اميل امين
نویسنده مصری
TT

آیا خامنه‌ای جام زهر را سرخواهد کشید؟

با پی‌گیری پرونده ایران و مواجهه کنونی و آینده با ایالات متحده پرسش‌های بسیاری مطح می‌شوند و اولین آنها این است: آیا تاریخ خودش را تکرار می‌کند؟
آیا چهاردهه از زمان انقلاب ایران کافی نبود تا ملاها درس بگیرند؟
پس از یک دهه از شروع جنگ سخت و تمام عیار میان ایران و عراق و درست در سال 1988 ایران اعلام کرد قطعنامه شماره 598 را می‌پذیرد. قطعنامه‌ای که خواستار آتش بس، عقب نشینی تا مرزهای بین‌المللی، مبادله اسرا و اجرای گفت‌وگوهای صلح بود و منجر به پیام بسیار معروف رادیویی خمینی شد که :«وای برمن. من جام زهر را می‌نوشم... چقدر احساس شرم می‌کنم...» تا شکست همراه با خواری ایران را اعلام کند.
سه دهه پس از این سخنان ملاها مانند خانواده ماهی سرخو رفتار می‌کنند و هیچ چیز از تاریخ نمی‌آموزند و حافظه‌شان هیچ از حوادث گذشته تاریخ را به یاد نمی‌آورند. همین روحانی می‌گوید، در کشورش هرگز چیزی تغییر نمی‌کند حتی اگر بمباران بشود.
تاریخ تکرار نمی‌شود اما این ایرانیان هستند که حماقت‌های سابق رهبران دینی خود را تکرار می‌کنند و از اشتباهات آنها درس نمی‌گیرند. یکی از بهترین و پیش‌روترین عقل‌های امریکایی که طی چند روز گذشته آینده بحران ایران و امریکا را به تصویر کشید، ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجه امریکا در نیویورک و مشاور رئیس جمهوری اسبق امریکا جورج بوش در امور خاورمیانه و شمال افریقا بود. به نظر او ایرانیان بدون شک وقتی احساس کنند انقلاب 1979 در خطر باشد، از این گردنکشی عریان عقب می‌نشینند.
جنگ ایران و عراق تهدید کننده واقعی ثبات انقلاب ایران بود و همان دم خمینی اعلام کرد به هیچ وجه نباید دستآوردهای انقلاب بلکه خود انقلاب را در معرض خطر و نابودی قرارداد. به همین دلیل باید عقب نشینی دردناکی کرد.
آیا خامنه‌ای در همین مسیر قدم برخواهد داشت و محاصره امریکایی بلکه جهانی را قابل تطبیق بر فراتر از نظام تا خود انقلاب می‌بیند؟
خامنه‌ای خوب درک می‌کند که مقاصد امریکا تغییر اساسی نظام ایرانی یا تعدیل ریشه‌ای سیاست‌های خارجه آن است، مسئله‌ای که به معنای پایان روح انقلاب آماده صادر شدن به خارج است. این حد خطری است که نمی‌توان زیر بار آن رفت.
از طرفی دیگر رهبر انقلاب ایران علیرغم صداهای گوش خراش و پرچم‌های درخشان، خوب می‌داند که از نظر نظامی شانسی در رویارویی با امریکایی‌ها ندارد. چه بسا که امریکایی‌ها قصد اعلام جنگ نظامی علیه ایران نداشته باشند بلکه جنگی پیوندی مدنظرشان باشد که ابتدا در مرزها می‌گذرد، جایی که نمایندگان و بازوهای ملیشیایی قرار دارند و ضربه‌های محدود معمولی و متمرکز به آنها وارد کند، ضربه‌های جراحی دردناک و موفق که هسته‌های سرطانی را نابود کند. هسته‌هایی که طی چند دهه گذشته درپیکره خاورمیانه و خلیج پخش شدند.
