات سیاسی کند تا از این طریق به‌طور مستقیم بنیه اقتصادی رژیم اسد را هدف گیرد.