ماتیلدا به عنوان عکاس کارمیکرد. نشریه صاحب نام و مشهورش او را مأمورعکسبرداری از یک چهره سیاسی کرد. آن شخص نتوانست در مقابل جوانیاش مقاومت کند و به او آزار رساند. دخترسکوت کرد و آنچه برایش اتفاق افتاده بود را پنهان ساخت. زن برای دوری گزیدن از رسوایی محکوم به سکوت است. احساس تحقیر، اما دست از سرش برنمیداشت. این خلاصه ایده رمان جدید نویسنده فرانسوی مزرین پنگو دختر رئیس جمهوری اسبق فرانسوا میتران است. به نظرنمیرسد ایدهای هیجان انگیز یا جدید باشد مگر اینکه مرد متجاوز مورد نظر در رمان کسی باشد که برنده جایزه صلح «نوبل»است. آیا ماجرا حقیقی است یا ساخته خیال؟
سه دهه پیش، گفته میشد که قرن بیست و یکم قرن زنان خواهد بود. دورانی که زن به انسانیتش میرسد و آزادی و برابری را تجربه میکند. با آزادی بیان، زبانهای بسته به جنبش درآمدند و مشخص شد آزار تنها یک غزل لطیف نبوده که از حد و حدود گذشته باشد. شمشیری است سنگین که در خیابان و اتوبوس و دفترکار و بازار برسر زنها برافراشته شده است. دمهایی کریه و واژگانی بی شرم و فشارهایی که میان شرق و غرب تفاوتی نمیکنند. این هم خبرهای رسیده از جشنواره ادینبرو که مشکل رو به افزایش آزار رساندن در بزرگترین جشنواره هنری جهان را نشان میدهند.
از ادینبرو تا بغداد با این خبر: شورای عالی قضایی به دنبال تهیه مقررات و اجرای تصمیمات پیشگیرانه از حوادث آزار است که در نهادهای دولتی و غیره اتفاق میافتد. پیش از این در قانون کار عراقی مادهای وجود داشت با این مضمون که« آزار جنسی را در استخدام و حرفه ممنوع میکرد خواه در سطح جستوجوی کار یا آموزش حرفهای یا به کارگیری یا شرطها و شرایط کار». مادهای در بخش تنبیهات قانون وجود دارد که یک سال زندان و پرداخت جریمه مالی برای شخصی که رفتاری منافی با آداب و شئون داشته تعیین شده. چه کسی گفت همه خبرهای ما اندوهگیناند؟
در کشورهای عربی ما، بحث و جدل در باره قوانین احوال شخصی بی وقفه ادامه دارد. در خلیج، زن به سمت همه حقوقی که از آنها محروم بوده، جست میزند. با این حال هنوز پیش روی همه جوامع راههایی بس دراز وجود دارند و هنوز قرن بیست و یکم قرن زنان نشده است. رؤیاها دوراند و هیچ چیز تضمین شده نیست. تا جایی که مربوط به کششهای غریزی است، آزار رساندن به پایان نمیرسد، همه آنچه میتوان انجام داد کنترل رفتارها به وسیله قوانین جزائی است. اما امروزه، بیشتر قانون گذاریها آزار رسان را نادیده میگیرند یا با او تعارف میکنند و به او احترام میگذارند. به او میگوید«مژده که تنت سالم» و ملامت را متوجه آزار دیده میسازد.
خیال میکردیم که امریکاییها و اروپاییها به ساحل امن رسیدهاند، تا اینکه خبر شوکه آور ازپاریس رسید: از ابتدای سال تاکنون90 زن براثر ضربات چاقو یا تیر به دست شریک زندگی خود کشته شدند، یعنی هر 3 روز یک کشته. هنوز 4 ماهی تا پایان سال باقی مانده است. واقعیتی که موجب میشود وزیر امور زنان خودش را پنهان کند و خواستار برگزاری همایشی بزرگ در باره خشونت خانوادگی بشود. برای تبلیغ همایش، وزیر مالرین شیابا به دختری تبلیغاتی تبدیل شد که در ویدیوهای تبلیغات تلویزیونی ظاهر میشود و صدایش را در پیامهای رادیویی میشنویم. میان آزار و قتل شباهتی هست همچون لوچی و کوری.
برگردیم به ماجرای برنده جایزه «نوبل» صلح که زنان را مورد آزار قرار میداد، این رمانی است که اثر پنهان کاری بر روان زنان را میپردازد. سکوت عذاب است و گفتار رسوایی. چگونه میتوان زندگی را در زیر سایه رازی بزرگ به شایستگی ادامه داد؟ پرسشی است که نویسنده به خوبی تجربه کرده است. کسی نیست که مانند مزرین دختری که پنهان شده و ممنوع الظهور با رئیس جمهوری بزرگ شد. نمیتوانست با نام پدرش سخنی بگوید و یکی از رازهای حکومت بود.
TT
آزار زنان به پایان رسیده؟
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة