وقتی که «نیروهای سوریه دموکراتیک» مورد حمایت ایالات متحده در اواخر ماه مارس سال 2019 بر اطراف باغوز تسلط یافتند، «خلافت» ادعایی که گروه «داعش» اعلام کرده بود، به پایان رسیده بود. اینگونه بود که بزرگترین ائتلاف نظامی بین المللی دوران معاصر طی چهار سال و نیم به سلطه «داعش» برمنطقهای معادل مساحت بریتانیا پایان داد که درمیان سوریه و عراق امتداد داشت.
به طور خلاصه دهها پیروزی توانستند موفقیت ائتلاف بینالمللی علیه «داعش» را رقم بزنند و به آخرین نبرد در باغوز برسند تا به طور کلی دستآورد نظامی بسیار عظیمی را شکل دهند. با این حال، گروههای تروریستی نیازی به تسلط بر زمین ندارند تا بقای خود را تضمین کنند. در حقیقت، «داعش» و جریانهای قبل ازآن مدتها پیش ازآنکه برزمینی مسلط باشند، در منطقه هلال سبز رشد کرده بودند.
طی یک سال پس از سقوط باغوز و پایان مناطق تحت نفوذ «داعش»، ایالات متحده و «نیروهای دموکراتیک سوریه» متحد با آن، برای حفظ مرحله جدید فشار بر «داعش» دست به تعدیلهایی در استراتژی مورد عمل خود زدند. برخی افراد مسلح گروه به دنبال از دست دادن زمینهای تحت تسلط خود رو به ادغام شدن در جوامع غیرنظامی آوردند و بسیاری دیگر از آنها به مناطق غیرمسکونی و خارج از تسلط آوردند، به طوری که خود را بازسازی کردند و آماده حملات متمردانه شدند.
امروز، مواجهه با این نسخه جدید ملایمتر از «داعش»، دردل خود تهدیدهایی بسیار پیچیدهتر از جنگیدن با یک سازمان تروریستی دارد که به طور علنی و در داخل منطقه مشخص فعالیت میکند. رویارویی با این دشمن نیازمند بهکاربستن بیشترتاکیتکهای عمیق برای اعمال قانون است؛ تلاشهای بسیار برای جمع آوری اطلاعات و تلاشهایی سنگین شناسایی هوایی و استقرار نیروهای خوب آموزش دیده که در خطوط مقدم منعطف رفتار کنند به گونهای که آشنایی کامل و مطمئن با محیط کار محلی داشته باشند. علیرغم اینکه تهدید «داعش» هنوز در داخل ایالات متحده و مناطق تحت نفوذ نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال شرقی و شرق سوریه وجود دارد، به نظرمیرسد تحت کنترل است و درحال عقب نشینی آرام است.
در حالی که در ساحل غربی رود فرات، در داخل منطقه تحت سلطه-دستکم به طور اسمی- نظام سوری، به نظرمیرسد تهدید «داعش» و واکنشهای آن کاملا متفاوت است. در طول سال گذشته، «داعش» در درون منطقه بیابانی تحت سیطره نظام سوری برای خود پناهگاهی امن و عمق استراتژیک یافت-منطقه صحرایی گسترده در وسط کشور که بخشهای بزرگی از حمص و شمال شرقی حماة و جنوب الرقه و غرب دیر الزور را تشکیل میدهد. تهدید «داعش» درون منطقه بادیه سوری در آوریل 2019 آشکار شد-ماهی که «داعش» در آن دستکم65 نفر از نیروهای وابسته به نظام را کشت و دو گردان کامل از ارتش سوریه به مدت 48 ساعت گم شدند بعد ازاینکه نیروهای «داعش» آنها را محاصره کردند. همچنین یک یگان گشت روسی نیز پس از اینکه در دام کمین پیچیده گروه افتاد و تحت تعقیب اعضای «داعش» قرار گرفت، برای چند ساعتی خبری از آن نبود.
