نظام قطری به سمت مرحله جدیدی میرود که درآن اشتباه جدیدی برکوه اشتباهات سابق خود میافزاید، با این باور که پس از انتخابات امریکایی امتیازی به سود خود گرفته است. برهمین اساس تلاش میکند تنشافزایی کند و به کارهایی دست میزند که تصور میکند کشورهای ائتلاف را «ناچارمیسازد» قطع رابطه با آن را پایان بدهند؛ روز 25 نوامبر مسیر دو قایق امنیتی بحرین در دریا را بست. وزارت کشور بحرین اعلام کرد« رأس ساعت 13 به تاریخ 25/11/2020 دو قایق وابسته به مرزبانی سواحل به هنگام انجام تمرینات درشمال فشت الدیبل که حق فعالیت مستمر در آن را دارند، توسط سه قایق گشتزنی وابسته به امنیت سواحل و مرزهای قطری توقیف شدند. دوقایق بحرینی درحال برگشت ازانجام مأموریت خود بودند».
وزارت کشور بحرین یادآورشد، آنچه روی داده «رفتاری برخلاف اتفاقیه امنیتی خلیجی کشورهای عضو شورای همکاری و اتفاقیهها و معاهدات ویژه قانون بینالمللی دریایی است».
پس از آنکه نظام قطری از موفقیت در پایان بخشیدن به تصمیم قطع رابطه مأیوس شد، بعد از اینکه همه نیرنگهای گوناگون خود را به کار بست؛ از جمله طرح دعوای حقوقی در دادگاهها و سازمانهای بینالمللی که همه به شکست منجر شدند، سپس ناکامی در درخواست از دولت امریکا برای فشار وارد ساختن به ائتلاف چهارگانه که موفق نشد، بعد هم ایجاد شکاف میان چهارکشور و ایجاد اختلاف بین آنها با انتشار اخبار ساختگی و خلق داستانها و گرفتن ماهی از آب گلآلود، بعد هم تلاش برای کمک گرفتن از برخی اعضا؛ به شبکه «الجزیره» دستور داده شد دست از حمله به این عضو ائتلاف بکشد بعد هم عضوی را که گاه و بیگاه مورد حمله قرارمیگیرد را تغییر دهد و پس از اینکه میلیاردها دلار به رسانههای امریکایی پرداخت تا به کشورهای ائتلاف فشار بیاورند و بعد که در همه اینها شکست خورد و میبیند مسئلهاش دیگر اهمیتی برای هیچ یک از چهار کشور ندارد و همه بی آن بی توجهی میکنند، خواه در کشورهای ائتلاف یا جامعه جهانی، همچون کودکی تباه و نازپرورده شروع به کوبیدن پای خود برزمین کرد تا بازیاش را دوباره از سربگیرد!!
درباره اقدامات نظامی علیه بحرین این اولین بار نیست؛ بحرین از حدود بیست سال پیش به چنین رفتارهایی عادت دارد، وقتی که نظام قطری نیروهای نظامیاش را در یکی از مناطق خشکی ارخبیل بحرین در اواخر دهه هشتاد پیاده کرد و بحرین شکیبایی و چشم پوشی کرد. حتی وقتی که نظام قطری سران کشورهای عضو شورای همکاری که برای آزادسازی کویت گردهم آمده بودند، همچون گروگان در اتاقهایشان در هتل محبوس کرد و حمدبن خلیفه اصرار کرد که مسئله کویت نباید پیش از مسئله گفتوگوها، مورد بررسی قرارگیرد، درآن زمان بحرین کوتاه آمد و به خاطر کویت پذیرفت. حتی پذیرفت در خصوص آنچه ملک آن است این باره به محکمه بینالمللی برود فقط برای سلامتی کویت.
نظام قطری درآن زمان هرچه توانست برای کسب پیروزی در مسئله از راههای قانونی و غیرقانونی انجام داد تا اینکه ماجرای معروف اسناد تقلبی رو شد؛ کاری که پیش از آن کسی انجام نداده بود.
سپس حتی پس از کوتاه آمدن، قطر راه قایقهای بحرینی را میبست و ملوانان بحرینی را بازداشت میکرد تا جایی که تعداد این افراد درسال 2017 به پنجاه ملوان بحرینی رسید. به طور کلی زیرپا گذاشتن تعهدات توسط قطر تازگی ندارد و ناکام گذاشتن میانجیگران نیز چندان جدید نیست.
همان تجاوزها عاملی میشوند که قطع رابطه ادامه یابد بگذریم از دلایل اصلی که کشورهای عضو ائتلاف چهارگانه را به قطع ارتباط با قطر کشاند و همه آنها تجاوز به امنیت ما و سلامت شهروندان ماست، بلکه تعدی به امنیت ملی سراسر جهان عرب است، اما قطر همیشه اصرار دارد نقش قربانی را بازی کند.
باز تنشزایی دیگری که آخرین نخواهد بود روی میدهد؛ شبکه «الجزیره» هفته پیش علیه پادشاهی عربی سعودی دست به آن زد که میتواند نشانهای از روی آوردن این نظام به سمت تنشزایی عامدانه باشد که در روزهای آینده شاهد آن خواهیم بود.
خلاصه سخن: پس از همه این تجربهها، نظام قطری ثابت کرده که حتی اگر بخواهد سرگرم رشد و توسعه کشورش بشود و چهار کشوری که با آن قطع رابطه کردهاند را نادیده بگیرد، نمیتواند. حتی نمیتواند رسانههایش را از حمله به آنها بازدارد و سرگرم تبلیغ کشور خود و محافظت از اموال مردمش بشود و آنها را فقط در داخل هزینه کند. نمیتواند تصمیم به قطع رابطه را نادیده بگیرد و به این تصمیم پشت کند. این نظام وجودش از پذیرش مأموریتی مایه میگیرد که درزمان کودتا علیه پدرش به آن سپرده شد؛ نقش و مأموریت و مسئولیت دارد که باراک اوباما در کتابش «وعدهگاه» به آن اشاره میکند. درست است که به قول اوباما به معنای این نقش آگاه نیست و آن را درک نمیکند و ابعادش را نمیفهمد، اما آمادگی دارد هزینههایش را بپردازد؛ تنها چیزی که میفهمد و خوب درباره آن سخن میگوید این است:«قیمتش چند؟»