با نهایت اندوه و درد خبر کشته شدن فرهیخته آزاد و میهن پرست شریف دیگری در کشور غمگین لبنان به دست باند گروه تروریستی«حزب الله» را دنبال کردم. اندیشمند بزرگ لبنانی لقمان سلیم که با مواضع مخالف، جسورانه، تند و رسواگر جنایتهای گروه «حزب الله» معروف بود، کشته شد. مواضع لقمان سلیم و اظهاراتش با توجه صداقت بسیار زیاد و شهرت همراه با احترام و تاریخ افتخارآمیز و اصیل در درون فرقه شیعه مایه دردسر شدید مجموعه حاکم حزب بود که او جد اندر جد از آن جمع است و همه افراد خانوادهاش میراثی اجتماعی و سیاسی دارند که مایه احترام و افتخار بسیار زیاد است.
لقمان سلیم به لیست شهدای شکوه پیوست، کسانی که به دست جنایتکاران خیانت و مزدوران «حزب الله» کشته شدند. فهرست رویارویی با طغیان و دروغهای «حزب الله» که سلاحی جز گفتار آزاد، قلم شریف و جوهر سرکش نداشت. اما من هرگز از کشته شدن لقمان سلیمان شگفتزده نشدم بلکه و متأسفانه ترور افراد بیشتری از کسانی را پیشبینی میکنم که همان مواضع فقید را دارند. «حزب الله» چیزی جز زبان خیانت و بی مایگی نمیشناسد. پیش از این با «متحدان خود» همچون «امل» و مقاومت فلسطینی برای نمونه انجام داده بود.
حالا تکرار اینکه سلاح «حزب الله» سلاح مقاومت است و به سمت اسرائیل نشانهگیری شده، مضحک و سادهلوحانه به نظرمیرسد و این دروغ را دیگر کسی باور نمیکند حتی طرفداران و مزدوران گروهک حزب. واقعیت اینکه سلاح «حزب الله» واقعاً تبدیل به سلاح مقاومت شد، اما مقاومتی که به شکل ویژه به سمت داخل نشانه رفته است. مقاومت در برابر سخن و اندیشه آزاد و همزیستی و حکومت مدنی و ملی و محافظت از فرقهگرایی تاریک گرایانه و وابستگی به خارج، مسئلهای که ماجرایش رسوا شده به خصوص درون لایههای نخبگان فرهیخته شیعه که اولین کسانی بودند که هزینه آن را میپردازند همانگونه که برای لقمان سلیم اتفاق افتاد.
دیگر عجیب نیست که تظاهرکنندگان و با تمام جرأت و اعتماد و یقین شعار «حزب الله تروریست» را تکرار میکنند یا اینکه چنین جملاتی در شبکههای اجتماعی ترند بشوند و همه هیبت و جایگاهی که رهبر گروه تروریستی «حزب الله» حسن نصرالله طی سالهای بسیار طولانی با چهرهسازی رسانهای به دست آورد نابود شود تا به مادهای بازاری برای تمسخر تبدیل شود تا در همان راستا که از دو شخصیت معروف ابوالعبد و ابوطنوس در دنیا جوک لبنانی قرارگیرد.
گروه «حزب الله» هیچ طرح تمدنی مدنی در لبنان ایجاد نکرد، اما این گروه عبارت است از تولید جدی ترورویست و تفنگ برای اجاره دادن جهت حذف مخالفان و اجرای طرحهای دیگران در لبنان و خارج از لبنان است و به همین دلیل نمیتواند هیچ اندیشه تمدنی را برای بررسی و گفتوگو درباره آن تاب بیاورد و سپس آن را بپذیرد. شاعر بزرگ عرب ابوتمام که گفت«السیف اصدق انباء من الکتب/ اخبار شمشیر صادقترند از کتاب» باید مرا ببخشد که با او در این باره موافق نیستم... شمشیر راه حلی موقتی است چون افکار جاودانه و زنده میمانند پس از آنکه صاحبان آنها از جهان ما بروند. پرده از هیچ جنایتی که «حزب الله» و جنایتکارانش مرتکب آن شدند برداشته نشد حتی وقتی که بالاترین مقام قضایی جهان یعنی دادگاه بینالمللی یکی از اعضای بلند پایه نظامی حزب را در ماجرای ترور نخست وزیر فقید رفیق الحریری محکوم کرد و حزب زیربار تحویل آن نرفت بلکه در نهایت وقاحت از او به طور کامل محافظت کرد و از حکومت و دستگاههای امنیتی هیچ ابایی نداشت.
لقمان سلیم موجودی ریشهدار و اصیل درخاک لبنان بود، اما حسن نصرالله و حزب تروریستاش هردو کیانهایی طفیلی و بیگانه با آن هستند، اما همچون سرطانی خبیث درآن منتشر شدهاند. ازسالهای طولانی لورا زتراین ازنبرگ کتابی با این عنوانی جنجالی نوشت « دشمن دشمن من: لبنان در تصورات ابتدایی صهیونیستی1900-1948». کتاب درباره تلاشهایی است که برای ایجاد روابط میان دو کشور نوبنیاد درخاورمیانه و تماسهایی که زیرنظر رهبران مارونی و یهودیان اسرائیل صورت گرفته بود که به مرحله به رسمیت شناختن نرسید و مارونیها درآن زمان متهم به خیانت شدند(همین مسئله با رئیس جمهوری اسبق لبنان امین جمیل و توافق معروف ایار در دوره او تکرار شد که خیلی زود لغو شد). امروز ائتلاف سیاسی جدیدی اوضاع را در لبنان رهبری میکند، ائتلافی به رهبری گروه تروریستی «حزب الله» که شروع به انجام گفتوگو برای ترسیم مرزها با اسرائیل کرد و عملاً حالت جنگ با آن را به پایان برد و وارد مرحله سود اقتصادی بین آن دو شده است.
«حزب الله» بر لبنانی جدید حساب بازکرده که درآن خبری از تعدد و آزادی نیست تا شبیه به خودش باشد. اما جسم طفیلی باقی نمیماند. رحمت بر لقمان سلیم و شکوه ازآن سخنان او.