انبوه حملات «داعش» علیه اهداف وابسته به نظام سوری در بادیه طی ماه آوریل سال 2019، منجر به تشکیل جلسه فوقالعاده شد که افسران عالیرتبه سازمان نظامی سوری، دستگاههای اطلاعاتی وابسته به نیروی هوایی و ارتش سوریه، سازمان نظامی روسی، «سپاه قدس» «سپاه» ایران، جماعت «حزب الله» و تعدادی از گروههای شبه نظامی طرفدار نظام شد. شرکت کنندگان درپایان جلسه براین نقطه توافق داشتند که نیازی به حملات سنگین برای شکست «داعش» نیست بلکه باید آن را مدیریت کرد. چند روز بعد کاملا مشخص شد علت آن تصمیم چیست، آن هم زمانی که نیروهای طرفدار نظام از بادیه عقب نشینی کردند و دوباره در ادلب مستقرشدند تا آنجا دست به حمله بزرگ بزنند.
با به پایان رسیدن زمستان و فرارسیدن بهار و شروع شیوع ویروس «کرونا» و محدود ساختن توان ائتلاف طرفدار نظام براستقرار اثرگذار نیروهایش، به نظر میرسد«داعش» به حملات خود در بادیه بیفزاید. شایان ذکر است که خطرناکترین هجومی که این گروه در هرنقطه عراق یا سوریه دست کم طی یک سال دست به آن زده، در جنوب شهر بسیار مهم السخنه در صنایع گاز طبیعی بود. طی روزهای 9 و 10 آوریل «داعش» چندین کمین گذاشت و حملاتی را علیه مواضع نیروهای طرفدار نظام انجام داد که براثرآنها دست کم 10 سرباز کشته شدند- شاید عدد واقعی بسیار بیشتر ازاین باشد. آن حملات از نظر تعداد و وسعت قابل توجه بودند به دلیل اینکه منجر به واکنش روسها شد . آنها با استفاده از بمب افکنها و هلیکوپترها به مدت 36 ساعت اقدام به بمباران کردند- این نشانهای آشکار بر اینکه حملات استثنایی بودند. به دنبال آن حملات، حملات بزرگ دیگری از سوی «داعش» علیه مواضع نیروهای تابع نظام در شمال شرقی حماه و غرب دیرالزور صورت گرفت. همچنین بیش از سه حمله ویرانگر دیگر با استفاده از بمبهای دست ساز انجام دادند.
وسعت و سطح پیچیدگی حوادثی که هفته گذشته روی دادهاند نشان میدهد تلاش «داعش» برای تسلط دوباره بر مرکز یا شرق سوریه فقط به وقت نیاز دارد. علیرغم اهمیت بسیاری که منطقه بادیه برای نظام دارد(بخش بزرگی از منابع گاز طبیعی سوریه درآن قرار دارند که سوخت بخش انرژی را تأمین میکنند)، هنوز نشانهای از اینکه مورد توجه و سرمایهگذاری امنیتی لازم قرار بگیرد وجود ندارد.
روشن است که از سالها پیش تاکنون، نظام اسد اراده و توان مدیریت چه رسد به شکست «داعش» را ندارد. نکته قابل توجه اینکه شرایطی که به گسترش هولناک «داعش» طی سالهای 2013 و 2014در داخل سوریه کمک کردند هنوز وجود دارند-حتی ازآن بدتر هم شده است. در نتیجه دلیل منطقی وجود ندارد که باور کنیم نظام در آینده اوضاع بهتری پیدا کند و بالتبع بر جامعه بینالمللی است که بخواهد یا نخواهد باید هرچه درتوان دارد برای تضعیف قدرت داخل سوریه به کار ببندد. و با اینکه این ایده که کار «داعش» را به اسد و سوریه و ایران واگذار کنیم در ایالات متحده هواداران رو به افزایشی مییابد، اما نظر به سوابق اخیر به نظرمیرسد خطرناکتر از آن وجود ندارد.
TT
هجوم «داعش» در بادیه سوریه فقط یک آغاز است
مقالات بیشتر دیدگاه
لم تشترك بعد
انشئ حساباً خاصاً بك لتحصل على أخبار مخصصة لك ولتتمتع بخاصية حفظ المقالات وتتلقى نشراتنا البريدية المتنوعة