پیروان اتحاد جماهیر شوروی سابق دائماً در کار بزرگداشت «دستآوردها» و «عظمت» آن بودند، و در ستایش مهمترین رهبران سیاسی و فکری آن شعارهای بزرگی میدادند، تا اینکه سرآخر لحظهای رسید که این کشور گسیخت و فروپاشید؛ و یگانه دلیل فروپاشی نیز اولویت قراردادن صدور انقلاب و در نتیجه اهمال انسان بود.
همین منش را مائوتسهتونگ نیز در پیش گرفت و میلیونها فرد را برای اجرای آرمانهای خود و اجرای اصلاحات مورد نظرش بسیج کرد و نتیجه نیز فروبستگی کشورش و بهحاشیهرفتن آن شد.
کوبا نیز ماجرای همانندی داشت و رهبر آن، فیدل کاسترو، برای پنج دهه متوالی کشورش را از جهان و جهانیان دور نگه داشت و یاوهگوییهای خود را به سمت جهان نشانه میگرفت. اما همین که او کناره گرفت و بعدها مرد انقلابش نیز از هم گسیخت و از فروبستگی خود نسبتاً رهایی یافت.
اینک اما، ایران، حکایتی همانند. این رژیم به یک حالت مستانه و مغرور با مرور چهار دهه از انقلاب مذهبگرایی و نژادپرستی تهوعآور آخوندی به نام خمینی بر راس نظام آورد و با روی کار آمدنش زمان ایرانیان عقبگرد کرد و با تمدن عظیم این کشور، دریوزهگران و بینوایان و بیماران و بیکاران و… رقمی سربه فلک کشیده ثبت کردند و روز به روز این کشور راه سقوط و درماندگی را سپری میکند. کشوری درمانده در آموزشوپروش، عقبمانده در زیربناهای کشور، سرشار از فساد سیستمیک، بی بهره از برابری، و آکنده از تبعیض دینی مذهبی و صدالبته نژادی و.. ایران اینک موج مهاجرت بیسابقهای را ثبت کرده و تعدادی زیادی از جوانان آن در گروهکهای تروریستی در عراق و سوریه و یمن و لبنان و افغانستان و آفریقا و آمریکای جنوبی فعالیت میکنند. تجارت و مصرف مواد مخدر نیز در این کشور بسیار منتشر شده و فساد موجود در دستگاههای دولتی قادر به رویارویی با این همه مشکل و بحران نیست. «جمهوری اسلامی» نیز موفقیت بزرگی در دشمنتراشی در سطح منطقه و جهان بهدست آوردهاست طوری که نام ایران هرگاه بیاید، به استثنای حوزه قالی ایرانی، شک و تردید و ترس و گمان همراه میرسد.
زمانی نام ایران مقرون به کشوری لبریز از زیبایی و ادبیات و اندیشه بود؛ تمدنی که جلال الدین رومی (مولانا) و اصفهانی و عمر خیام و عطار و ابن المقفع و… را به جهان معرفی کرد، کشور قالیهای زیبا و خوراکیهای خوشطعم و منبتکاری و مردمی خوشمشرب، سرزمینی که بهترین زعفران و باکیفیتترین سرامیک از آن میآید و البته ملتی که «گوگوش» خواننده محبوب آنهاست. این وجوه زیبا اما همه با روی کار آمدن خمینی و خامنهای و ظریف و سلیمانی سیاه و زشت شد، و این روی شرور از ایران، تنها بازیگر صحنه شده و همگان ایران را با این وجوه زشت میشناسند؛ مردانی خونخوار و خشن که تنها هنر آنها هنر مرگ و خون است.
اینک گرامیداشت چهار دهه از ناکامی حکایت طنزآمیزی است. این گرامیداشت بیشتر شبیه به رؤیایی است که فرد در وسط آتش و خون، بهشت و حور بیند. تاریخ و عبرتآموزی آن ثابت کردهاست که چنین رژیمی ادامه حیات نخواهد یافت.
TT
ایران سرگذشت چهار دهه ناکامی
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة