اميل امين
نویسنده مصری
TT

خاورمیانه و راه به‌سوی «ورشو»

در راه به‌سوی نشست ورشوی لهستان که در آن هشتاد کشور حضور دارند، این سؤال پیش می‌آید که آیا این کنفرانس می‌تواند قواعد و مقرراتی را وضع کند و منطقه را از این آشفتگی کنونی رها سازد. آشفتگی که در هشت سال گذشته کاملاً سایه‌افکن بود و مشکلاتی که بسیار ریشه‌دار و دهه‌هاست که ادامه پیدا کرده‌است.
چه‌بسا نام این نشست، «امنیت و صلح در خاورمیانه»، دلالت‌های زیادی داشته باشد که از تنها جویندگی ابزار و مکانیزم‌های قانونی کردن رفتار لجام‌گسیخته ایران، که چهار دهه است به همه حدود و مرزها تجاوز کرده، فراتر رود. هر چند که بحث مسئله شرارت ایران یکی از موضوعات اساسی این نشست است.
پرسش مطرح‌شده این است که آیا واقعاً آمریکا و اروپا قصد دارند که به کشورهای خاورمیانه کمک کنند تا با امنیت و صلح و کرامت زندگی کنند و راه‌هایی را برای ثبات و صلح بیابند، یا واقعیت این است که ما در مقابل طرحی جدید برای خاورمیانه‌ای جدید هستیم که در دوره اخیر دربارهٔ آن بسیار سخن گفته شد و برای تحقق آن تلاش می‌شود.
یادآوری این نکته ضروری است که بحث دربارهٔ ایران و شرارت‌های سیاست‌اش، یکی از مهم‌ترین موضوعات بنیادین نشست ورشو است زیرا عملکرد رژیم ایران از دلایل عمده‌ای است که خاورمیانه را آشفته کرده‌است: تروریسم مجازی، موشک‌های بالستیک، مزدوران منطقه‌ای، سپاه پاسداران، و شبکه جاسوس‌های گسترده آن، که رژیم ایران آن‌ها را در منطقه پیاده کرده‌است، همه و همه خاورمیانه را در معرض انفجار قرار داده‌است.
آری بسیار ضروری است که اقداماتی اتخاذ شود که ایران را بر سر جای خود بنشاند و در حد آن بدان مجال عمل و اقدام داد؛ همانگونه که وزیر خارجه آمریکا مایک پمپئو بیان می‌کرد.
البته در این بین برخی گزارش‌ها حاکی از عدم موافقت روسیه و اروپا دارد. البته اینکه روسیه چنین موضعی اتخاذ کند کاملاً قابل فهم است زیرا این کشور برخی منافع مستقیم با ایران دارد، و البته برخی مواقع ایران را به عنوان اهرم فشاری در تعامل با واشنگتن به‌کار می‌گیرد.
اما اینکه چنین موضعی از سوی اروپایی‌ها اتخاذ شود، و همزمان برخی از این کشورها، که این نشست در سرزمین‌های اروپا برگزار می‌شود، غایب باشند، اشاره نامطلوبی است. به‌ویژه که برخی از این کشورهای اروپایی روابط عمیقی با کشورهای عربی و ایران دارد، و به‌نظر می‌آید که آنها در تلاش‌اند تا کورسویی از روابط با ایران را حفظ کنند.
اشاره به مکان برگزاری این کنفرانس نیز جالب است و کشور میزبان، یعنی لهستان، برخلاف دیگر کشورهای اروپایی واقع در نزدیکی کشورهای عربی، که دارای روابط تاریخی گسترده با عرب‌ها است، میزبان این نشست نیست. بلکه این کشور نسبتا دور، یعنی لهستان است که زمانی در نفوذ مطلق اتحاد جماهیر شوروی بود. این نکته ره بدین‌جا می‌برد که بدانیم اولین ضرردیدگان از آشفتگی خاورمیانه اروپایی‌ها هستند، اما به‌نظر می‌آید که اروپایی‌ها اینک در گرفتاری آیات عظام افتاده‌اند و در این راه حتی خطر ایجاد تنش در روابط با آمریکا را به‌جان خریده‌اند.
از سوی دیگر با اینکه رژیم تهران یکی از بیماری‌های منتشر شده در خلیج و خاورمیانه است اما مسئله فلسطین همان اهمیت همیشگی خود را دارد و هرگونه تحقق امنیت و صلح در منطقه از مجرای حل این مسئله می‌گذرد. برقراری صلح در خاورمیانه نیازمند رویارویی شدید و قاطع با هرگونه تروریسم است و در این رابطه خروج نیروهای آمریکایی از سوریه یکی از بزرگ‌ترین ضرباتی است که برای تحقق صلح در منطقه وارد آمد. همین مسئله در گزارش پنتاگون نیز مورد اشاره قرار گرفته و پیامدهای زیاد آن برای ایالات متحده و آمریکا یادآوری شد.
بسیار خوب، این نکته خوبی است که نشست ورشو در پایتختی برگزار شود که در آن مرگ کمونیسم شوروی اعلام شد؛ اما آیا این کنفرانس می‌تواند کمکی به خاورمیانه، در جستجوی صلح و امنیت کند؟ این منطقه نیازمند یک طرح مارشال سیاسی و امنیتی جدیدی است که منطقه را از این لجام‌گسیختگی نجات دهد.