شباهت منافع و مواضع روسیه و چین در باره افغانستان پس از پیروزی «طالبان» درآنجا، پیشاپیش امکان تقویت مواضع و همکاری محکم آنها را تقویت میکند. به استناد اظهارات مقامات و محتوای بیانیههای چینی، به نظرمن میتوان-هرچند به شکل حدسی- موضع پکن دربرابر این کشور را در حال حاضر بدین شکل توصیف کرد:
اول، رهبری چین براساس تأمین امنیت ملی کشور، برای تعامل با به کارگیری ابزار دیپلماتیک تلاش خواهد کرد (به استثنای حالتهایی که خاکش در معرض حمله قرارگیرد)؛ و این موضع با موضع روسیه تطابق دارد.
دوم، با توجه به ابهامی که بر وضعیت خود افغانستان و پیرامون آن سایه انداخته، واضح است که پکن در تصمیمگیری شتاب نکند، اما با هوشیاری و تأمل برخورد خواهد کرد. و این برمیگردد به این حقیقت که هنوز برای چینیها، همان طور که برای بسیاری از شرکای آنها روشن نشده، آیا «طالبان» به همه وعدههای دست و دلبازانهاش عمل میکند؛ از جمله تأکید آنها درباره اینکه اجازه نخواهند داد از خاک افغانستان برای فعالیتهای ضد چین استفاده شود. به احتمال زیاد مرحلهای که درآن مقامات چینی از درپیش گرفتن خط سیاسی مشخص و روشن در خصوص حوادث افغانستان اجتناب کنند برای مدتی طولانی ادامه یابد( تا زمانی که حوادث خطرناکی وجود نداشته باشد) و دیپلماسی چینی در دنبال کردن تحرکاتی که هدفشان حذف «طالبان» از فهرست گروههای تروریستی است شتاب نخواهد کرد.
سوم، به اندازه کافی دلیل برای این اعتقاد وجود دارد که پکن که درسالهای اخیر راهی نزدیک به روسیه درپیش گرفته به طوری که تفاهم دوجانبه قابل توجهی پیرامون تقریباً همه مشکلات منطقهای به دست آورد از جمله در خاورمیانه و آسیای میانه، ممکن است در سیاستش درقبال افغانستان با مسکو همآهنگی کند. چنین مسیری هیچ خطری برای پکن نخواهد داشت، بلکه برعکس آن را قویتر میسازد با اینکه به طور طبیعی، به همآهنگی محکم خود با پاکستان دارای تأثیر بزرگ بر وضعیت افغانستان ادامه خواهد داد.
چهارم، و نظر به اهمیتی که به دورنگه داشتن جنبش جداییطلب تروریستی که اویغورها تأسیس کردند( جنبش اسلامی شرق ترکستان)، پکن بر «طالبان» فشار خواهد آورد تا آن را تشویق کند راه سرکوب شدید علیه افراد مسلح درپیش گیرد. و تاکنون جنبش طالبان هیچ دلیلی نشان نداده تا شک در این باره که راهش با راه رادیکالهای اویغور به هم نرسند، به این دلیل که برقراری ارتباطات خوب با پکن برای آنها اهمیت بیشتری دارد. با توجه به تجربه گذشته، چین هنوز آمادگی ندارد بدون قید و شرط به «طالبان» اعتماد کند. و این هوشیاری خود نیز نشانه برجسته دیدگاه کارشناسان روس است، اما تجربه اول تعامل مسکو با جنبش «طالبان» مایه خوشبینی است و اظهارات مقامات روس دلیلی روشن براین نکته است. کافی است به عملیات خارج ساختن شهروندان روس از کابل اشاره شود که به دقت انجام شد. چین نیز کاملاً مانند روسیه از مدتی طولانی گفتوگویی با «طالبان» انجام میدهد، مسئلهای که مانع نمیشد با دولت سابق کابل همکاری نکند. در اواخر سال 2020 هیئت ضد جاسوسی افغانستان در کابل گروهی از افسران اطلاعاتی چین را بازداشت کرد که در تعقیب افراد مسلح «جنبش اسلامی شرق ترکستان» بودند که احتمال میدادند با یکی از بدنههای تروریستی شبکه حقانی همکاری دارند.
