بیآنکه بخواهم برخودم، یا لبنان بهمثابه دولت، یا سعد الحریری بهعنوان نخستوزیر، سخت بگیرم یک جمله از یکی از اساتیدم یادآوری میکنم که گفته بود: «هر حکومت بهوجودآمده، بسیار بهتر از بیحکومتی (یا هرجومرج) است». آنچه در دو روز گذشته در لبنان اتفاق افتاد، و خبر از تشکیل حکومت در دولت لبنان میداد، بهمعنای واقعی کلمه بازتاب جملهای است که در بالا یادآوری کردم و ناظر بر این است که توافق بر سر حکومتی در این کشور بسیار از هرج و مرج و بلاتکلیفی بهتر است. البته در صورتی این گفته درست مینماید که پیشتر قبول کنیم آنچه خبر تشکیل آن منتشر شد واقعاً حکومت است؛ یعنی نهادی سیاسی که وظیفه آن توزیع آمرانه قدرت سیاسی و حکومتگری است. لبنانیها بیش از هر کس دیگری میدانند- هرچند هم از بیان آن سروا زنند- که آن نهاد تشکیل شده بالا در جهانی قرار دارد که جهان مقابل آن دارای قدرت سیاسی واقعی بهشمار میرود. آنها میدانند که در لبنان به یک نهاد رسمی نیاز است که دستکم جامعه بینالمللی بتواند با آن، بیآنکه لبنان و لبنانیجماعت موضوع بحث باشد، وارد معامله شود و بتواند یک دامنه جغرافیایی واقع بر مینهای از مذاهب و فرقهها را از انفجار نجات دهند.
کشورهای عربی نیز مجبورند با لبنان، تحت هر نام و نشانی، وارد تعامل شوند بیآنکه آن را، بهضرورت، یک وطن برای لبنانیها بهشمار آورند. البته لبنان همچنان برای کشورهای عربی چیزی قابل اعتنایی حساب میشود. زیرا هدف آن است که از خطرهای آن دوری کرد؛ بهویژه که این کشور با سوریه و «اسرائیل» مرز مشترک دارد و ایران نیز آن را سکویی رسانهای و مزدوری تبدیل کرده که هموراه برای ارعاب و تبلیغات ضد منطقهای از آن سوءاستفاده میکند. برای غرب نیز لبنان، حال به-عنوان میراثی از استعمار و باقیمانده ارث شرقی و دارای مسیحیان زیاد، یا بهمثابه همسایه «اسرائیل»، اهمیت درخوری دارد و تلاش بر این است که غرب از عهده محافظت از ثبات آن برآید.
بنابر همه آنچه گذشت همگان در برابر «حکومت بیحکومت گری»، که دیروز خبر تشکیل آن منتشر شد، قرار دارند و بهعنوان «نهادی موقت» برای اجرای برخی مسائل کشور بر طبق یک توافق سیاسی استراتژیک برسرکار آمد. این حکومت را کوتاهآمدن آمریکا و غرب در خصوص برخی مسائل، بهوجود آورد، و پس از رضایت ضمنی «اسرائیل» به سود رژیم ایران خبر نهایی تشکیل آن منتشر شد. البته این خبر نشانهای است از پیروزی تهران در لبنان، و انقباض «سنیمذهبی سیاسی» در هر یک از لبنان و عراق و سوریه.
همچنین این خبر بازتابی است از یک توازن قوای آشفتهاست که در آن یک رابطه بردوباخت حاکم است و جماعت مسلح در لبنان پیروز میدان بود که توانست در ضمن محافظت از مناطق تحت نفوذ خود به مناطق درنفوذ رقیب نفوذ کند و برای خود طرفدارنی بیابد.
«حزبالله» از یکسو توانست به یُمن سلاح غیرقانونی خود وحدت کلمه شیعه را حفظ کند و از سوی دیگر با سیاست «همپیمانی اقلیتها» و رد «توافق طائف» بهعنوان توافقی به سود اهل سنت، با «جریان ملی آزاد» به رهبری میشائیل عون، به صف مسیحیها رخنه کند و آنها را برای کودتا بر ضد توافق طائف بهکار برد؛ و بدین وسیله «حزبالله» توانست لبنان را وارد بلوک ایران، که در طول منطقه امتداد یافته، بکند.
از سوی دیگر باید اذعان کرد که در غیاب هر گونه استراتژی بینالمللی برای مقابله با شرارت و نفوذ ایران در منطقه، این نفوذ استمرار خواهد یافت و قدرتمندتر خواهد شد. در خصوص اوضاع منطقه نیز، یعنی موضع کشورهای عربی و ترکیه و «اسرائیل»، باید گفت که سکوت آنها بهمثابه قبول وضع قائم است و آنها بهطور بالفعل نفوذ رژیم ایران را در منطقه قبول کردند. در خود لبنان نیز منطق بازندهوبرنده اقتضا میکند که سیاست عمومی لبنان با توجه به منافع ایران پیش رود. به سخن دیگر سیاست لبنان بهدست حزبالله و تأمین منافع ایران خواهد بود و وظیفه حکومت کنونی تأمین هزینههای پیشبرد این سیاست از راه کمکهای بینالمللی و عربی است.
TT
لبنان: «حکومت بیحکومتگری»... همانگونه که غلبهیافتگان در نظر داشتند
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة