سوسن الابطح
روزنامه نگار ونویسنده،استاد زبان وادبیات عرب در دانشگاهبیروت
TT

زبان عربی، گنجینه دیجیتال

اینکه اطلاعات نادرست به محتوای عربی در «فیس‌بوک» یورش برده‌اند را می‌دانیم و به پژوهش «مرکز گفت‌وگوی استراتژیک» امریکا نیازی نداریم تا مطمئن شویم خرافات و افکار گمراه کننده زندگی کاربران شبکه‌های اجتماعی را مسموم می‌کند. شاید وضعیت زبان‌های دیگر بهتر از این نباشد، اما اعتیاد جوانان عرب به این سایت‌ها به طوری که اکثرشان روزانه بین سه تا چهار ساعت درآنجا وقت می‌گذرانند، مایه نگرانی و عامل افتادن در سراشیبی است. ما با الگوریتم‌‌هایی روبه رو هستیم که کاربر را به زیان اطلاعات جدی‌تر به سرگرمی عاطفی و احساسی می‌کشانند. بیهوده‌گویی در «واتس‌آپ»، «اسنپ شات» و «تویتر» به ضرر تحقیق، مقاله، کتاب الکترونیک، ویدیوی مستند یا تربیتی وحتی مشارکت اثرگذار در یک سایت معرفتی مانند « ویکیپدیا» صورت می‌گیرد که بخش عربی آن هنوز ضعیف و چشم به راه عنایت و لطف ماست.

کارشناسان این مقوله مشهور بیل گیتس را تکرار می‌کنند که «محتوا فرمانروا است» چون به تناسب کیفیتش، جایگاه دارندگان هر زبان در سیاره همچنین آینده و قدرت‌شان در تولید فرصت‌های کاری و مشارکت در ساختن آینده را مشخص می‌کند. محتوای قوی و مفید مایه عزت صاحبان آن و دروازه‌ای باز برای گشودن افق‌های اقتصاد جدید است. از آنجا که محتوای عربی از مجموع محتوای موجود برشبکه اینترنت از 5درصد فراتر نمی‌رود، سهمی بیشتر از 4درصد در اقتصاد جدید ندارد، درحالی که متوسط ثبت شده برای دیگران به 22درصد می‌رسد. و این فاصله خطرناکی است. ملتی جوان باید با اپلیکیشن‌ها، پلت‌فرم‌ها، ویدیوها، افکار، نوآوری‌ها و تخیلات خود فضای مجازی را با سرزندگی پرکند، اما با این حال چنین نمی‌کند.

درعین حال وراجی وصف ناپذیر و فقر عمیقی در محتوا وجود دارد. تلاش‌ها برای سرعت بخشیدن به قراردادن قطار بر ریل‌ها بسیارند، اما تلاش‌ها پراکنده و همآهنگی عربی شبه معدوم است. یکی از پایه‌گذاران شرکت «مجرّه» از شرکت کنندگان در تصحیح مسیر، عبدالسلام هیکل می‌گوید، کسانی که به زبان روسی صحبت می‌کنند تعدادشان نزدیک به کسانی است که به زبان عربی سخن می‌گویند و با این حال 8درصد از بهترین صد میلیون سایت روی شبکه اینترنت به زبان روسی است. اندکی جست‌وجو کن تا ببینی اکثر مواد به زبانت سرگرم کننده، دینی یا تنها اخبار سریعی است که زمان پراکنده می‌سازد. به گفته هیکل، این است که یک عرب وقتی به اطلاعات مفیدی نیاز داشته باشد ناچار می‌شود -با اینکه معمولاً یک زبان خارجی را خوب نمی‌داند- به زبانی غیر از زبان خودش پناه ببرد.

تحقیقات نشان می‌دهند، عرب‌ها برعکس آنچه گفته می‌شود به زبان مادری خود به دنبال داده‌ها می‌گردند و کارشناسان تأیید می‌کنند، ملتی که به یک زبان صحبت می‌کند و تلاش‌های خود را به زبان‌های مختلف پراکنده می‌سازد، توان خود را هدر و فرصت‌ها را از دست می‌دهد. به زودی تفاوت‌ها بین زبان‌ها ذوب می‌شوند و آنگاه ترجمه فوری -نوشتاری یا شنیداری- سریع‌تر از برق می‌شود. تنها از یک زبان محتوا، جوهره، ویژگی صاحبان آن و تمایز محتوایی که تقدیم می‌کنند باقی می‌ماند، یا اینکه بشریت به آن نیاز می‌یابد و به آن روی می‌آورد یا اینکه پس می‌زند و از آن روی می‌گرداند. و کسانی که گمان می‌کنند نوشتن به زبان انگلیسی آنها را یک یا چند درجه بالاتر می‌کشاند درخواهند یافت که به یک سراب چشم دوخته‌اند.