پنجم، پکن آمادگی دارد، درکنار روسیه از روندی که بخواهد از تریبون سازمان همکاریهای شانگهای برای در پیش گرفتن سیاست واحد در برابر بحران افغانستان بهره ببرد، حمایت کند. به اندازه کافی نفوذ دارد تا اعضای دیگر این سازمان را برای اقدامات گروهی مشارکت دهد و در مقام اول کشورهای آسیای میانه که بی نهایت به استفاده از امکانات عظیم چین برای همکاریهای اقتصادی و امکانات قوی روسیه به عنوان پشتیبان امنیت اهمیت میدهند. تمایل کشورهای آسیای میانه براساس پس زمینه ناامیدی از واشنگتن در دوره بحران اخیر برای توسعه روابط با مسکو و پکن آشکارا رو به افزایش است. و مسکو درحال حاضر تلاشهای زیادی برای تقویت قدرتهای دفاعی کشورهای آسیای میانه و محافظت از مرزهای آنها میکند. و این مسئله پس از حملات تروریستی شاخههای فرعی محلی «داعش» در روز 26 آگوست به فرودگاه و خود شهر کابل، ضرورت بیشتری یافت و این نشان میدهد پایگاههای بدنههای تروریستی فرامرزی در افغانستان همچنان قویاند. براساس برنامهریزی صورت گرفته، در اوایل سپتامبر آموزشهای نظامی جدیدی در آسیای میانه برای نیروهای واکنش سریع وابسته به سازمان پیمان امنیت گروهی اجرا میشود. پایگاه 201 نظامی روسیه در تاجیکستان در حد فاصل جولای تا آگوست، اسلحه جدیدی دریافت کرد. در همین مدت اخیر نیز تجهیزات نظامی جدیدی به قرقیزستان رسید تا در مانورهای آینده مشارکت کنند.
در این راستا نیز گفتی است که توجه آشکار مقامات «طالبان» در کابل برای مشارکت با ایران و ترکیه بیش از پیش است. اذعان میشود آنها به ترکیه پیشنهاد تأمین امنیت کابل پس از خروج امریکاییها از آنجا را دادهاند. واقعیت اینکه سیاستمداران چینی حتی از اویل دهه پیش، از حتمی بودن شکست و عقبنشینی امریکاییها از افغانستان مطمئن بودند.
همچنین شایان ذکر است روسیه به شدت از رئیس جمهوری امریکا بایدن به دلیل چرخش سریع نظامی و سیاسی که موجب شد متحدانش در افغانستان پس از آنکه احساس کردند به آنها توهین شده از او فاصله گرفتند، انتقاد کرد. در این باره در اظهار نظرها هیچ شماتت و ملامتی وجود نداشت و تنها بهت و حیرت بود. روسیه از اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد است که در 20 دسامبر سال 2001 به نفع قطعنامه 1386 درباره تأسیس «نیروهای کمکی بینالمللی برای برقراری امنیت در افغانستان»(ایساف) رأی داد. و اکنون روسها نه تنها با افغانستانیها بلکه با سربازان امریکایی که قربانی حملات وحشتناک تروریستی در فرودگاه کابل شدند و مسکو به شدت محکوم کرد، صادقانه همدردی میکنند. سفیر روسیه در واشنگتن، آناتولی آنتونوف، خالصانهترین همدردیها را با طرف امریکایی ابراز کرد. در همین حال، آن طور که پژوهشگر مرکز کارنگی در مسکو، السکاندر باونوف در همین روزها نوشت:« سرزنشی که بسیاری از اخبار رسیده از کابل میکنند، بیشتر احساسات نامعقول است با وجود اینکه سخت میتوان به این فکر نکرد که اگر این تصاویر به شکلی به روسیه، ترکیه یا چین مربوط میشد، بسیاری از کسانی که امروز خواستار خویشتنداری میشوند، غرق در شادی بزرگ میشدند».
همکاران چینی همچنین کارشناسان روس از اعتراف پیشبینی نشده رئیس جمهوری بایدن شگفتزده شدند وقتی گفت:« قرار نبود مأموریت ما در افغانستان به ساخت حکومت تجسم یابد، قرار نبود دموکراسی واحد مرکزی پایهگذاری کنیم، منافع ملی حیاتی ما در افغانستان همانند همیشه باقی خواهد ماند؛ جلوگیری از حملات تروریستی به ایالات متحده».
مشخص شد میلیونهای افغانستانی که آرزوهای خود را بر کمک ایالات متحده برای تأسیس حکومت دموکراتیک جدید بنا کرده بودند، از همان ابتدا با بی رحمی فریب داده شدند. با این حال بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران روس مزایایی مثبت در این حقیقت دیدند که رهبری امریکا اکنون با کاشتن دموکراسی با ابزار قدرت مخالفت میکند.
ششم، سرانجام میتوان تصور کرد، چین در کنار روسیه آماده ارائه کمکهای بشردوستانه به افغانستان است. اما پکن پیش از آنکه نظام جدید در افغانستان ثبات را محقق سازد و «طالبان» در مرکز و همه ایالتها نظام حاکمیت فعال ایجاد نکند و در عین حال ضربههای حقیقی به فساد که کشور را نابود میکند نزند، به سمت اجرای طرحهای اقتصادی بزرگ نمیرود.
در حقیقت اگر «طالبان» واقعاً موفق شود کارکرد ثابت دولتی را تضمین کند که همه کشور را نمایندگی کند و منافع همه طیفهای اثنیک و فرقهای جامعه را درنظر بگیرد، براساس نظر کارشناسان روس، چین و روسیه برای رقابت برسر طرحهای سودده افغانستان(چنین طرحهایی بدون شک بروز مییابند) با رقبای قوی دیگر از جمله شرکتهای از کشورهای خلیج پا به میدان میگذارند.
TT
روسیه، چین و کار مشترک در افغانستان
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة