سفر الکاظمی نخست وزیرعراق به واشنگتن ازطرفی موفقیت آمیز، چون به نظرمیرسد برمقامات امریکایی که با آنها دیدار کرد اثری مثبت گذاشت. ازطرفی دیگر رئیس جمهوری ترامپ الکاظمی را به عنوان دوست توصیف کرد و در کنفرانس مطبوعاتی مشترک بین آنها که روز 20 آگوست در داخل کاخ سفید برگزار شد، دوبار براحترامی که به نخست وزیرعراق قائل است تأکید کرد.
علاوه براین چهرههایی در داخل کنگره خواه جمهوری یا دموکرات از تلاشهای الکاظمی درپیشبرد اصلاحات داخل عراق تمجید کردند و قول تصویب همکاری قوی میان او و ایالات متحده دادند.
نکته جالب توجه اینکه دیوید اگناسیوس نویسنده صاحب نام که با منابع فراوان و عالی از درون دستگاه امنیتی امریکا متمایزمیشود روز 21 آگوست مقالهای درباره ضرورت حمایت ایالات متحده از متحدش الکاظمی نوشت. اما تنها اظهار نظر منفی از سوی کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان آمد که خشونت علیه تظاهرکنندگان مسالمتجو در خیابانهای عراق را مورد انتقاد قرارداد، اما این کمیته برتقویت روابط دوجانبه میان دو کشور تأکید داشت.
و همان طور که پیشبینی میشد، بخش انرژی توجه بسیاری یافت. روشن است که ترامپ دنیای مال و کار را دوست دارد و از توافقات اولیهای که شاید درنهایت به عقد قراردادهایی به ارزش 8میلیارد دلار امریکایی منجر شود، تمجید کرد. نام شرکتهای بزرگ امریکایی را شنیدیم مانند «شفرون»، «جنرال الکتریک» و «هانیول». اما وقتی پای شنیدن جزئیات مینشینی میفهمی که علیرغم سروصدا و فعالیتها و پروتکلهای بسیار، از قراردادهای الزام آور بزرگ خبری نیست.
برای نمونه توافق مخصوص به «شفرون» نیازمند این است که این شرکت نفتی میلیونها دلار در زمینه حفاری در میادین جنوبی عراق هزینه کند. و به نظرمیرسد این مبلغ برای این شرکت غولآسای امریکایی ناچیز است. پیش از این «شفرون» قراردادهای اولیه برای فعالیت درعراق امضا کرده بود، اما به نتایج تجاری قابل ذکری نرسیدند. ازطرفی خود شرکت نیز اعلام کرده، بسیار دشوار است که بتواند در روابط بروکراتیک عراقی فعالیت کند.
درهمین رابطه «هانیول» توافقی برای توسعه مجتمع گاز طبیعی در جنوب عراق را با یادداشت تفاهمی که سال گذشته در بغداد امضا شد، صورت گرفت. اما اطلاعیهای که هفته پیش در واشنگتن صادر شد خیلی ساده به ادامه طراحی مربوط میشود اما همچنان مشکلاتی در راه تأمین مالی طرح باقی میماند.
شرکت امریکایی نیز تلاش میکند برخی منابع مالی را در ایالات متحده با کسب ضمانتهای وام از دولت امریکا تأمین کند. درکنار این امریکاییها امیدوارند پادشاهی عربی سعودی در طرح کمک کند از جمله از طریق سرمایهگذاری از سوی دو شرکت «آرامکو» و «اکواب اور». این توافق به دنبال بهرهبرداری از گاز طبیعی برای شبکه انرژی عراق است و همچنین با هدف مرتبط ساختن شبکه برق عراق به شبکههای همانند در سعودی و کویت است.
هدف بزرگ امریکا که شایسته است سعودی درآن مشارکت کند، کاستن از واردات انرژی ایران توسط عراق است. درهمین راستا وزیر اقتصاد عراق علی علاوی هفته گذشته در اظهارت رسانههای خود گفت، میتوان کاهش واردات عراق را درسال آینده دید.
گفتنی است توافقات مورد نظر با هدف کاستن از صادرات ایران به عراق بخشی از برنامه فشار حداکثری است که ایالات متحده علیه تهران به پیش میبرد. درحقیقت وزیر علاوی خود گفت، او مطمئن نیست که امریکاییها خود عراق را به عنوان شریک نگاه بکنند یا اینکه آنها هنوز عراق را به عنوان صرفاً یک ابزار در برنامه فشار حداکثری به ایران میبینند. درحقیقت به نظرمیرسد علاوی مردی نیست که شروع کاملا جدیدی با امریکاییها را جشن بگیرد.
به نظرمیرسد گفتوگوهای امنیتی نیز چنین بوده است. نخست وزیرعراق روز 21 آگوست درگفتوگو با خبرگزاری العراقیه اظهار کرد، رئیس جمهوری ترامپ براین تأکید کرد که نیروهای امریکایی طی سه سال آینده از عراق عقبنشینی میکنند. نخست وزیر افزود، عراق برای عملیات جنگی نیازی به نیروهای امریکایی ندارد.
از طرفی دیگر، روز یکشنبه امریکاییها پایگاه هشتم را ترک کردند که نیروهای آنها درآن مستقر بودند. با این حال اظهارات مقامات در واشنگتن برنامه زمانی مشخصی برای خروج نیروها را نشان نمیدهد.
اما ترامپ دراین کنفرانس مطبوعاتی مشترک در روز 20 آگوست به این گفته بسنده کرد که نیروهای امریکایی «درنهایت» و« در مدت زمان کوتاهی» میروند. ازطرفی دیگر وزیر خارجه مایک پمپئو یادآورشد که نیروهای امریکایی «وقتی مأموریتمان را انجام دادیم» از عراق خارج میشوند.
پس مشخصاً مأموریت چیست؟ ازبین بردن کامل گروه «داعش». تقویت نیروهای امنیتی عراق به گونهای که بتوانند از خود دفاع کنند، دربرابر چه کسی؟ گروه «داعش» یا شبهنظامیان مورد حمایت ایران در داخل عراق؟ هیچ یک از این دو مشخص نیست.
همچنین ترامپ گفت وقتی که شبه نظامیان به نیروهای امریکایی حمله کنند، امریکاییها جواب بسیار سختی به آنها میدهند، و این بدین معناست که آنها دست به فعالیت جنگی میزنند.
شاید کمیته فنی که دو دولت برای کار درخصوص این مسائل تشکیل میدهند برای پرسشهای پیشین پاسخهایی بیابند. دراین بین میتوان انتظار شروع انتقاداتی تند توسط متحدان ایران دربغداد علیه الکاظمی را داشت و شاید وقوع حملات کوچک بیشترعلیه پایگاههایی که نیروها درآنها مستقرند.
خلاصه سخن اینکه، سفر نخست وزیر عراق موفق شد فضای کلی روابط دوجانبه عراقی-ایرانی را بهبود بخشد، اما نتایج ملموسی برای این مسئله نمیبینیم. روشن است واشنگتن به الکاظمی فرصت زمانی میدهد تا از تسلط مرکزی او برشبه نظامیان و انجام اصلاحات اطمینان یابد، که این به عنوان یک شکست برای کسانی که تمایل دارند موضعی فوری و قاطع علیه نفوذ ایرانی در عراق گرفته شود به حساب میآید.