گزارش «اسکوا» که دوسال پیش منتشر شد و درباره ضرورت تهیه یک چشم انداز تکنولوژیک همآهنگ و کامل عربی سخن می‌گوید، ناامید کننده است. این گزارش سخن از کدگذاری یک‌پارچه برای ایجاد بازار و سیاره در کنار سیاره‌های زبانی و دیجیتال و داد و ستد با آنها می‌گوید. اما برخی حتی به همین هم پایبند نماندند به این بهانه که مشکلات تکنولوژیک دارد یا اینکه نگران امنیت و محرمانه ماندن داده‌های خود هستند. گزارش سعی می‌کند بین تحول تکنولوژیکی که اتحادیه اروپا به برکت همکاری با هم به آن دست یافت و لغزش‌های عربی و کندی بسیار آن دست به مقایسه بزند چرا که هرکشور عربی تصمیم گرفته درفضایی خود نغمه‌سرایی کند.

آنچه در زمین واقعیت روی می‌دهد در فضای مجازی بازتاب می‌یابد. پوشاک، خودرو و یخچال وارد می‌کردیم و اکنون مصرف کننده نوآوری‌های دیجیتالی دیگران هسیتم و وقتی اندک تولیدی می‌کنیم نزد دیگران ذخیره می‌شود و داده‌های ما در مالکیت ما نیستند. خیلی زود داده‌های ارزشمندی که در پزشکی و ادبیات و شاید تفریح و سرگرمی به آنها نیاز پیدا می‌کنیم فروشی می‌شوند. برمی‌گردیم و می‌خریم تا جایی که جیب‌های ما خالی شود به جای آنکه بفروشیم و سود کنیم و سرمایه‌گذاری کنیم.

یک کشور عربی کارکرد و تلاش کرد و طرح‌های طولانی مدت تهیه کرد و یکی دیگر هنوز کج و مج می‌شود. اما مشکل بزرگ این است که پیش بردن تکنولوژی از شبکه سازی و گردآوری داده‌ها و تحلیل و استفاده از آنها به وجود می‌آید. اینکه جهان عرب همانند دیگر ملت‌ها، جهان الکترونیک خود را داشته باشند که با زبان مشترک آنها سخن بگوید، و به وسیله آن داد و ستد و جست‌وجو می‌کنند و می‌آموزند و خود را سرگرم کنند این به معنای آن است که داده‌ها درباره آنچه دوست دارند یا آنچه خشمگین‌شان کند یا توجه آنها را به خود جلب کند دردسترس‌شان باشد و این به راه اندازی طرح‌های مناسب افراد دارای خلق و خو و عادت‌های مشابه کمک می‌کند. « وب نه تنها دستگاه‌ها را به هم متصل می‌کند، بلکه مردم را به هم پیوند می‌دهد» آن طور که تیم برنرز لی مهندس و دانشمند رایانه می‌گوید که شبکه را طراحی کرد و به آنها شکل نهایی داد پس از آنکه دسته‌های پراکنده‌ای بودند و بدون شک او شاخه‌های آن را بهتر می‌شناسد.

این بار کسانی از اهل ضاد می‌خواهند که از معدن زبان عربی استفاده کنند و اینها هیئت‌های بین‌المللی و کارشناسان تکنولوژی‌اند و کسانی که با تعجب به ما نگاه می‌کنند درحالی که ما گنجینه زبانی یگانه‌ای را به هدر می‌دهیم که ما را به هم نزدیک می‌کند و می‌توانیم به آن نوآوری کنیم و شگفتی بسازیم.

اینکه آشوب عربی درشبکه باقی بماند همانگونه که در واقعیت چنین است، فرصت دیگری را از تباه می‌سازد که شاید آخرین باشد. مورخ بزرگ کمال الصلیبی دریکی از پژوهش‌هایش توضیح می‌دهد، عرب‌ها شکست خوردند و هزینه می‌پردازند چون دریک نقطه عطف تاریخی سرنوشت ساز سهل‌انگاری کردند، در زمانی که برای عربیت‌شان اخلاص نورزیدند پس ازآنکه در دهه پنجاه قرن پیش به استقلال دست یافتند و با نفاق رفتار کردند. درحالی که شعارهای عربی و وحدت بلند از میکروفون‌ها می‌پیچید، هرکشوری زیر میز منافع محدود خود را مقدم می‌داشت و برای انتقام‌‌خواهی‌های کوچکش کمک می‌خواست. عربیت دیگر شعار و ایدئولوژی نیست آن طور که در دهه پنجاه قرن پیش بود، اکنون زبان مشترک و بازار کار است که همه به هم کمک می‌کنیم و با طرح‌های‌مان تلاش می‌کنیم تا در رگ‌های آن نبض ابداع و ابتکار را تزریق کنیم یا در شبکه‌های اجتماعی عقب می‌مانیم و تهمت و فحش به سمت همدیگر پرتاب می‌کنیم و مانند دایناسورها منقرض می‌شویم.