در این راستا و محدوده، ملاها می‌بینند قلب انقلاب در درون ایران دچاراختلال کشنده شریانی شده و در این لحظه عقب نشینی‌های دردناک و جام زهر آماده‌اند و البته برای خامنه‌ای و حلقه پیرامونش.
هرچه سطح بحران از سوی امریکا افزایش یابد، علایم جام زهر به طور خیلی آشکاری در پیکره ایران ظاهر می‌شوند، بافت اجتماعی ایران دچار پراکندگی قابل توجه و هراسناک می‌شود.
جامعه ایرانی می‌جوشد و محاصره اقتصادی ایرانیان را به نقطه‌ای مشخص خواهد رساند که تکلیف‌شان را با نظامی که همه شرهای جهان را به سمت‌شان گردآورده روشن کنند به خصوص پس از اینکه درآمدهای نفتی ایران را صرف میلیشیای تابع نظام در سوریه، عراق، لبنان و یمن ساخت در حالی که مردم کشور در فقر کشنده به سرمی‌برند.
رو در روی مردم مردم ایران ایستادن به معنی برگشتن به نقطه صفر است، همان که انقلاب مردمی ایران علیه شاه را در دهه هفتاد قرن پیش راه انداخت پیش از آنکه خمینی موفق شود انقلاب را بدزدد. ماجرایی که بنی صدر اولین رئیس جمهوری ایران پس از انقلاب اخیرا در فرانسه توضیح داد. به نظر او خمینی و ملاها به روح انقلاب خیانت کردند... آیا این همان چیزی است که خامنه‌ای می‌خواهد، یعنی انقلاب دوباره مردم ایران علیه او؟
دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا در سخنانش به این نکته توجه می‌دهد که او همیشه میان مردم ایران که او آنها را بزرگ و دارای میراث بشری و تمدن بزرگ می‌خواند و نظام ایرانی حامی تروریسم و عامل بسیاری از مشکلات در منطقه که اکنون می‌رود تا شرش سراسر جهان را فرابگیرد، فرق می‌گذارد.
نشانه‌های جام زهر مورد نظر ما را فرد می‌تواند در اختلافاتی ببیند که در خانه رسمی ایران شدت می‌گیرد. هرکسی سخنان خامنه‌ای را چند روز پیش شنیده باشد که روحانی و ظریف را به دلیل پذیرش توافق هسته‌ای در سال2015 ملامت می‌کرد، درمی‌یابد اختلاف و شکاف در درون روح واحد چه عمقی یافته است. و این بدین معنی است که خانه ایرانی به خودی خود دچار اختلاف شده و ویرانی آن را محتمل‌تر می‌سازد اگر صاحب خانه به تعمیرات و حفاظت سریعی  دست نزند.
لحظه خامنه‌ای ایران سرنوشت ساز است و باید دست به انتخاب بزند، نوشیدن جام زهر که در پذیرش شرط‌های
دوازده‌گانه امریکا نمود پیدا می‌کند یا وارد شدن به مرحله رویارویی که ملت‌های پیرامون برسرش بریزند. شرط‌‌بندی او بر متحدان بین‌المللی کاملا شکست خورده است، به خصوص پس از اینکه قیصر زیر وعده‌هایش زد و شانسش را ازبین برد و حالا خود باید آتش ایران را خاموش کند.
اخیرا سید حسن خمینی نوه خمینی پایه گذار گفته:« در حقیقت هیچ تضمینی وجود ندارد که ما تا ابد باقی بمانیم». فائزه رفسنجانی دختر رئیس جمهوری فقید اکبر هاشمی رفسنجانی به دورتر از آن رفت. به نظر او«ایدئولوژی اسلامی به عنوان پایه سیاسی در ایران شکست خورد».
آیا خامنه‌ای جام زهر را خواهد نوشید یا ترجیح می‌دهد انقلاب یک بار و برای همیشه سرنگون شود؟