برخی با تحقیر به روزنامهنگاران نگاه میکنند، گویی میتوان به محض بروز یک انقلاب تکنولوژیکی یا ظهور مد جدید، از آنها بینیاز شد. اخیراً گفتهاند که هوش مصنوعی قادر است جایگزین روزنامهنگاران شود و آنها را مانند یک یادگار قدیمی که یادآور گذشته است یا همچون آکواریوم زینتی، کنار بگذارد.
اما در واقع، این اغراقهای تکراری به ماهیت حرفه روزنامهنگاری بازمیگردد. روزنامهنگاری باشگاهی است باز که همه میتوانند به آن بپیوندند و عضویتش را به دست آورند؛ موضوعی که برخی را بر این باور میبرد که حرفهای آسان است. اما واقعیت پیچیدهتر از این است. روزنامهنگاری یک کار خلاقانه است، مانند نویسندگی، فوتبال و تجارت که به غریزه، مهارت و پشتکار نیاز دارد. در فوتبال، هرکسی میتواند توپ را شوت کند و بگوید بازیکن است، اما تبدیل شدن به یک بازیکن واقعی چیزی کاملاً متفاوت است. نیازمند مهارت و اشتیاق است که به ادامه کار کمک میکند. بسیاری مدعیاند که تاجر هستند، اما تعداد کمی موفقاند، زیرا مهارت ذاتی در کسب پول، صبر و نگاه دوراندیش دارند.
حرفههایی که مانند سرگرمی آزاد هستند، ویژگیهایی دارند که بدون محدودیت، انحصار و مدرک کار میکنند. بسیاری از روزنامهنگاران برجسته کسانی هستند که تحصیلات خود را به پایان نرساندهاند. خدا مهارت نوشتن را در دستانشان و عشق به پیگیری داستان را در دلهایشان قرار داده، حتی اگر به خطر انداختن زندگیشان را به همراه داشته باشد (و بسیاری از آنها در حالی که در جستجوی پوشش اختصاصی بودند، کشته شدند). چرا کسی تصمیم میگیرد خانه گرم و فرزندانش را ترک کند و جان خود را به خطر اندازد تا میدان جنگ را پوشش دهد، برنامهای ارائه دهد که برایش خشم برانگیز است یا مقالهای بنویسد که ممکن است شغلش را به خطر بیندازد؟ پاسخ پیچیده است و نمیتوان آن را بهراحتی توضیح داد؛ این جذابیت مرموز کار روزنامهنگاری است که شامل راه رفتن طولانی بر روی طنابهای محکم است و ممکن است در یک لحظه به نابودی حرفهای منجر شود. با این حال، اگر از بسیاری از روزنامهنگاران واقعی بپرسید که شغل دیگری را انتخاب میکردند، باز هم این کار را انتخاب میکردند.
مشکل حرفههای باز مانند روزنامهنگاری این است که بسیاری فکر میکنند (چون آزاد و در دسترس است و عمومیت دارد) که ساده است و هرکسی میتواند آن را انجام دهد و نظریههایی ارائه میدهند که بهترین راه برای انجام رسانه چیست، اما این حرفه اصول و سنتهای خاص خود را برای هر کسی که آن را بهطور حرفهای انجام داده، دارد. یکی از روشهای تحقیر این حرفه، بحث بر سر این است که هوش مصنوعی آن را نابود خواهد کرد، اما این چیز جدیدی نیست. پیشتر گفته شد که شهروند روزنامهنگار، روزنامهنگاری آینده است و هرکسی میتواند با خرید یک دوربین یا استفاده از گوشی خود، در یک چشم به هم زدن روزنامهنگار شود. بسیاری شتافتند و به این مد پیوستند و دوربینهای خود را خریدند تا لحظهای را که جهان منتظر آن است ثبت کنند. اما دیری نپایید که حوصلهشان سر رفت و این مد کمرنگ شد و گروههای شهروند روزنامهنگار پراکنده شدند. اعتقاد به آسانی روزنامهنگاری فقط با خرید یک دوربین و ضبط، یک فریب مضحک است.
پس از شکست این تجربه، مد پلتفرمهای شبکههای اجتماعی بهعنوان جایگزین روزنامهنگاری ظهور کرد، اما به دروازهای برای بزرگترین حجم دروغها و اخبار نادرست تبدیل شد. از کسانی که برای شما اخباری و شایعاتی از «ایکس» یا «فیسبوک» میفرستند، خسته میشوید و هر بار از آنها میخواهید منبع را تأیید کنند. پلتفرمهای اجتماعی قابل اعتماد نیستند و نمیتوانند جایگزین روزنامهنگاری شوند که جوهره آن بر صداقت و تأیید اطلاعات قبل از انتشار استوار است. برای کسانی که معتقدند روزنامهنگاری ضعیف شده، باید بگوییم که برعکس است. ما به منابع اطلاعاتی قابل اعتماد نیاز داریم که در میانه هرجومرج گسترده اطلاعات نادرست و کمپینهای حمایت شده برای پخش دروغ، بتوان به آنها تکیه کرد.
شبکههای اجتماعی نتوانستند روزنامهنگاری را از میدان به در کنند و هوش مصنوعی نیز این کار را نخواهد کرد. به مقالات و گزارشهایی که توسط آن نوشته شده نگاه کنید. ضعیف و بیروح هستند. از سوی دیگر، آیا هوش مصنوعی میتواند با رئیس یک کشور یا رهبر یک شبهنظامی مصاحبه کند و او را با پرسشها به چالش بکشد؟ آیا میتواند در مرزهای شعلهور بایستد و میدانهای جنگ را پوشش دهد؟ پاسخ روشن است. مطمئناً کار را آسانتر میکند و فرصتهای جدیدی خلق میکند، اما کسانی که میگویند هوش مصنوعی تهدیدی برای روزنامهنگاران است، نمیدانند درباره چه صحبت میکنند. روزنامهنگاران کارمندان سانترال نیستند که بتوان آنها را با یک دستگاه پاسخگوی خودکار جایگزین کرد.
روزنامهنگاری حرفهای است که در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما دشوار است زیرا بر پایه استعداد نهفته، تعامل انسانی، قابلیتها و پیچیدگیهای ذهن انسانی، حس ماجراجویی و احساس مسئولیت استوار است؛ همه آنچه که نمیتوان با دستگاه، مدعیان یا جویندگان شهرت و توجه جایگزین کرد.