جیل و جو بایدن زن و شوهر برای ملانیا و دونالد ترامپ آرزوی شفا یافتن از «کرونا» کردند. مصیبت بزرگ نمیتواند آسیبی به مهر بزند. از بیماری نمیتوان فرصتی برای خنک کردن دلها ساخت. اما بسیاری از «فیسبوکبازان» و توئیت کاران حد و حدود ادب را رعایت نکردند. از میان آنها کامنت نویس ظریفی تنها برای ملانیا آرزوی شفا کرده بود. ادب کجا بود، مناظره ترامپ و بایدن را دیدیم که شبیه جنگ خروسها یا دعوای بین هووها بود. دو مرد بی هیچ ملاحظهای لقبهای بد بار همدیگر کردند. پس چرا کامنت نویسان خودشان را به دردسر بیاندازند.
سخن اینجا از ملانیا نیست که چندان اهل حرف زدن نیست. بلکه سخن از جیل زن رقیب است. با جو بایدن در یکی از دیدارهایی که در غرب به «قرارهای کور» شناخته میشدند، آشنا شده بود. روش برافتادهای که در دهه هفتاد قرن پیش رایج شد و لازمهاش این بود که درآن دوستان دیداری میان دختران و پسران جوان بدون آشنایی قبلی راه میانداختند. او با پیراهن تابستانی و شلوار پاچه گشاد مد روز آن سالها برسر قرار کور رفت. از دیدن او که با کت و شلوار و کروات آمده و نماینده بود جا خورد. جریان میان آن دو راه افتاد. جو بیوه بود با دو پسری که از یک تصادف جان سالم به دربرده بودند، حادثهای که جان همسر و دختر کوچکش را گرفته بود. او هم پس از ازدواج کوتاهی با فوتبالیستی در تیم دانشگاه بیوه طلاق گرفته بود.
پنج بار از او خواستگاری کرد، اما او طفره میرفت. نسل تریسی جاکوبز رؤیای آن را داشت که مادر باشد نه همسر یک پدر. اما در بایدن فرصتی دید تا همه توان پنهانش را رها سازد. در یک شب از سال1975 به مادرش تلفن کرد و به او گفت سرانجام مرد قابل اعتمادی را یافته است. آشنایی بین آنها عمیق شد و پس از قرار کور قرارهای بینایی تکرار شد. پس از دو سال در کلیسای کوچک ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک ازدواج کردند.
از دور بانو بایدن شخصیتی اجتماعی به نظر میرسد که خالی از بلند پروازی نیست. او مانند همه زنان و مردان امریکایی از سن نوجوانی روی پای خود ایستاد و پله پله جلو رفت. به دلیل شرایط از درس فاصله میگرفت و باز برمیگشت و ادامه میداد. هنر و ادبیات سپس تربیت خواند و متخصص آموزش کودکان استثنایی شد. درسن شصت و پنج سالگی مدرک عالیه گرفت و استاد دانشگاه شد. خودش را «دکتر ب» نامید و شاگردانش نمیدانستند شوهرش کیست.
جیل بایدن رئیس جمهوری بوش پسر را دوست نداشت. شوهرش جنگ با عراق را تأیید کرد و او با آن مخالف بود. پس از انتخاب مجدد بوش به ریاست جمهوری شوهرش را تشویق کرد علیه رئیس جمهوری منتخب کار کند. ایالت «ایوا» را سوار بر دوچرخه با لباسی که شعار همسر کاندیدای دموکراتش روی آن بود زیرپا گذاشت. اما بانوی اول امریکا نشد. اوباما پیروز انتخابات ریاست جمهوری شد و بایدن معاون او. برای هشت سال جیل نقش بانوی دوم را بازی کرد. و امروز او درآستانه هفتاد سالگی با همسرش وارد نبردی سخت علیه بلدوزر ترامپ شدهاند.
«جیل و جو». مثل عنوان یک فیلم رمانتیک که چهل و پنج سال با هم زندگی کردند. شوهرش میگوید او همانند بمبی است که میتواند طرف مقابلش را به هوا بفرستد. شاید اگر او نامزد انتخابات میشد بر جو سایه میانداخت. دیدیم چطور مقابل گروهی ایستاد که به نامزد بایدن به هنگام سخنرانی روی سکو حملهور شده بودند. دو دستش را دیواری میان او و آنها کرد و آنها را عقب زد. از محافظان شخصیاش شجاعتر بود. پس از چند هفته شاید پیروز قدم در کاخ سفید بگذارد. درصورت پیروزی اولین همسر رئیس جمهوری امریکا خواهد بود که مدرک «دکترا» دارد. وعده کرد دست از تدریس برندارد. بانوی اول شاغل امریکا خواهد بود.