زید بن کمی
معاون مدیر کل شبکه‌های «العربیه» و «الحدث». او به‌عنوان معاون سردبیر روزنامه «الشرق الأوسط» فعالیت داشته و نزدیک به ۲۰ سال در این رسانه کار کرده است. همچنین به‌عنوان مدرس پاره‌وقت در رشته رسانه در دانشگاه امام محمد بن سعود در ریاض تدریس کرده است. او دارای مدرک کارشناسی روزنامه‌نگاری از دانشگاه ملک سعود و مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه کیل بریتانیا است.
TT

«صداهای منحرف»

در سال 1994، جهان شاهد یکی از وحشیانه‌ترین و سریع‌ترین نسل‌کشی‌های تاریخ مدرن بود، جایی که حدود یک میلیون نفر طی تنها 100 روز در رواندا کشته شدند. این فاجعه ناگهانی رخ نداد، بلکه نتیجه‌ تشدید خطرناک سخنان نفرت‌پراکن و تحریک‌آمیزی بود که بافت اجتماعی کشور را از هم گسست.
رادیوهای محلی نقش مهمی در شعله‌ور شدن خشونت داشتند؛ زمانی که از رمزهای کلامی پنهانی مانند عبارت «درختان بلند را قطع کنید» استفاده کردند، اشاره‌ای آشکار به اقلیت توتسی که معمولاً بلندقدتر از اکثریت هوتو بودند.
این جمله به‌عنوان کدی برای انجام قتل‌عام‌ها عمل کرد و مردم را واداشت تا همسایگان و حتی اعضای خانواده خود را تحت تأثیر تحریکات هدفمند و برنامه‌ریزی‌شده بکشند.
این نسل‌کشی به یک مرجع قانونی در دادگاه‌های بین‌المللی تبدیل شد؛ به‌گونه‌ای که دادگاه جنایی بین‌المللی، سخنان نفرت‌انگیز، ازجمله نمادهای استعاری را، تحریک مستقیم به ارتکاب جنایات علیه بشریت دانست. بنابراین، رسانه‌ها – یا دست‌کم رسانه‌های بدخواه – می‌توانند به یکی از خطرناک‌ترین ابزارهای تحریک و تخریب جوامع تبدیل شوند، به‌جای آنکه آگاهی‌بخش باشند.
به همین دلیل، هشدار اخیر شیخ مشعل الأحمد الصباح، امیر کویت، در سخنرانی ویژه رمضانی هفته‌ گذشته در مورد «صداهای منحرف» که به دنبال دامن زدن به فتنه، تضعیف ارزش‌های اجتماعی و تخریب بنیان‌های آن هستند، قابل‌توجه است. او خواستار اقدامی فوری و مبتنی بر قانون اساسی شد که هویت ملی را تقویت کرده و کشور را از خطر لغزش به مسیرهایی که منجر به «سقوط دولت‌ها» می‌شود، مصون بدارد.
هشدار شیخ مشعل فقط یک پیام داخلی نبود، بلکه می‌توان آن را پیامی خطاب به تمامی کشورهای منطقه دانست؛ اینکه تساهل در برابر «صداهای منحرف» اشتباهی فاحش است که باعث تضعیف اقتدار دولت، ازهم‌گسیختگی بافت اجتماعی و فراهم‌شدن زمینه برای بی‌ثباتی‌هایی خواهد شد که کم‌خطرتر از جنگ‌های مستقیم نیستند.
این صداها ممکن است در پوشش‌هایی جذاب همچون «آزادی»، «مبارزه با فساد» یا حتی «دین» ظاهر شوند، اما در بسیاری از موارد، در باطن، دعوتی پنهان به آشوب، تضعیف نهادهای دولتی و تضعیف ایمنی داخلی کشور هستند؛ امری که راه را برای مداخلات خارجی باز می‌کند. ازاین‌رو، حتی کشورهایی که ادعای «آزادی بیان» دارند، در برابر انتشار محتوای نژادپرستانه، فرقه‌گرایانه یا ضدحکومتی، سخت‌گیری می‌کنند. برخی کشورهای غربی حتی این موارد را جرم جنایی تلقی کرده و مستوجب مجازات می‌دانند.
برای مثال، زمانی که در سال 2023 در بریتانیا، بر اثر انتشار اطلاعات نادرست در رسانه‌های اجتماعی، آشوب‌هایی رخ داد، دولت تمام نیروهای امنیتی و قضایی خود را بسیج کرد و پروتکل دادگاه‌های اضطراری را فعال ساخت؛ پروتکلی که اجازه می‌دهد جلسات دادگاه به‌صورت 24 ساعته برگزار شوند. این اقدام، پیامی قاطع ارسال کرد که دولت اجازه نخواهد داد ثبات کشور به خطر بیفتد و عدالت با سرعت و قاطعیت برای حفظ امنیت عمومی و اقتدار قانون اجرا خواهد شد.
تاریخ به ما می‌آموزد که فاجعه نه با موشک بلکه با کلمات آغاز نمی‌شود. جنگ، ابتدا با سخن آغاز می‌شود. بنابراین، مصون‌سازی سیاسی، رسانه‌ای و اجتماعی، به‌اندازه‌ مصون‌سازی امنیتی و نظامی اهمیت دارد. حفاظت از وطن‌ها از آگاهی مردم، هوشیاری در برابر گفتمان‌های گمراه‌کننده، و اتخاذ اقدامات جدی برای بستن راه بر هر تهدیدکننده‌ ثبات کشور آغاز می‌شود – حتی اگر این تهدید، نه از طریق تفنگ، بلکه از پشت میکروفون باشد.